پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

راز شاد زیستن

موجود
60,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب روانشناسی

راز شاد زیستن نوشته اندرو متیوس
توضیحات

 کتاب راز شاد زیستن اثر اندرو متیوس

فصل اول – الگوهای رفتاری

  • فکر از دو قسمت"ضمیر هشیار" و "ضمیر ناهشیار" تشکیل شده است.
  • ذهن انسان به مانند کوه یخ شناور است که بخش قابل رؤیت آن ضمیر هشیار و بخش غیر قابل رؤیت، ضمیر ناهشیار است.
  • انواع الگوهای رفتاری عبارتند از: الگوهای نالان، حادثه ساز، بیمار، بی نظم، ورشکسته، قطعیت، تغییر شغل، و ...
  • الگوهای رفتاری از هنگام تولد در ما شکل می گیرند. ما اسیر الگوهای رفتاری خود نیستیم. می توان این الگوها را تغییر داد.
  • تغییر هرگز به آسانی میسر نمی شود. هر تغییری، به ویژه در آغاز، به مبارزه طلبیده می شود.
  • وقتی خوشحالیم بقیه نیز خوشحال به نظر می رسند. برعکس آن نیز صادق است. پس جهان بازتابی از ماست.
  • وقتی احساس بدی در مورد خود داریم مایلیم آن را از خود بیرون کنیم. این کار را به اشکال گوناگون بروز می دهیم، مثل خوردن بیش از اندازه، تصادف، بیماری، زیاده روی در مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر، بی اشتهایی، و ...
  • هدف تمام روان درمانی ها تغییر تصویری است که فرد از خویشتن دارد.
  • از نشانه های رفتاری یک تصویر ذهنی ناسالم می توان بدین موارد اشاره کرد: حسادت، احساس گناه، ناتوانی در تعارفات کلامی، عدم پذیرش تعارفات کلامی، اهمیت ندادن به نیازهای خویش، سؤال نکردن در مورد خواسته های خود، محروم ساختن بی دلیل خود از رفاه و آسایش، انتقاد از دیگران، و ...
  • وقتی ناراحت می شویم، در بدن ما سم ترشح می شود و این باعث تحلیل جسم ما می گردد.
  • درد چیز خوبی است اما به جای خود. زیادی آن مضر است، مثل هر چیز دیگر. درد ما را به تأمل وامی دارد.
  • ما جزیی از دنیای روزمره خود هستیم. انسان تأثیرپذیر است.
  • فقرا دوستان فقیر دارند و اغنیا دوستان غنی. افراد موفق دوستان موفق دارند. بهترین کاری که برای فقرا می کنیم این است که سعی کنیم یکی از آن ها نباشیم. فقر نتیجه تفکر فقیرانه است. اعتقاد بد داشتن به ثروتمندان باعث می شود همیشه فقیر باشیم. در زندگی همان چیزی را به دست می آوریم که انتظارش را داریم. بعضی ها فکر می کنند فقر نشانه پرهیزکاری است، پس همیشه سعی می کنند فقیر باشند. برای فقیر نبودن باید اول پس انداز کرد و بعد پس انداز را به کار گرفت. فقرا اول خرج می کنند و بعد به فکر نقشه های آتی می افتند.

