كتاب بسیار جالب نخستین رویاروییهای اندیشه گران ايران سا دو رويه تمدن بورژوازي غرب همان طور كه از اسم طولاني و ثقيل آن پيداست را بايد تلاشي از سوي نويسنده آن براي بررسي واقعيات روابط اوليه ايران و كشورهاي اروپايي نام برد . البته اين روابط مربوط به سالهاي پس از پايان استيلاي مغول و آغازين روزهاي سلطنت صفوي در ايران و سالهاي آغازين عهد رنسانس در اروپاي مسيحي مي باشد چه پيش از اين غرب را به معناي امروزين كلمه تمدني نبود كه بخواهد كسي به نحوه برخورد و مواجهه ايرانيان در درجه عام و انديشه ورزان ايران در درجه خاص با آن بپردازد . حائري يا همان نويسنده كتاب براي بيان ديدگاه خود درباره موضوع مورد بحث از همان ابتدا دو پيش فرض را انتخاب كرده و در ادامه به بسط و گسترش آنها پرداخته است . اين دو پيش فرض كه تحت عنوان دو رويه و دو چهره گوناگون بورژوازي غرب مطرح شده عبارتند از : 1ـ پيشرفتهاي گسترده در زمينه هاي گوناگون علمي، فني و فكري براي بالا بردن كيفي و كمي امور مادي زندگي . 2ـ استعمار كشورها و بهره كشي از ملتهاي ديگر و در اين راه دستيازي به زشت ترين و غير انساني ترين جنايتها . هدف نویسنده در اثر فوق آن است که نشان دهد که فرمانروایان و دستگاههای حاکم بر سرزمینهای اسلامی چگونه با دانش و کارشناسی نوین از یک سو و با استعمار غرب از سوی دیگر رویاروی شدند و در ادامه ، شیوه برخورد اندیشه گران و اصلاحگران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب را بیان می دارد . نویسنده برای دستیابی به این هدف ، ابتدا در بخش نخست ، نگاهی گذرا به دو رویه تمدن بوژوازی غرب در نیمه دوم سده 18 و آغاز سده 19 کرده ، سپس در فصل دوم به ویژگیهای رویه استعماری غرب در همان روزگار ، اشاره نموده و از فصل سوم تا ششم نیز مطالبی تحت عنوان ، واکنش اندیشه گران در برابر برنامه های استعماری و استثماری ، شیوه رویاروی ایرانیان با تمدن غرب تا پایان عهد صفویان ، ایرانیان سده هیجدهم و ویژگیهایی از کارکرد دولت فتحعلی شاهی تا دیدگاههای اندیشه گران آغاز قاجاریان پیرامون دو رویه را بیان نموده است .