ارادة دادن ملی و عزم اجتماعی گسترده است و عمیق ژاپنیها برای اصلاحات، نوسازی و توسعة کشورشان، هم مانند الگویی خیلی شایسته، مطلوب یا آرمانی برای بسیاری کشورها جلوه کرده است. ایران نیز یکی از این کشورهاست. بخش اعظم کتاب حاضر به «ژاپنیات ایرانیان در عصر تجدد» اختصاص دارد. منظور از «ژاپنیات»، توصیفها، تلویحها، تحلیلها و تلمیحهای مرتبط با ژاپن به قلم جمع پرشماری از ایرانیان است. مقصود از «ایرانیان»، همة کسانی است که شناسنامة ایرانی داشتهاند یا دارند؛ اعم از شاه، رئیس جمهور، نخست وزیر، دولتمرد، روزنامهنگار، شاعر، نویسنده، پژوهشگر، تکاپوگر، قلمزن، و حتی کسانی که روزی روزگاری در این زمینه به تفنن قلمی زدهاند. دورة زمانی این کتاب، نیمة دوم سدة نوزدهم تا اوایل سدة بیست و یکم میلادی است. کامیار عابدی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات معاصر ایران، چند سالی است که در ژاپن به تدریس و تحقیق اشتغال دارد. او در این کتاب آرای بیش از یکصد تن از ایرانیان (از گروهها و گرایشهای متنوع و مختلف فکری و اجتماعی) را در روایتی پژوهشی گردآوری، تلخیص و تنظیم کرده است. اسامی برخی از این افراد چنین است: ناصرالدینشاه قاجار، حاج سیاح محلاتی، طالباُف تبریزی، قهرمانمیرزا سالور، زینالعابدین مراغهای، علیاصغر خان اتابک، مهدیقلی خان هدایت، محمدعلی فروغی، عبدالله مستوفی، محمدعلی شاه قاجار، ادیب الممالک فراهانی، ناظمالاسلام کرمانی، نصرالله تقوی، محمدتقی بهار، علیاکبر دهخدا، رضاشاه پهلوی، محمد حجازی، احمد کسروی، غلامعلی رعدی آذرخشی، مهدی ملکزاده، عیسی صدیق اعلم، محمدرضا شاه پهلوی، محمود افشار یزدی، ایرج افشار، سهراب سپهری، جلال آلاحمد، باقر مؤمنی، فریدون آدمیت، داریوش آشوری، محمداسماعیل رضوانی، مهدی حمیدی شیرازی، ژاله اصفهانی، علی شریعتی مزینانی، محمدعلی اسلامی ندوشن، داریوش شایگان، عبدالهادی حائری، رضا داوری اردکانی، هاشم رجبزاده، سیاوش کسرایی، احسان طبری، سید محمد محیط طباطبایی، چنگیز پهلوان، مهدی اخوان ثالث، نصرت رحمانی، رحیم رئیسنیا، جمشید بهنام، سهراب یزدانی، محمدرضا شفیعی کدکنی، رسول جعفریان، داریوش همایون، سیمین بهبهانی، عبدالحسین آذرنگ، عباس کیارستمی، و ... . علاوه بر این، مؤلف در دو مقدمة تفصیلی به شناخت و تحلیل بازتابهای ایرانی نسبت به ژاپن، و نیز ثبت بخشی از مشاهدات خود در این کشور پرداخته است.