توضیح دادن بسیار تازه و جامعی بر نهج البلاغه و با همکاری : احمد قدسی | سعید داودی | سید عبدالمهدی توکل | محمدجواد ارسطا این کتاب شرحى است مهم و جامع و تازه بر نهج البلاغه که توسط آیت لله مکارم شیرازی و با همکارى جمعى از فضلاى حوزه علمیه نگاشته شده و در سال 82 به عنوان بهترین کتاب سال برگزیده شد. این مجموعه به زبان عربى نیز ترجمه و منتشر شده است... «درباره نهج البلاغه هر چند بگوییم کم است و به یقین ادای حق آن برای ما غیر ممکن میباشد، بهتر آن است که این سخن را رها کرده به سراغ مطلب دیگری که هدف اصلی تحریر این سطور بوده است، برویم و آن این که در طول تاریخ اسلام شروح متعددی بر نهجالبلاغه نوشته شده، و علمای عالی قدری چه در گذشته و چه در عصر ما برای تبیین و تفسیر و کشف گنجینههای آن کوشیدهاند و خدمات پرارزشی انجام دادهاند، اما انصاف این است که نهج البلاغه هنوز دست نخورده است، هنوز مظلوم است، هنوز تلاشهای فراوان و فراوان دیگری را میطلبد. تنها کسانی میتوانند درباره این کتاب بزرگ و بینظیر سخن بگویند که حداقل یکبار با دقت کامل تمام آن را از آغاز تا پایان مطالعه کرده باشند آن گاه روشن خواهد شد هر چه درباره این مجموعه گرانبها گفته شود، کم است». اینجانب مانند بسیاری دیگر از علاقه مندان به نهج البلاغه بخش هایی از آن را بر حسب نیازهای مختلف مطالعه کرده بودم، تا این که در پانزدهم خرداد سال 42 که به اتفاق جمعی از متفکران بزرگ اسلامی به زندان افتادم، عوامل شاه روزهای اول را بر ما بسیار سخت و مشکل گرفتند و همه چیز را برای ما ممنوع کردند، اما تدریجاً بر اثر فشار افکار عمومی محدودیتها کاسته شد و ما توانستیم از دوستانمان خواهش کنیم کتابهایی را برای مطالعه در زندان برای ما بیاورند، من نهجالبلاغه را مطالبه کردم که در آن فرصت خوب با فراغت بال بتوانم به طور مرتب و منظم آن را مرور کنم؛ آن ایام متوجه شدم که نهج البلاغه چیزی فراتر از آن است که ما فکر میکنیم و درباره آن میاندیشیم خود را با دریایی از علم و دانش روبه رو دیدم که با مهمترین مسائل زندگی انسان در تمام ابعاد معنوی و مادی سر و کار دارد، دریایی مواج و خروشان، که گوهرهایش را همراه امواجش به ساحل فرو میپاشد و ساحل نشینان خود را غرق در انواع مواهب معنوی و مادی میکند، اما غواصان تلاشگر سهم بیشتری دارند. آن روز فهمیدم چقدر محرومند کسانی که با داشتن چنین گنجینهای گرانبها از آن بیخبرند، و دست به سوی دیگران دراز کرده و آنچه خود دارند از بیگانه تمنا میکنند