پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

قلب لشکر ششم

موجود
200,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب دست دوم

قلب لشکر ششم نوشته هاینس کونسالیک
توضیحات

کتاب قلب لشکر ششم اثر هاینس کونسالیک

 كتاب لشكر ششم اسم واحدي از ارتش آلمان ، مامور فتح روسيه ، در جنگ جهاني دوم ، است در اينجا لشكر به معناي معمول اصلاحيش نيست. بلكه قسمتی از ارتش آلمان است شامل 364000 سرباز يا بيست و دو هنگ ، با تجهزاتي به ارزش ميليادها مارك ، اين لشكر موفق شد بخش عمده استالينگراد را تصرف كند . ولي با رسيدن فصل سرما و فقدان پوشاك لازم و نرسيدن حتي اغذيه و دارو و مهمات وتجهيزات كار بر اين قوا سخت شد و جان 300000 نفر باقيمانده در معرض تهديد جدي قرار گرفت ، ولي فرماندهان مغرور كه خود جايشان گرم و نرم و احتياجات روزمره شان به نحو احسن تامين بود. هيچ در فكر نجات جان 300000 نفر ايشان نبوده اند و تازه توقعهم داشتند كه هيچكس كوچكترين اعتراضي نكند چراكه سياست سرباز ، اطاعت اوست در صورت اعتراض به شديدترين وجهي مجازات مي شدند. فرماندهان مرتبا دم از پيروزي قريب الوقوع و تامين شدن احتياجات زدند و با وعده و وعيه خود و زير دستان را ميفريفتند. بالا دستيها را عملا به غرور و نخوت بيشتر تشويق مي كردند، در حالي كه زماني جيره غذائي تا آنجا تنزل مي كند كه جيره يك سرباز به 50 گرم نان تقليل مي يابد و سربازان از استيصال و شدت گرسنگي ناچار ميشدند چوبهاي راه آهن را از جايشان خارج كرده ، اره كننده و با قدري برف پودر ضد عرق ، مخلوط كنند و از آن به كمك حرارت آب زيپوي به نام لوپ درست كنند و بخورند . تا آنجا كه بر اثرفقدان مواد غذايي بغداد زيادي از سربازان بي هيچ نشاني از بيماري در حين فعاليت يك باره مي افتند و مي مردند چرا قلبشان از كار افتاده بود. كالبد شكافي علت مرگ را شدت نياز به مواد غذائي تشخيص داد. سرماي حدود چهل درجه زير سفر نيز بيداد مي كرد و جان فوج فوج سرباز گرسنه و ضعيف را مي ربود. هزاران مجروح در زيرزمينهائي به نام بيمارستان تلنبار شده بودند و از بي داروها، عدم پزشك و گرسنگي ميمردند . يكي دو دكتر مرتب به قطع اعضاء و جوارح انسانها و پاره كردن و دوختني و گچ گرفتن و وصله پينه كردن به شما مشغول بودند. اعضائي كه در صورت وجود تجهيزات لازم ، قطعشان ضرورتي نداشت فرياد و ناله و استغاثه و دعا از هر گوشه بيمارستان به فضا بلند بود . تعفن جراحات چنان فضا را آكنده كرده بود كه تنفس دشوار شده بود. ولي هيتلر و ياران در پايتخت شاميانيهائي كه داخل انبوه يخ خنك شده بود مي نوشيدند و دستورمقاومت صادر مي كردند و وعده هاي توخالي براي پشتيباني مي دادند و هيچ در فكر هر * سربازي كه در سوراخهاي خرابه هاي استالينگراد ميمردند وي ميگنديدند نبودند .آشكارا و بي پرده همه را درياي جهانخواري خويش قرباني مي كردند آن قدر اختلاف بين وضعيت و خواستهاي سربازان و فرماندهان عالي زياد بود كه دسته اخير به هيچوجه وخامت وحشتناك موقعيت سربازان را درك نمي كردند . فرماندهان چگونه مي توانستند احساس كنندكه صدها سرباز متلاشي و نيم سوخته بر اثر حجم سنگين آتش توپخانه و تانك و مسئله افكنهاي روس بايد روزها در انتظار رفتن روي سخت جراحي در نوبت بمانند و تازه آنگاه بدون استعمال هيچ نوع داروي بيهوش يا بي حسي ، روي بدنشان عمل جراحي و قطع عضو و بريد و دوخت وشكسته بندي انجام گيردبالاخره جنگ با شكست قطعي آلمان با بر جاي گذاردن بيش از 250000 كشته و حدود100000 اسير به پايان رسيد . مقصد اسراي آلماني اردوگاه بكتوقكا بود. در فاصله اين راه 35000 اسير از گرسنگي ، تب ، تيفوس و خستگي مردند.

 

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.