پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

وضعیت پسامدرنیته

موجود
100,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب علوم اجتماعی

وضعیت پسامدرنیته نوشته دیوید هاروی
توضیحات

پست مدرنيسم نمونه جمع آوری شده از يي از انديشه ها و رويكردها شناخته شده است كه با مباحثي پيچيده عمدتا از هرتفسير و تشريح كلي مي گريزد. ديويد هاروي در كتاب خود «وضعيت پست مدرنيته: تحقيق در خاستگاه هاي تحول فرهنگي» مي كوشد تا پسامدرنيته را در حكم شرايطي تاريخي - جغرافيايي تبيين و تفسير كند و راه را بر خوانش انتقادي آن بگشايد. هاروي وضع كنوني ما در جهان معاصر يعني وضع پسامدرنيته را در حكم شرايطي تاريخي ارزيابي مي كند كه واكنش متفاوتي به فرآيند پايدار مدرنيزاسيون و بازتاب يا نشانه يي از تحول بنيادي در ماهيت مدرنيزاسيون به سوي نوعي جامعه «پساصنعتي يا حتي پساسرمايه داري» است، درست همان گونه كه مدرنيسم واكنش زيبايي شناختي آشفته و متلون به شرايط مدرنيته است كه از فرآيند خاص مدرنيزاسيون نشات گرفت. ديويد هاروي با دقت شيوه شكل گيري اشكال فرهنگي پست مدرن را تعقيب كرده و رابطه ضروري آن را با ظهور شيوه هاي منعطف تر انباشت سرمايه و مرحله نويني از «فشردگي زمان - فضا» (اصطلاحي براي توصيف فرآيندي كه به نظر مي رسد تجربه زمان را شتاب بخشيده و اهميت فاصله در لحظه معين تاريخي را كاهش داده است) در سازمان سرمايه داري نشان مي دهد. در مطالعه يي همه جانبه، هاروي صنعت و رمان و شهرسازي و معماري تا سينماي جديد و موسيقي را مورد نقدي تمام عيار قرار مي دهد و با تيزبيني فرآيندهاي اجتماعي و اثر گذاري آنها را بر تمام عرصه ها به دقت مورد پژوهش قرار مي دهد. او زمانه آشوبناك ما را كه در آن تجربه زمان و فضا تغيير يافته است، اعتماد به همراهي داوري هاي علمي و اخلاقي فروريخته، زيبايي شناسي بر اخلاق به منزله هسته اوليه دغدغه هاي اجتماعي و فكري سيطره يافته، تصاوير بر روايت ها غلبه كرده، آنيت و گسستگي بر حقايق ابدي و سياست هاي هماهنگ پيشي گرفته و تبيين ها از قلمروهاي مادي و مباني سياسي - اقتصادي به سوي ملاحظه كنش هاي خودآيين فرهنگي و سياسي تغيير جهت داده اند، محصول بحران انباشت مازادي مي داند كه ناشي از اقتصادي جادويي است كه به جاي توليد تجارت سنتي به توليد وام روي آورده و با ژست، كاريزما و لفاظي با بي توجهي آشكار به اخلاق بر قله عاطفه عمومي سوار است. هاروي با بررسي تاريخي سيرگذار از مدرنيته به پسامدرنيته در فرهنگ معاصر و دگرگوني سياسي اقتصادي سرمايه داري متاخر سده بيستم شرايط مادي و اجتماعي آن را تشريح و تفسير مي كند. و زمان و فضا را به منزله منابع قدرت اجتماعي تفسير مي كند. به عقيده هاروي كنش هاي فضايي و زماني هرگز در امور اجتماعي خنثي نيستند. آنها همواره نوعي محتواي طبقاتي يا ديگر مضامين اجتماعي را بيان مي كنند و به شكلي آشكار كانون مبارزه شديد اجتماعي اند. اين امر هنگامي كه با شيوه هاي تلاقي فضا و زمان با پول مواجه مي شويم، همچنين مواقعي كه تلاقي مذكور با توسعه سرمايه داري عجين مي شود، به شكلي مضاعف رخ مي نمايد. زمان و فضا از طريق سازمان كنش هاي اجتماعي كه اركان توليد كالايي هستند تعريف مي شوند. با اين حال نيروي انباشت سرمايه (و انباشت مازاد)، به همراه شرايط مبارزه اجتماعي، مناسبات مذكور را متزلزل مي كند. به همين دليل هيچ كس به طور كامل «زمان و مكان درست هر چيزي» را نمي داند. از منظر هاروي حتي بخشي از تزلزلي كه سرمايه داري را به منزله فرماسيون (صورت بندي) اجتماعي دچار آشفتگي مي كند از بي ثباتي مندرج در اصول فضايي و زماني نشات مي گيرد كه زندگي اجتماعي بايد بر محور آنها سازمان دهي شود (جداي از شيوه هايي كه در جوامع سنتي آييني مي شود). مبناي فضايي و زماني بازتوليد نظام اجتماعي طي مراحلي از تحولات حداكثري، مشمول شديدترين گسست هاست و البته در چنين برهه هايي تغييرات عمده در نظام هاي بازنمايي، اشكال فرهنگي و حس فلسفي بروز مي كند. در ادامه هاروي فضا و زمان اكنون را صحنه بازي اقتصاد كازينويي در سيطره بورس بازي و تشكيل سرمايه موهوم (بخش عمده اين سرمايه هيچ گونه اتكايي بر توليد واقعي ندارد) مي خواند كه فرصت هاي فراواني را براي ثروت فردي فراهم مي آورد. اين سرمايه داري به تعبير هاروي كازينوي شهر را به تصرف درآورده است كه فرهنگ كاملاجديد نوكيسه ها را شكل مي دهد. اما آن روي سكه ثروت همانا طاعون بي خانماني، ناتوانمندسازي و توليد فقر است كه بسياري از شهرهاي بزرگ را دچار فروپاشي مي كند. بدين ترتيب «غيريتي» همراه با خشونت و كينه جويي توليد شد كه طي دوره بعد از جنگ جهاني دوم بي سابقه بود. و در چنين شرايطي است كه حتي ادبيات و هنر هم فقر را در خدمت حظ زيبايي شناسانه فرهنگ تعقيب سود قرار مي دهند تا فقير را به منزله تصويري منفعل و پيشامدي در چارچوب شرايط انساني از منظر اجتماعي بيرون برانند. در مطالعه يي كه هاروي بر فضاي شهري دارد او با فرض اينكه معماري شكلي از ارتباط و شهر نوعي گفتمان است، از معناي وراي طرح هاي پست مدرنيستي سوال مي كند. خيال و پندار، گسستگي كلاژ و التقاط گرايي ذيل مفهومي از آشوبناكي و آنيت، بن مايه هاي كنش معماري و طراحي شهري امروز است كه به تعبير هاروي آشكارا وجه اشتراك قابل توجهي با عمل و انديشه ديگر حوزه ها نظير هنر، ادبيات، نظريه اجتماعي، روانشناسي و فلسفه دارد. هاروي همچنين با نگاهي به فيلم هاي پست مدرنيستي خوانشي انتقادي از فيلم هاي «آسمان برلين» اثر ويم وندرس و «بليد رانر» اثر ريدلي اسكات در سينماي امروز دارد و در وراي تصاوير مغشوش زمان و فضا در اين فيلم ها تلاش مي كند ردپاي آگاهي اي را نشان دهد كه ايده سينماي انقلابي را زنده نگه مي دارد كه خواست رمانتيكي چون رهايي دارد.

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.