در کتاب ماتریالیسم تاریخی ماترياليسم تاريخي، به معناي تفسير مادي و طبيعي از تاريخ است كه، نخستین بار به اين شكل توسط كارلماركس و فردريش انگلس مطرح شد و بعدها جزو تعاليم ماركسيسم - لنينيسم گرديد. بنابر ماترياليسم تاريخي، ساختار جامعه و تكامل تاريخي آن به واسطۀ «شرايط مادي حيات» يا شيوۀ توليد ابزار مادي هستي اجتماعي تعيين ميشود. ماركس واژهاي «مادي» را براي نشان دادن نوعي تقابل با آنچه كه آشكارا يا به طور ضمني، ماوراء طبيعي يا نظرپردازانه است، به كار برد. در قرن نوزدهم نوعي گرايش عقلاني در نگارش تاريخي به وجو آمد كه هيچ قدرتي به جز ضرورتِ منطقي را به رسميت نميشناخت، هگل استاد ماركس در فضاي تاريخ نگاري قرن نوزدهم در تقابل با طبيعتگرايي تاريخي كه در قرن 18 حاكم بود به دنبال تاريخي مستقل و يك كل منسجم عقلاني بود؛ اما، شاگرد او ماركس با گامي در ظاهر رو به عقب بار ديگر تاريخ را مطيع قلمرو طبيعي كرد. كاري كه ماركس كرد، تأكيد مجدد بر اصل بنيادي طبيعتگرايي قرن هجدهم بود. بنابر آن اصل، حوادث تاريخي علل مادي و طبيعي دارند.