فروپاشی نظام سنتی و زایش سرمایه داری در ایران
موجودکتاب فروپاشی نظام سنتی و زایش سرمایه داری در ایران : جامعه ایران در دوران رضا شاه اثر احسان طبری
معاصر، نگارنده را در تمایل خویش استوارتر ساخت. در واقع بررسی تاریخ دو قرن اخیر برای درک ژرف ریشه و کنه حوادث و پدیده های جامعه ما در زمان معاصر دریافت عمیق منطق خاص تکامل حوادث در کشور ما که خود شرط و مقدمه ضرور داشتن دید درست در مبارزه اجتماعی است، اهمیت عملی فراوانی دارد که در باره آن سخنوری و استدلال زائد است و بر ارباب بصیرت پوشیده نیست. عامل دیگری که ضرورت این کار را برجسته تر میکرد انتشار روز افزون پژوهش های تاریخی و تحلیل های اجتماعی - سیاسی در باره این دوران از طرف آن مؤلفانی است که یا به جامعه شناسی علمی مارکسیستی - لنینیستی باور ندارند و یا آن را به شکل نارسا و انحرافی درک می کنند و به همین نحو نیز انطباق میدهند تاریخ برای کسی که با بسیج علمی به سراغ آن نرود، پیوسته انیان در همی از فاکتهاست که به سفسطه گو به همان اندازه امکان استناد به اسناد و واقعیات می دهد که به جوینده حقیقت زیرا تنها با گزین کردن واقعیات نمونه وار که مظهر بروز قوانین نهانی تاریخ است و تنها با تنظیم تحلیلی این واقعیات بر پایه اسلوب علمی، رها از پیشداوری ها، آزاد از اغراض میتوان مسیر حقیقی تاریخ را ترسیم کرد.
خطر سفسطه های تاریخی در آنست که با ایجاد منظره ناسره ای از تحقیق و تحلیل دامی فریبا می گسترد که افراد خالی الذهن آسان در آن می افتند زیرا همه کس را فرصت و امکان آن نیست که انبوه فاکتها و اسناد تاریخی را بررسی کند و یا اگر بررسی کرد آنها را به درستی درک نماید و منطق درونی آنها را به درستی بیرون کشد سفسطه شبه تاریخی پیوسته حربه ای است گمراه ساز و لذا خطرناك . البته سیر حوادث گذشت زمان ماهرانه ترین سفسطه های تاریخی را روزی برملا خواهد ساخت و نهان ها عیان خواهد شد ولی تا دوران معینی این سفسطه ها قدرت تأثیر و گمراه سازی دارند و گاه حتی میتوانند داوری خطائی را چنان رسوخ دهند که تا دیری دریافت و اصلاح آن دشوار است .
به سفسطه تاریخی که آگاهانه و با قصد خاص به میان می آید باید تحلیل غلط و سطحی را که می تواند کاملاین یک نکته مهم و دارای اهمیت جهان بینی است که تاریخ را چگونه باید نگاشت. وقتی در عرصه تاریخ یا می نهید، چنان که یادآور شدیم، با انبوه گیج کننده ای از اشخاص و خوا می شوید. کدام یک از اینها عمده و التاریخ ساز است و باید اندیشه ها و نظر را برگزید ر کدام یک از اینها در کنار شط جوشنده و پیشرونده تاریخ قرار دار و می توان آنها را نادیده گرفت؟ به این پرسش مهم و بغرنج صاحب نظران طبقات مختلف های مختلف می دهند.
صاحب نظران جامعه شناسی و تاریخ شناسی بورژوا روند تاریخ معتقد نیستند، و آن را انبوهی از رویدادهای یگانه تکرار و یا اگر هم به خرده قوانینی که به عقیده آنها ناشی از یک نواختی روحیات و نفسانی انسانی است. باور داشته باشند، به هر حال سیر تکاملی تاریخ انسانی و قانون شونده ثبات من قوانین تکرار شونده، جری و مقتدر درونی آن را به شکل پی گیر با نایی گیر میکردند.
ولی پاسخ یک مارکسیست به سوال مطرح شده طور دیگر است. مارکسیست در تاریخ انسانی مانند تاریخ طبیعت یک حرکت تکاملی مشاهده می کند که ناشی از قوانین ویژه نشج اجتماع مشری است، یعنی تنها به مدد قوانین زیست شناسی و انسان شناسی ( آنتروپه لوژی ) نمی توان برای این پدیده ها توضیح و تحلیل مفتح، واقعی و علمی یافت تحول دائمی نیروهای مولده و مناسبات تولید یعنی زیروستای جامعه، دگرگونی حیات معنوی جامعه و روستای سیاسی و ایده تولوژیک آن که ناشی از تحول نخستین است و به نوبه خود در آن موثر است، آن تحول را تند و کند می کنند.
خرید کتاب فروپاشی نظام سنتی و زایش سرمایه داری در ایران اثر احسان طبری
یک مکانیسم بغرنج محرک در بطون تاریخ به وجود می آید و آن را از مراحل مختلف، از نهادها با صورت بندی های اجتماعی - اقتصادی مختلف (فرماسیون ها) به سوی پیش به سوی تسلط روز افزون انسان بر جیم طبیعی و جیم اجتماعی می داند. این حرکت پیش رونده از خلال سرد. طبقات خلق ها، عقاید و نظریات و انسان های جداگانه انجام می گیرد و تاریخ نویس باید بتواند در پیرامون این محور اصلی تحول، همده و غیر عمده را باز شناسد. اگر تاریخ شارح چگونگی تحقق یافتن مشخصی قوانین درونی رویژ ، تکامل جامعه انسانی نباشد، در آن صورت رگذشت خوانی و قصه پردازی علی است که در آن همه ادوار، همه حوادث، همه اشخاص صحت به هم شیداند که در آن عمده و تاریخ ساز با آن غیر عمده ای که در آن سوتی بستر تکامل قرار دارد همانند می گردند و تنها القلوبی که می توانید در آن بیایید جنگ اخیرا و اشرا تجریدی و مطلق است که معلوم نیست چرا خیر خیر و شر شر و چرا گاه این و گاه آن پیروز است.
