پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

هزارپای سیاه و قصه های صحرا

موجود
100,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب رمان

هزارپای سیاه و قصه های صحرا نوشته نادر ابراهیمی
توضیحات

کتاب هزارپای سیاه و قصه های صحرا اثر نادر ابراهیمی

 سه داستان ترکمنی داشتم و چند طرح قصه از صحرا، که فکر می‏کردم سرانجام از آنها قصه‏هایی خواهم‏ساخت و نمونه هاشان را کتابی خواهم کرد؛و این فکر سالهای سال با من بود؛اما نشد که نشد. دیگر هیچ وقت درآن فضا جای نگرفتم و آن حال پیش نیامد ؛ و صحرا برایم خواب شیرینی بود و رویایی - که روزی به صحرا بازخواهم گشت و آنجا زندگی خواهم کرد و در همان جا طرح هایم قصه خواهد شد و هم قصه هایی تازه سوغات‏خواهم آورد ؛ اما این نیز به گروه بی شمار رویاها پیوست و اینک، فقط یک رویاست . شاید، شاید که باری صحرا چون زیرتگاهی ،مرا طلب کند و من باز همان زائر جوان باشم و بتوانم جوانی را درقلب داغ و زنده ی صحرا بیابم و باز نشستم، و گرنه همین بس که چیزی را که نمی‏بایست ساخت ،نساختم . و چنین شد که همان سه قصه را - در کنار قصه‏های دیگر - در این مجموعه گرد آوردم و گذشتم... ...من عاشق تقي بودم. اسمش را مي‌گذارم عشق؛ اگر عشق، دوست داشتن نباشد، جذب شدن و كشيده شدن باشد؛ چون نمي‌توانستم نگاهش نكنم. تا وقتي كه دست و پايش را مي‌گرفتند و مي‌بستند و مي‌بردند توي زيرزمين من همانطور با نگاهم مي‌پاييدمش. اسمش را گذاشته بودم عشق، چون براي ديدنش مدرسه نمي‌رفتم. هيچ كجا نمي‌رفتم. كيفم را بر مي‌داشتم و آهسته از پله‌ها مي‌رفتم بالا و سينه‌خيز خودم را مي‌كشيدم تا كنار پشت‌بام و تقي را مي‌ديدم كه دارد به خودش مي‌پيچد و فرياد مي‌كشد: هزارپا... هزارپا... هزارپا... فهرست باد، باد مهرگان‏ هزار پای سیاه آب وخون کجا قرار ملاقات داشتیم؟ رابطه‏ی نویسنده با عصمت سالکی تپه ۸۸۱ آیا اتفاقی خواهد افتاد؟ خبر بد قصه‏های صحرا صدا که می‏پیچد مردی که آفتاب می‏بخشید باد، باد آورده‏ها را نمی‏برد

 

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.