« ... هدف از كتاب صور بنیانی حیات دینی مطالعه بدوي شک و ساده ترين ديني ست كه انسان تا كنون بدان پي برده ؛ مي خواهيم اين شكل از دين تحليل و تبيين كنيم. ساده ترين ديني كه بشر تا كنون بدان پي برده از نظر ما آن دستگاه ديني است كه دو شرط زيرا را دارا باشد: نخست اينكه در جوامعي به آن بر خوريم كه سازمان آن ها از ديدگاه سادگي بالا دست نداشته باشد، علاوه بر اين بايد چنان باشد كه بر تبيين آن به هيچ عنصري كه از ديني مقدم بر آن به عاريت گرفته شده باشد نياز نداشته باشيم. ما مي كوشيم تا ترتيب سازمان يافتگي عناصر اين مجموعه ديني را با دقت و امانتي كه از مردم شناس يا مورخ انتظار مي رود شرح دهيم. ولي كار ما به همين جا پايان نمي يابد. مسائل جامعه شناسي با مسائل تاريخي و مردم شناسي فرق دارد . هدف جامعه شناسي ، شناختن صور بر افتاده تمدن فقط به منظور شناختن و باز سازي آن ها نيست. هدف جامعه شناسي ، پيش از هر چيز تبيين واقعيت فعلي است كه به دليل نزديك بودن اش با ما مي تواند، در نتيجه بر تصورات و اعمال ما تاثير بگذارد: واقعيت مورد بحث همان انسان، يا دقيقتر بگوييم، انسان امروزي است...»