با نوشتاري از اندیشمندانی همچون «آمارتیاسین»، «چارلز کوزمن»، «عمر جاهه»، «بابی سعید»، «اصغر علی انجینیر» و «رضوان مصمودی» بر خلاف گفتمان سنت که حکومت ها ارباب و مردم رعیت بودند امروزه در گفتمان مدرن و در نظام های دموکراتیک این دولت ها هستند که رعیت مردم هستند و هر گاه به وظیفه خود مبنی بر تامین حداقل زندگی این جهانی آنها به نحوی مطلوب عمل نکنند عزل خواهند شد. رابطه دین و دموکراسی از مباحث داغ و بسیار مهم جوامع دینی است و جامعه ما نیز از آن مستثنی نیست. دیدگاه های مختلفی در این باره وجود دارد. گروهی دموکراسی را بر نمی تابند زیرا آن را مخالف موازین دینی می پندارند. برخی دیگر آن را تنها نظامی می دانند که ارزشهای دینی در آن امکان تحقق دارند. هدف این اثر کمک به صلح و آشتی و فهم متقابل بین اسلام و غرب است. همان طور که مولفان این اثر اذعان میکنند صحبت راجع به غرب به معنی توصیف یک سنت فکری یکدست و یکپارچه نیست. غرب بین خودکامگی و دموکراسی و بین خودکامگی و لیبرالیسم درگیر بوده است. در قرون گذشته زمانهایی وجود داشته که پیروزی دموکراسی و لیبرالیسم به هیچ وجه قطعی به نظر نمیرسید. حتی اگر ما در تاریخ غرب بیشتر به عقب برگردیم میبینیم که خود مسیحیت در قرون شانزدهم و هفدهم شدیداً به دو فرقه کاتولیک و پروتستان تقسیم شده بود. گفتگو درباره دموكراسي در جهان عرب اغلب شامل توجه به جهتگيريهاي مردان و زنان عادي است. به خصوص اينكه پرسشها اينگونه مطرح ميشوند كه آيا طرز تلقيها و باورهاي عمومي كه در راه برقراري دموكراسي مانع ايجاد ميكنند، ممكن است به اين خاطر باشد كه سنتهاي مذهبي كه بر بيشتر كشورهاي عربي سيطره دارند، از ظهور فرهنگ سياسي دموكراتيك جلوگيري ميكنند. در حالي كه پرسشهايي كه اغلب و به طور مكرر راجع به ديدگاههاي شهروندان عادي مطرح ميشوند، راجع به آن چيزي است كه گاهي مواقع تحت عنوان عرب بدوي توصيف ميشوند، پاسخها در بيشتر مواقع بر پايه اطلاعات برداشتگرايانه (امپرسيونيستي) و روايتي استوار است. در واقع به نظر ميرسد كه برخي تحليلگران تحت تاثير پندارهاي قالبي غربيان درباره اعراب و مسلمانان هستند. برعكس، پژوهشهاي تجربي نظاموار راجع به ماهيت، پراكندگي و عوامل تعيينكننده گرايشهاي سياسي در جهان عرب نادر است.