 فصل دوم – زیستن در زمان حال

  • تمام دارایی ما این لحظه است. کلید شادی و خرسندی تمرکز ساختن ذهن بر لحظه حال است.
  • بچه ها شاد هستند چون خود را در حال متمرکز می کنند. ما در حال زندگی می کنیم و همیشه مشکلات گذشته و نگرانی آینده را با خود حمل می کنیم، پس حال را از دست می دهیم. هیچ گاه به بچه ها نگویید: نخندید، زیرا این وظیفه آن هاست که بخندند.
  • ترسیدن و ترس داشتن مربوط به نگرانی از آینده است. در حال زندگی کنید. نگران آینده نباشید و ترس را از خود دور کنید.
  • دست به کاری بزنید. به یک دوست قدیمی تلفن کنید. دوست تازه ای پیدا کنید. ورزش کنید. بچه ها را به پارک ببرید.
  • زمان واقعا وجود خارجی ندارد. این لحظه، تنها زمانی است که در اختیار داریم. از این لحظه چیزی بسازید.
  • انتظار هر چیزی را که داشته باشید نمی رسد. اما اگر خود را به مشغول به کار دیگری کنید، خواهد رسید.
  • باید دیگران را بخشید. اگر خود و دیگران را ببخشید ترجیح می دهید در حال زندگی کنید و گذشته را کنار می گذارید.
  • والدین ما به بهترین نحوی که می دانستند به تربیت ما پرداختند. آن ها براساس اطلاعاتی که داشتند و با شهامت در قلمرو ناشناخته دوران بچه داری قدم گذاشتند. سرزنش کردن آن ها به خاطر عدم انجام صحیح وظایف شان کاری بیهوده است. بعضی ها هرگز والدین خود را نمی بخشند و زندگی خود را طوری تنظیم کرده اند که به آن ها نشان دهند که وظایف خود را به خوبی انجام نداده اند. انگار می خواهند بگویند این تقصیر شماست که من بدبختم. حالا بنشینید و رنج کشیدن مرا تماشا کنید.
  • سرزنش کردن اوضاع جوی هیچ تاثیری در اوضاع جوی ندارد. سرزنش دیگران نیز همین گونه است.
  • خود را ببخشید. احساس گناه نکنید. جسم سالم نیاز به ذهن سالم دارد.
  • ابراهام لینکلن می گوید: «اغلب مردم تقریبا به همان اندازه شاد هستند که انتظارش را دارند.»
  • شاد بودن همیشه آسان نیست. یکی از بزرگترین مبارزات ما شاد بودن در صحنه زندگی است.
  • بلوغ یعنی قبول مسئولیت شادی خویش و تمرکز بر داشته ها به جای ناداشته ها.
  • برای شاد زیستن باید زیبایی ها و خوبی ها را جستجو کرد. یکی منظره را می بیند و دیگری کثیفی پنجره را. شاد زیستن یک تصمیم است.
  • برای شاد بودن این را در نظر داشته باشید که وقت ما محدود است.
  • دلتنگی و افسردگی برای این است که ما مشکلات گذشته و نگرانی آینده را در زمان حال با خود می کشیم. ما برای بیست و چهار ساعت طراحی شده ایم و نه بیشتر. اگر مأیوس شدید از خود بپرسید آیا هوا و غذای کافی برای خود دارید یا نه.
  • بهترین راه برای احساس شادی، انجام کاری برای دیگران است.
  • وقتی می خندیم همه چیز به نفع جسم و ذهن ما پیش می رود. آندروفینی (Endrophin) که در مغز ما تخلیه می شود به ما احساس پرواز طبیعی می دهد و بازدهی سیستم تنفسی درست مانند زمانی می شود که به ورزش دو پرداخته ایم.
  • زندگی آن قدرها جدی نیست. بیایید شوخی را جدی تر بگیریم.

