کتاب حیدرخان عمواوغلی اثر اسماعیل رائین
در میان رهبران و نامداران نهضت مشروطیت ایران دو تن از پاره ای خصوصیات بسیار شبیه یکدیگرند.
این دو نفر که هردو از لحاظ قدرت رهبری.کاربری.قاطعیت و اعتقاد شدت عمل در تاریخ مشروطیت شهرت یافته اند.عبارتند از سردار یپرم خان و حیدرخان عمواغلی.
این دونفر که هریک از مهاجرین ماوراء قفقازند در ویژگی دیگری نیز با یکدیگر شریک و سهیمند و ان تخصصشان در ساختن بمب و نارنجک و اعتقادشان به ترور و تخریب و از بین بردن مخالفان از این طریق است.
در شرح زندگی یپرم خان می خوانیم که چگونه وی پس از ورود به گیلان و ایجاد کوره اجرپزی در انجا به تهیه بمب و نارنجک می پردازد و سرانجام نیز با همین سلاحها موفق به فتح ارک دولتی و حرکت نیروهای ازادی خواه به جانب پایتخت می شود.
حیدر عمواغلی نیز به محض استقرار آزادی و پیروزی مشروطه خواهان.در حالی که می دید دشمنان و عوامل استبداد از هرسو در کمین نشسته اند و هر روز توطئه تازه ای علیه ازادی تدارک می بینند. قبل از هر چیز به تشکیل کمیته های مخفی و تهیه بمب و نارنجک دست می زند و ایجاد ترور و وحشت در میان دشمنان ازادی را اغاز می کند.
حیدرخان عمواوغلی (زاده ۱۸۸۰ در ارومیه[۱]-درگذشته ۱۹۲۰) انقلابی ایرانی و از فعالان موثر جنبش مشروطه ایران . پس از به توپ بستن مجلس حیدرخان عمواوغلی عدهای داوطلب فدایی را برای مبارزه با محمدعلی شاه و یاری مجاهدین تبریز روانه نمود و خود نیز به تبریز آمد.[۳] حیدرخان عمواوغلی در بسیاری از رویدادهای انقلابی مشروطیت دست داشت:[۴] ترور امین السلطان، صدراعظم محمد علی شاه، شرکت در نقشه کشتن میرزا علیاصغرخاناتابک بمب انداختن درخانه علاءالدوله سوءقصد به محمدعلی شاه کشتن شجاع نظام مرندی با بمب دست ساز. تأسیس حزب کمونیست ایران. حیدرخان عمواوغلی طی اولین کنگره خلقهای شرق در ۲۵ ذیحجه ۱۳۳۸ ریاست کمیته مرکزی حزب جدید را برعهده داشت.[۵] حیدرخان پس از فتح تهران به فعالیت انقلابی خود ادامه داد. تا اینکه محل زندگی او شناسایی شد. به دستور یپرمخان او را تبعید کردند. حیدرخان به روسیه و از آنجا به فرانسه و سوئیس رفت و به همکاران لنین پیوست. با شروع جنبش جنگل با آنان تماس گرفت و در اردبیهشت ۱۳۰۰ ه. ش، پس از مذاکرات طولانی، امضای توافق بر سر همکاری جدید با میرزا کوچکخان را امکانپذیر ساخت.[۶] پس از اختلافات و کشمکشهائی که در جنبش جنگل پیش آمد، حیدر خان در یکی از روستاهای گیلان محاصره شده و کشته شده است. تاریخ کشته شدن او را ۵ آبان ۱۳۰۰ مقارن با ۱۸ اکتبر ۱۹۲۱ ذکر نمودهاند