پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

بحران مشروطیت در ایران

موجود
400,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب علوم اجتماعی

بحران مشروطیت در ایران نوشته حسین آبادیان
توضیحات

در کتاب بحران مشروطیت در ایران از هر نگاهی كه به نهضت مشروطيت ايران نظر شود، اين تحول نقطه عطف تاريخ معاصر ايران به شمار مي رود. مشروطيت فقط يك پديده اجتماعي ساده نبود، بلكه از جهت سياسي، اقتصادي و فرهنگي ميراث قبلي خود را به چالش مي خواند. با مشروطيت، ايران وارد گردونه اي از تحولات شد كه با خود الگوهاي تازه اي به ارمغان آورد. از سويي مباحث عديده اي در باب حقوق انسان مطرح شد و براي نخستين بار تأملي نظري در ميراث به جاي مانده از گذشته صورت گرفت و تلاش هاي قابل توجهي اگر چه ناكام براي انطباق آن با شرايط روز انجام گرفت. از ديدگاه اقتصادي ايران جزيي از دنيايي شد كه بايد زير تأثيرات شگرف جهان سرمايه داري باشد و به مثابه يك كشور پيراموني و ساير منابع خام كشور بودند. كشف نفت همزمان با مشروطيت ايران و نيز همزماني رقابت هاي شركت هاي بزرگ چند مليتي در پهنه كشور با اين تحول تاريخي-نقش بسيار تعيين كننده اي در جهت گيري مشروطه داشت. براي نخستين بار در ايران گامهاي عملي براي ادغام در نظام جهاني سرمايه برداشته شد. با اين حال به مشروطيت ايران نمي توان به صورت يك رويداد تك عاملي نگريست. اين تحول تاريخي محصول بستر سازي هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي، ديني و اجتماعي بود كه دست در دست يكديگر به آن خيزش تاريخي منتهي گرديد. در واقع همه عوامل لازم براي تحول اجتماعي در اين مقطع از تاريخ كشور وجود داشت تا آن جنبش را خلق كند. البته همزماني مشروطه با اين تحولات نبايد اين ذهنيت را به وجود آورد كه مشروطه ايران زاده عواملي بود كه براي توده هاي مردم ناشناخته بود. مردم به صورت ملموس با واقعيات زندگي خود مواجه بودند و نياز به تحول را احساس مي كردند. از سوي ديگر آنان به اين واقعيت ادغان داشتند كه با وجود شرايط موجود شرايط موجود راه بر هرگونه احقاق حقي مسدود است. آنان دريافته بودند كه بايد زمامداران را حتي به زور وادار به پذيرش حقوق خود كنند. از دوره هاي گذشته علما به عنوان پناهگاه قدرتمند مردم بارها در حوادثي مثل جنبش ضد رژي و يا قبل از آن امتيازنامه رويتر صريحآ با ادغام ايران در نظام جهاني سرمايه به مخالفت برخاسته بودند. از سوي ديگر آنان هميشه بر مقوله اي به نام حفظ تماميت اعتقادي و ديني مردم تأكيد داشتند و بارها نسبت به احتمال سست شدن باورهاي مذهبي مردم تحت تأثير شرايط جهاني جديد، هشدار داده بودند. براي آنان مشروطه مجالي بود تا بار ديگر دعاوي تاريخي خود را عليه دستگاه قاجار مطرح كنند. البته مخالفت با سياست هاي سلاطين قاجار منحصر به اين گروه از جامعه نبود، بلكه ديوانسالاران و روشنفكران نيز از روند موجود ابراز نارضايتي مي كردند. اينان نيز طيف گسترده اي از بابيان تا روزنامه نگاران و نويسندگان و سياستمداران را دربرمي گرفتند، اما بدون ترديد نمي توان كليه تحولات اين زمان را به فعاليت هاي اين دسته از افراد فروكاست. از دوره ناصرالدين شاه بسياري از مناسبات خارجي ايران تحت تأثير كمپانيهاي بزرگ اروپايي كه براي راه يابي به بازار ايران تلاش مي كردند، قرار داشت. اين كمپاني ها البته با يك مشكل عمده روبه رو بودند و آن هم روسيه بود. اين شركت ها براي كسب سود از هر فرصتي بهره برداري مي كرند. براي آنها نه قانون خواهي مردم ايران مهم بود و نه مشروطه طلبي آنان؛ مهم اين بود كه چگونگه مي توان قدرت روسيه را تضعيف كرد تا از بازار ايران سهم بيشتري عايد آنان گردد. اين شركت ها بدون ترديد از برهم خوردن نظم موجود براي نيل به اهداف منفعت طلبانه خود بهره برداري مي كردند و ورود آنان به جنبش مشروطه و حمايت لفظي شان از اين جنبش، نه از زاويه باور به ضرورت استقرار قانون در ايران بلكه براي يافتن جاي پايي محكم به منظور سرمايه گذاري در كشور بود. در همين راستا تلاش اقليت هاي ديني را نبايد چنان عمده كرد كه گويا هر چه در اين دوره اتفاق افتاد، محصول زد و بندهاي آنان بوده است. حوادث تاريخي به خواسته اين و آن و به صورت تصادفي روي نمي دهد. بنابراين فروكاستن مشروطه ايران به دسيسه هاي يك قدرت خارجي و يا فلان اقليت ديني كاري غير معقول است. واقعيت امر اين است كه جنبشي روي داد و هر كس از زاويه مورد نظر خود به آن اقبال نشان داد: يكي براي تضعيف موقعيت روسيه در ايران، ديگري براي يافتن فرصتي جهت استقرار اصول شرع، سومي براي ادغام ايران در نظام جهاني سرمايه داري، آن يكي براي تضعيف و مالآ نابودي حكومت قاجار و … هدف اثر حاضر اين است كه لايه هاي مختلف در مشروطه ايران بازشناسي شوند و هر كدام به تفكيك مورد نقد و ارزيابي قرار گيرند. تلاش بر اين بوده است كه انگيزه نيروهاي درگير در مشروطه ايران بازكاوي شوند و هر كدام با معيار منافع و مصالح ملي ايران به سنجش درآيند. بديهي است در آن تكاپوي فراگير هيچ گروهي اقدامات خود را مغاير با منافع ايران نمي شمرد؛ اما مي خواهيم در پرتو يك تجربه تاريخي سخنان هر گروه سياسي را با عمل آنان بسنجيم و ببينيم كدام بيان و عمل سياسي بيشتر با مصالح ايران سازگار بود؟ براي نيل به اين مهم تنها انگاره ما همانا رعايت مصالح ملي است. با اين وصف شرايط تاريخي ايران در آستانه مشروطه مورد بازبيني قرار گرفته، اوضاع بين المللي آن روزگار تحليل مي شوند. نقش انجمن هاي سري و مجامع ديگر در همين راستا ارزيابي و مواضع احزاب سياسي به بوته نقد گذارده شده است. در اين جريان به طور كلي دو خط متمايز از هم، يكي به رهبري انجمن هاي سري و ديگري به رهبري روحانيون مقيم نجف، به طور مشروح توضيح داده شده است.

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.