 فصل سوم – ذهن آدمی

  • ما همیشه به طرف چیزهایی کشیده می شویم که تماما به آن ها اندیشیده ایم و می اندیشیم.
  • اگر به شما بگویند به یک فیل صورتی که خال های قرمزی بر گوش بزرگش دارد و عینک زده است فکر نکنید، چه چیزی بلافاصله در ذهن شما نقش می بندد؟
  • به جای داد نزن، بگویید لطفا ساکت باش. به جای این که بگویید روی لباست غذا نریز، بگویید مواظب تمیزی لباست باش.
  • اعمال جسمانی، نگرش ها و تمام مهارت های آموخته شده به ضمیر ناهشیار منتقل می شود.
  • ذهن هشیار سرچشمه اندیشه است و ذهن ناهشیار سرچشمه قدرت است.
  • باید بپذیریم که هر روز از طریق افکار خود برنامه های تازه ای به ضمیر ناهشیار خود می دهیم. پس مواظب افکار خود باشیم.
  • هدف های خود را چنان در ضمیر ناهشیار خود بنشانید که گویی هم اینک به آن ها رسیده اید.
  • تخیل مهم تر از دانش است. تخیل فرمانروای جهان است.
  • برای آسوده سازی جسم و روان تخیل ضروری است. اگر قادر باشیم خود را در ساحل دریا مجسم کنیم، می توانیم آن آسودگی دلپذیر را حس کنیم. چه توانایی ارزشمندی!
  • اگر هرگز رویایی نداشته باشیم، پس هیچ وقت هم رویایی که به حقیقت پیوسته باشد نخواهیم داشت.
  • وقتی که ما خود را در حال انجام عملی تجسم کنیم درست مانند آن موقعی که واقعا آن عمل را انجام می دهیم، می توانیم برنامه ذهنی خود را تغییر دهیم.
  • ارزش اساسی تمرین ذهنی در این است که ما را قادر به ارائه الگوهایی از عملکرد کامل و بدون نقص  به سلول های مغزی مان می کند. قبل از هر چیز زمانی را به انجام بی عیب و نقص آن عمل در ذهن خود اختصاص دهید. موفق ترین مردم دنیا همین کار را می کنند. شما هم به آنها بپیوندید.
  • پزشکان به این نتیجه رسیده اند که صرف نظر از نوع تشخیص و تجویزی که ارائه می شود، میان بهبودی بیماران و توقع آن ها برای بهبودی یک همبستگی مثبت وجود دارد.
  • ما حاکم بر خویشتن هستیم. افکار ما تعیین کننده زندگی ما هستند. ما خود تصمیم می گیریم که چه چیزی را در ذهن خود جای دهیم.
  • امواج فکری ممکن است مانند امواج رادیویی از هر چیزی، حتی جسم جامد، عبور کنند.
  •  هر چه از شما به دنیای خارج تراوش کند، انعکاس آن بار دیگر به شما بازمی گردد.
  • جذب ترس می گوید از هر چیزی بترسید، بر سرتان می آید. فرار ترس می گوید اگر به طرف ترس حمله کنید، یک باره دور می شود و از بین می رود.
  • ترس از دست دادن، زیستن در زمان حال نیست، زیستن در آینده است.
  • باید قدرت واژه ها را بدانید و از عبارات خوب استفاده کنید. قدرت واژه ها جادویی است.
  • مرتبا به خود بگویید من همه چیز را به یاد می آورم و بعد خواهید دید که چه اثر مثبتی دارد.
  • برای بیان مثبت باید از جملات مثبت استفاده کرد، باید گفت و شنید. تکرار و بازسازی لازم و ضروری است.
  • افکار – بیان – احساسات؛ این سه در ارتباط متقابل هستند. اگر بیان ما مثبت باشد، افکار و احساسات ما نیز مثبت خواهد بود.
  • بزرگترین معلمان روحانیت، مسیح، بودا و محمد به ما آموخته اند که شکرگزار نعمت های خود باشیم.
  • اگر سردرد دارید، بگویید همه جایم سالم است و فقط سرم درد می کند. اگر فرزندتان نمره یازده گرفت، خوشحال باشید که بیش از پنجاه درصد نمره را آورده است و به کمبود نه نمره دیگر او فکر نکنید.