محت مگر آنکه همه راه به شیوه داستان نگاران باستانی ماه تقدیری موجود از جانب نیرونی ماوراء طبیعی پندارید و خود را به وجود حکمتی دسترس نا پذیر تسکین دهید. ، تاریخ به هم سنه و به هم پیوسته ایست که در روند تاریخ ایران در قرون نوزدهم و بیستم مضمون واحدی وجود دارد و آن مضمون عبارت است از زوال تدریجی جامعة ستي مودال - با تر بار کال و استقرار کند و دردناک جامعه سرمایه داری این روش در جامعه ایران، در عین اً بی غرضانه و معصومانه نیز باشد، افزود.
اینجا ای چه بسا قدرت گمراه سازی بیشتر است زیرا حسن نیت و صداقت محققی که تحلیل سطحی و نادرست و داوری شتاب زده ای به دست می دهد میتواند آسان تر مقاومت و سوءظن را در هم شکند و راه را برای تأثیر منفی باز کند و آن داوری ناروا را در اعماق دلها و قلب ها بنشاند. حال خود در همه عرصه ها چنان برتری بی چون و چرای خویش را برای کسی که با آن از دور و نزدیک آشنا میشد بر مقررات و نظامات فرتوت فرسوده آسیائی ما، به آسانی اثبات می کرد که احساس دردناک غبطه و عبرت و حسرت را بیدار می ساخت و گاه حتی بیماری فرنگی مایی را سرایت می داد و معمولاً هم این به اصطلاح ملكم خان، اخذ بدون تصرف تمدن فرنگی که بنا به توصیه کسانی مانند خود او رواج یافت از آسان ترین و پیش پا افتاده ترین مظاهر سطحی آن آغاز میگردید. ما در متن این جزوه با تفصیل بیشتری به این مسئله برخورد خواهیم کرد .
این دگرگونی نظام اجتماعی - اقتصادی و شیوه زندگی سنتی که محتوی واحد روند پر فراز و نشیب تاریخ سرشار از حادثه معاصر ایرانست، صحنه ها و عرصه های شگرف و رجال بزرگ یا کوچک، منفی و یا مثبت بسیاری پدید آورده است که کمتر دورانی از تاریخ دیرنده کشور ما از این باره با آن در خورد قیاس است. جنبش ها و حوادث انقلابی مانند جنبش بایی، جنبش روشنگری جنبش تنباكو، انقلاب مشروطیت، جنبش رهایی بخش شمال ایران در دوران جنگ اول جهانی و پس از آن جنبش توده ای جنبش ملی کردن صنایع نفت، همه و همه امواج خروشانی است که در این دوران از بطن جامعه ای منکوب ولی بیدار شونده سر بر زده است.
در این دوران، جهان بینی مذهبی - کلامی قرون وسطاني ما عرصه اول را رها می کند برای آنکه بار دیگر با تجدید آرایش و دمساز کردن خود با شرایط این اواخر از نو وارد صحنه شود؛ نظریات سیاسی و حقوقی بورژوازی بیش از پیش شکل می گیرد؛ ایدئولوژی پرستاری با طی مسیر پر تضاریسی بیش از پیش در شعور قشرهای وسیع جامعه رخته می کنند. در این دوران قشرها و طبقات کهنه از صحنه می روند و اشرافیت فئودال ایلخانان عشایر روحانیت با نفوذ كثير العده، رعیت مرکوب شده پیشه وران قرون وسطانی قشرهای ما قبل پرلتاری، فقرای شهر و عوام الناس (يا: يلب) و لومین پرلتاریا جای خود را به قشرهای تازه سرمایه داران صنعتی و مالی، طبقه کارگر صنعتی، قشر نوین روشنفکران قشر تازه زمین داران بزرگ و کوچک سرمایه داره و خرده بورژوازی نوظهوری که در صنعت و خدمات و کشاورزی عمل میکند حتی روحانیتی دگرگون شده و غیره می دهد. در این دوران اشرافیت سنتی در کنار ده ها نماینده ارتجاعی و محافظه کار، نمایندگان مترقی برجسته ای مانند میرزا عیسی قائم مقام بزرگ میرزا عیسی قائم مقام کوچک، میرزا تقی خان امیر کبیر، میرزا حسن خان قزوینی سپهسالار مستوفی الممالک، مصدق السلطنه عرضه می دارد. که با درک ضرورتهای نوین تاریخ هر یک منشأ اثرات مهمی به سود طبقه نوخیز بورژوازی شده اند.
کتاب علوم اجتماعی فروپاشی نظام سنتی که در سال هزار و سیصد و پنجاه و چهار که توسط احسان طبری نوشته شده است.در قطع رقعی به چاپ رسیده است.تعداد صفحات این کتاب صد و پنجاه و پنج صفحه می باشد.برای خرید کتاب فروپاشی نظام سنتی با ما تماس بگیرید.