مي خواهيد آنتوني و كلپوپاترا را بشناسيد؟ اجازه دهيد داستان را برايتان بگويم؛ داستاني واقعي. من از ابتدا آن جا بودم؛ شبي كه ژوليوس سزار كشته شد و آنتوني راجع به جسد او در بازار سخنراني كرد... آنتونیوس و کلئوپاترا یکی از دو تراژدی بزرگ شکسپیر است که با تاریخ روم ارتباط پیدا میکنند, دومی آن " ژولیوس قیصر " است. شکسپیر گرده ی هر دوی آنها را از روی کتاب معروف پلورتارک به نام " زندگی متوازی بزرگان یونان و روم " برداشت. گرچه زمینه ی کار همان بوده شکسپیر با تصرفهای شاعرانه ی خود داستانهای تازه ای پدید آورد, و در واقع این دو فرمانروای دلداده را که تا آن زمان شناخته شده ی تاریخی ای بیش نبودند در صف اول نام آوران عالم قرار داد. آنتونیوس و کلئوپاترا با آنکه در عالم ادب شعرت تراژدیهایی چون هملت و مکبث را ندارد, در میان آثار شکسپیر از همه شاعرانه تر خوانده شده و کالریج شاعر و نقاد انگلیسی آن را دلپذیر ترین اثر شکسپیر نامیده است... شكسپير به آنتونيوس سيماي «شرقي مآب» بخشيده است كه عشق را برتر از هرچيز ميشناسد.كلئوپاترا نيز كه خون يوناني در تن خود دارد، و پروردة ساحل نيل است، از تركيب حسابگري و شوريده سري شرقي هر دو نصيب ميبرد، و در ادب فارسي، گاه «ويس» و گاه «شيرين» را به ياد ميآورد. در كلئوپاترا بيشتر از زيبائي آن نيروي سحاّري است كه «آن» خوانده شده است. شكسپير از «جلوههاي گوناگون بي انتهاي وجود او» حرف ميزند. پايان كار دو دلداده، بطرز عجيبي شبيه به پايان زندگي خسرو و شيرين ميشود. عشقهاي بزرگ در انتهاي خود به هم شبيه ميگردند