يک لحظه روی پل نوشته ر.اعتمادی
توضیحات
كتاب يک لحظه روی پل اثر ر.اعتمادی
نویسنده: ر. اعتمادی بخشی از کتاب : هر چی که نامش باشه اهمیتی ندارد تورج! من بسیار حس پاکی میکنم،آنقدر تو را دوست دارم که حس میکنم پاکترین و شفاف ترین موجود روی زمینم،دلم میخواهد هیچوقت بکسی دروغ نگم ..... تورج پکی به سیگارش زد و گفت ؟ پس من باید آدم خیلی خوشبختی باشم که تو را پیدا کردم ! ... شاید این خواست خدا بوده ، شاید میخواد جبران ظلمی که در حق من شده بشه !.... کلمات مثل خمیر در دهان من و تورج در هم آمیخت ، ......
نظرات
برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.