رمان شهر طلا و سرب نخست در سال 1351 توسط سازمان انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با ترجمه ع.نوریان به چاپ رسید و پس از انقلاب این رمان جان کریستوفر توسط مهرداد تویسرکانی بفارسی مجدد ترجمه شد.در ابتدای کتاب با این نثز شروع شده است.
در ابتدای راه باهم سخن می گفتیم و صدای ما در دیوارهای سنگی دهلیز می پیچید.اما رفته رفته که راه دشوارتر شد و پر شیب تر کم می گفتیم و نیروی خود را ذخیره می کردیم.مردم قدیم.این دهلیز را برای شومن دوفر ساخته بودند که در زبان قدیم ما معنی راه اهن می داد. و این راه های اهنی همچنان بالا و بالاتر می رفت و بی پایان به نظر می رسید.شعله های شمع کوتاه و ضعیف بود اما شعله های مطمئنی بود .نه بادی می وزید و نه حتی نسیمی.تا شنع ها را خاموش کند.اما از کوه بالا می رفتیم.اما نه از بیرون بلکه از دل کوه.برای خرید کتاب شهر طلا و سرب مطلبق روش خرید در سایت اقدام نمایید