 فصل چهارم – اهداف

  • هدف داشتن جزیی از طبیعت ماست. صرف هدف داشتن به مراتب مهم تر از ماهیت آن هدف است. خوشحالی ما در حین کاری که انجام می دهیم بیشتر از زمانی است که آن کار به نتیجه می رسد.
  • اگر هدفی دارید و می ترسید که نسبت به آن اقدام کنید، اقدام کنید. نهایتا ممکن است به اشتباه برسید و در این صورت یک احتمال را حذف کرده اید.
  • افراد موفق به شکست فکر نمی کنند. آن ها شکست را یک تجربه ارزشمند می نامند.
  • قانون نتایج افزوده می گوید: علاوه بر خود هدف، نتایج جانبی بسیاری عاید خواهد شد.
  • همان طور که درختی در مسیر رشد خود بارها برگ هایش می ریزد و به جبران برگ های ریخته شده، برگ های بیشتری درمی آورد، انسان نیز لازم دارد که پیشروی ها و پسروی هایی داشته باشد تا به رشد مطلوب خود برسد.
  • باید اهداف خود را بر روی کاغذ نوشت. هدف ها ارابه هایی هستند که با سوار شدن بر آن ها می توانیم از اکنون خود فراتر رویم.
  • ما نیازمند هدف هستیم. نه به خاطر آن چه برای ما به ارمغان می آورد، بلکه به خاطر آن چه برایمان انجام می دهد.
  • آن کس که بگوید می توانم، می تواند و آن که بگوید نمی توانم، نمی تواند.
  • با هر محدودیتی که برای خود قرار می دهیم، مسئولیتی تازه برای خود ایجاد می کنیم. دور ریختن برچسب هایی که به خود آویزان کرده ایم نخستین گام به سوی خوب زیستن است.
  • مهم نیست که از کجا آغاز می کنیم، مهم آن نقشه ای است که برای خاتمه کار برمی گزینیم.
  • ما پیوسته با موقعیت های بزرگی مواجه می شویم که زیرکانه خود را در قالب مشکلات لاینحل از ما پنهان می کنند.
  • ما برای حل مسایل و مشکلات و یافتن راه های تازه طراحی شده ایم.
  • آرامش برای خیلی ها قابل قبول است، ولی ما برای رفع مشکلات طراحی شده ایم. حیوانات زندگی بسیار آرام تری نسبت به بقیه دارند. اما آیا شما هرکدامتان حاضرید مانند یک حیوان زندگی کنید؟
  • ما با یک دانش آموز کلاس اول می گوییم باید همه حروف الفبا را یاد بگیری و گرنه در جا می زنی. ولی خودمان هنوز الفبای زندگی را نمی دانیم و درجا می زنیم.
  • هوراس: «بدبختی نبوغ را نمایان می سازد و خوشبختی آن را می پوشاند.»
  • نیازی نیست خدا با ما حرف بزند. ما از طریق اشتباهات مان با خدا در ارتباط هستیم.
  • راه دست یابی به موفقیت، مضاعف کردن شکست هاست. شکست معنی شرمساری نمی دهد. شرمساری از تلاش نکردن عاید می شود.
  • هر عملی عکس العملی دارد. ولی برای داشتن یک عکس العمل باید اول انجام عمل را در نظر گرفت.
  • آن چه امروز برای ما اتفاق می افتد حاصل تلاش های مثبت و منفی ما در سال های پیش است.
  • جهان هستی منصف و عادل است. برداشت امروز ما از زندگی حاصل کشته های دیروز ماست.
  • باید ریسک کرد. اگر ریسک نکنیم به هدف نمی رسیم. مشاغل سخت درآمد گزاف دارند. پس باید سختی کشید و ریسک کرد تا برد.
  • ادیسون را به خاطر لامپی را که درست کرد به یاد می آوریم نه به خاطر هزاران لامپی که نتوانست روشن کند.
  • برای رسیدن به هدف و مقصد باید از جان و دل کار کرد و مایه گذاشت، یعنی متعهد بود.
  • هم هدف مهم است و هم لذت از کار کردن برای رسیدن به هدف.
  • راز شاد زیستن، انجام دادن آن چه که دوست داریم نیست. دوست داشتن آن چیزی است که انجام می دهیم.
  • فردا خیلی شبیه امروز است مگر این که تلاش را به آن اضافه کنیم.
  • باید هوشیار بود و تسلیم مشکلات نشد. وقتی همه چیز تیره و تار به نظر می رسد چه بسا وقت جشن گرفتن باشد، وقتی که دیگر تقریبا به مقصد رسیده ایم. پایان شب سیه سپید است.
  • ذوق و استعداد، نبوغ و تحصیلات هرگز نمی تواند به اندازه پافشاری حلال مشکلات باشد.
  • اگر کسی قصد رژیم لاغری یا نویسندگی یا پس انداز و ... دارد، فورا مأیوس می شود. این ایراد بزرگ افراد است و جلوی موفقیت آن ها را می گیرد. باید برای رسیدن به نتیجه مطلوب پافشاری کرد.
  • ادیسون می گوید: «یک درصد نبوغ و الهام، و نود و نه درصد بقیه اش بسته به سرشت انسان است. من هرگز هیچ کار ارزشمندی را به تصادفی انجام نداده ام و تمامی اختراعات من نه بر حسب تصادف، که با کار و تلاش خستگی ناپذیر به دست آمده است.»
  • مواقعی هست که ناامید شدن و دست از تلاش کشیدن زیرکانه، حرکت است. مثل وقتی که کشتی در حال غرق شدن است و باید از آن بیرون پرید. اگر از شغل خود بیزارید، اگر محل زندگی خود را دوست ندارید و اگر موقعیت های دیگری برای خودتان در نظر دارید، گاهی بهترین راه حل بیرون زدن است.
  • از دیگران درخواست کمک کنید، از سئوال کردن نپرهیزید.
  • وقتی در جواب درخواست شما مردم «نه» بگویید، معنی اش این نیست که شما را قبول ندارند بلکه معنی اش آن است که خواسته های شما با آنها جفت و جور نیست.
  • دیگران را مقصر اعلام نکنید. با دلیل و نتیجه خود را توجیه نکنید.

