....در کتاب نظامهای اخلاقی در اسلام و ایران اخلاق يكي از سه حوزه مورد تأكيد اديان (اخلاق، شريعت و اعتقادات) يكي از شش حوزه مورد تأكيد حكمت (حكمت نظري: دانش مابعدالطبيعه، علمالنفس، دانش ما في الطبيعه، حكمت عملي: اخلاق، تدبير منزل و سياست مدرن) و يكي از قلمروهاي زاياي زندگي اجتماعي و معرفت در دنياي امروز است. ...در طرح پژوهشي نظامهاي اخلاقي در ايران بناي ما بر اين است كه انواع نظامهاي ديرپا و ماندگار اخلاقي را از يكديگر تفكيك كرده، ربط آنها با يكديگر را روشن سازيم و نسبت ميان نظامهاي اخلاقي و ساختارهاي اجتماعي و فرهنگي را پي جوييم، سير تحول هريك را به موازنات تحولات اجتماعي و فرهنگي بيان داريم، مباني هريك را در گزارههايي منجز و صريح ارائه كنيم و درنهايت تصويري روشن از سير تحول و وضعيت امروز اين نظامها و آسيبهاي اجتماعي و فرهنگي بروز يافته در حوزه اخلاق عرضه داريم. در ايران عليرغم بسط قلمروهاي عرفي هنوز مرز ميان اخلاق عرفي و اخلاق مقدس روشن نيست (و به همين دليل عمل به دستورات راهنمايي و رانندگي واجب اعلام ميشود) اخلاق مقدس همه چيز، از مهرباني تا نيكوكاري، را به وظيفه مبدل ميكند (مثل آنكه دستور مهرباني به همسايه و حتي دشمنان در كتاب مقدس نه از سر ميل بلكه از سر وظيفه است) الگوها را به جاي اصول مينشاند، خوشبيني و بدبيني را به جاي واقعبيني تبليغ ميكند و همواره مانع از عقلاني شدن نظامهاي اخلاقي است.