شیشه

موجود
1,000,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب رمان

کتاب شیشه اثر سیلویا پلات ترجمه گلی امامی
توضیحات

کتاب شیشه اثر سیلویا پلات ترجمه گلی امامی

 

سلویا پلات خالق رمان شیشه که پس از انقلاب با ترجمه حباب شیشه می شناسند در این اثر به بازسازی  دوره ای  از زندگیش پرداخته در زیر زمین خانه اش مخفی میشده و بیش از 50 قرص خواب اور یکجا می بلعیده و به حدی که به اسایشگاه برده و بستریش می کنند. و در این اثر زمانی را دنبال می کند که پس از بهبودی و به پایان رساندن دانشگاه اسمیت با بورسی عازم انگلستان شد.در انجا در دانشگاه کمبریج با تدهیوز شاعر بلند پایه انگلیسی اشنا شد.و در ژوئن 1956 با او ازدواج کرد.کتاب حاضر تحت نام شیشه در سال 1352 توسط انتشارات نیل به چاپ رسید.

 

شهرت سیلویا پلات، که اکنون بر جای والایی تکیه زده است
به مجموعه شعر او به نام غزال وابسته است، و نیز به رمان شیشه این زمان که بر اساس حوادث اولیه زندگی سیلویا پلات نوشته شده است ابتدا به سال ۱۹۶۳ با نام مستعار ويكتوريا لوکاس در انگلستان به چاپ رسید.
اشعاری که او در سال آخر حیاتش سرود - در فاصله تولد پسرش در ژانویه ۱۹۶۱ و خودکشی او در فوریه ۱۹۶۲ – از چنان غنای شعری برخوردار بود که او را نابغه خواندند. با این همه بیجاست اگر او را نابغه غمگین ، بخوانیم و براو دل بسوزانیم چراکه او در طول حیات کوتاهش دست به هر کاری زده با موفقیت همراه بود انبوه جوایزی که به خاطر سرودن شعر به دست آورد، گواه این مدعاست.
سيلويا علاقه ای احترام انگیز به پدرش داشت. و بعکس تنفر بی اندازه ای نسبت به ما در احساس می کرد، حتی نشانه هایی از آن را می توان در زمان اودید این نکته یکی از مسایلی بود
که چاپ کتاب شیشه را در امریکا هفت سال به درازا کشاند. پدر سیلویا پلات لهستانی آلمانی نژاد بود. او استاد برجسته زیستشناسی در دانشگاه بوستون بود. و تحقیقایش پیرامون زندگی زنبور عسل برای او شهرتی به همراه آورده بود. او در هشت سالگی سیلویا در گذشت سیلویا می نویسد: «پدرم زمانی در گذشت که او را خدا میپنداشتم ، مرگ او برای سیلویا
فاجعه بود.
مادر سیلویا نیز آلمانی نژاد بود. آنها پس از درگذشت پدر به شهر دیگری کوچ کردند ما در سیلویا به تدریس تندنویسی در دانشگاه بوستون پرداخت.

 

 

خرید کتاب شیشه اثر سیلویا پلات ترجمه گلی امامی


سیلویا پلات به آسانی و با استفاده از يك بورس به دانشگاه اسمیت راهیافت و در آنجا با کسب جوایزی بسیار و نمرانی
درخشان فارغ التحصیل شد. پیش از بابان دانشگاه در يك تابستان سيلويا برنده مسابقه سردبیری مدعو مجله و مادموازل ، شد. ومدت يك ماه به نيويورك رفت تا در دفتر بسیار مدرن مجله به کار مشغول شود. خودش این دوره از زندگیش را « شگفت انگیز افسانه ای و وصف ناپذیر » خوانده است. اما هنگامی که پس از پایان تابستان به خانه بازگشت خسته و افسرده بود.
دختری زیبا بسیار با استعداد و اندیشمند که به آرامی نیز درهم می شکست، به میان زندگی مرفه عده ای افکنده می شود. سردبیری یکی از اشرافی ترین مجلات مدامریکا را بر عهده می گیرد، در ضیافتهای پر زرق و برق شرکت می کند، در هتل مجلل باربیرون اقامت میکند و آنگاه که از نیویورک راهی خانه اش می شود ناگاه به خود میآید و به کاویدن درون خویش
می پردازد.
سیلویا پلات در همین ایام در زیر زمین خانه اش مخفی شد و پیش از ۵۰ قرص خواب آور را یکجا بلعید. پس از مدتی، او را که مدتی زیاد بیهوش مانده بود یافتند و به درمانش پرداختند و آنگاه در يك آسایشگاه روانی بستری کردند.
سیلویا در زمان شیشه به بازسازی این دوره از زندگیش پرداخته است. پس از بهبودی و به پایان رساندن دانشگاه اسمیت با بورسی عازم انگلستان شد. در آنجا در دانشگاه کمبریج با تدعیوز شاعر بلندپایه انگلیسی آشناشد، و در ژوئن ۱۹۵۶
با او ازدواج کرد.
نخستین فرزندشان دختری به نام فریدا در آوریل ۱۹۶۰ به دنیا آمد و دومین فرزندتان در ژانویه ۱۹۹۲. در همین زمان بود که تفاوت میان روشنفکر بودن همسر بودن و مادر بودن مدام او را به خود مشغول میداشت سیلویا در دفتر خاطراتش در خصوص این روزها نوشته است: «شگفت آور است که چگونه اغلب زندگیم را گویی درون هوای رقیق شیشه گذرانده ام. » سیلویا در پاییز ۱۹۹۲ از شوهرش جداشد. او در فوریه سال بعد به زندگیش خاتمه داد.

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.