آخرین پرسیمرغ نوشته محمد چرمشیر
توضیحات
کتاب آخرین پرسیمرغ اثر محمد چرمشیر
بیژن سه: مادر، گفته بودی ـ در دنیاـ سرزمینی است که دیوان بر هیئت زنان، راه بر آدمی میبندند. گفته بودی سرزمین آدمی همانجایی است که دل ماندگار میشود... مادر، من اکنون آن سرزمین را یافتهام، و چه باک که آن سرزمین همان سرزمین دیوان باشد. من از اسب فرود آمدهام و دیگر بر آن جای نخواهم گرفت. بگذار گرازان بر زمین بتازند و پهلوانان، فاتح سرزمینهای بسیار باشند، و من ایستاده بر سرزمینی باشم که دیوانش دل از آدمی میربایند. مادر، بگذار پسری از پسران تو بهجای شمشیر زمزمهای بر لب داشته باشد، شاید جهان با همین زمزمه�" پسر تو، جایی شود که خون و مرگ، فاتح همیشه�" آن نباشند.
نظرات
برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.