 فصل پنجم – از طبیعت بیاموزیم

  • بر جهان قوانین و اصولی حاکم است که بر لحظه لحظه زندگی ما تاثیر می گذارد.
  • ما نیروی الکتریسته و امواج مغناطیس را نمی بینیم ولی از روی شواهد می گوییم که وجود دارند. قوانین و اصول حاکم بر دنیا نیز غیرقابل رؤیت هستند ولی از روی شواهد مشخص است که وجود دارند.
  • بعضی مردم به حاکمیت قانون بر جهان هستی اعتقاد دارند به جز وقتی که صحبت از زندگی و موفقیت و شکست خود آن هاست. در این هنگام از سرنوشت و اقبال و موانع سخن می گویند.
  • اندیشه ما چیزی جز انرژی و ارتعاش نیست. از طرفی ما اصل عمل و عکس العمل را قبول داریم. پس وقتی اندیشه ای در ذهن داریم انرژِی از سوی ما فعال می شود، پس باید منتظر عکس العمل باشیم.
  • استثنا در قوانین طبیعت وجود دارد.
  • همان طوری که در کودکی مصر بودید که زمین مسطح است و بعدها خلاف آن برای شما ثابت شد، اکنون هم حرف ها را بشنوید و استدلال کنید.
  • ما باید از طبیعت درس بگیریم.
  • همه چیز برای رشد نیاز به زمان دارد. مثل درختان، حیوانات، آدم ها و ذهن آدمی.
  • همه چیز در جهان با نظم خاصی در یک چرخه می گردد.
  • هر انسانی، هر حیوانی و هر گیاهی نیاز به استراحت دارد تا فعالانه تر راهش را ادامه دهد. فراغت ضرورت است نه هدف.
  • عشق یعنی احترام قایل بودن برای خود و دیگران. تمام عشق، رها کردن معشوق به حال خود و در جای خود دوست داشتن او در همان حال و همان جاست.
  • عشق جستجوی خوبی های مردم است. اگر کسی بتواند پیوسته این کار را انجام دهد خوشبختی خود را تضمین کرده است.
  • باید کوشش و تلاش، جدیت و پافشاری، خنده و خیلی چیزهای دیگر را از طبیعت بچه ها آموخت. بچه ها برای آموزش ما آمده اند.
  • رمز شادی و تکامل در فعالیت است. اصل فعالیت بی وقفه، ما را پیوسته به خروج از حاشیه نشینی و ورود به صحنه فعالیت ترغیب می کند.
  • هر چیزی را که استفاده نکنید از دست می دهید.
  • هیچ چیز به سادگی به دست نمی آید. آسوده باشید و امور را به حال خود بگذارید. حرکت در مسیر جریان را آغاز کنید.
  • موسیقی، فضای بین نت هاست. یعنی شنا کردن در مسیر جریان و استراحت دادن به خود به اندازه خود فعالیت مهم است.

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.