: در کتاب جامعه شناسی و توسعه نظري اجمالي در تاريخ كشورهاي توسعه نيافته دو مسئله عمده را براي ما روشن خواهد کرد اول اينكه اغلب كشورهاي توسعه نيافته در مقطعي از تاريخ خود يا مستعمره كشورهاي توسعه يافته صنعتي امروزي بوده اند، و يا وابستگي اقتصادي _سياسي نزديكي با آنها داشته اند. مسئله دوم اينكه علل توسعه نيافتگي را بايستي در پديده توسعه جستجو كرد، چرا كه توسعه نيافتگي هنگامي بوجود آمد كه توسعه يافتگي پديدار گرديد. در واقع توسعه يافتگي و وابستگي دو روي يك سكه واحد هستند و شناخت هر يك از اين دو پديده نيازمند شناسايي پديده ديگر است. بنابراين گرچه «توسعه نيافتگي» از دو قرن پيش آغاز شده است، اما تنها پس از جنگ جهاني دوم توجه محافل رسمي بين المللي و علماي اجتماعي و بالاخره جامعه شناسان را به خود جلب كرده است.