کتاب در مه بخوان که توسط اکبر رادی نوشته شده است. رادی مطالعه کننده را با رویدادها و اتفاقات منزل معلم در یکی از روستایان گیلان در چهار قطعه عصر ملال‌انگیز آقایان و اگر به کلبه بیایی و آه مشدی منوچ و در مه بخوان آشنا می نماید. در قسمت اول از این نمایشنامه خواهیم مطالعه کرد که بعدازظهر یکی از ایام اول فصل پاییز است. آوای خواب‌آور و کشدار سیرسیرک‌ها در تمامی مکان پیچیده و برخی اوقات نیز شیون خسته‌گاوی آرامش موقت صحنه را بهم می زد. لویی پشمینیان صندلی خویش را جلو کشیده و کلاه خود از جنس پشم را روی صورتش نهاده و در آفتاب کم قوت این بعدازظهر نیمرنگ پاییزی راحت خوابیده است. در صورتی که نوشته ی جلد کرده‌ای را به شکم خود گذاشته است و با دو دستش روی آن را پوشانده است. احمد قبله‌گاهی به نرده‌ی پلکان تکیه داده و با فلوت بغلی از دیلمان را غم آلود می نوازد. احمد برجسته روی ندلی روبرو نشسته و تمام حواسش به حل کردن جدول یک روزنامه است. هوشنگ بقراطی یک پای برهنه خود را روی میز گذاشته و کفش خود را واکس می‌زند. محمدعلی اشکبوس ناخن خود را با ناخنگیر گرفته و سوهان می‌کشد و برخی اوقات برای تفریح یک دانه تخمه از روی میز برداشته و داخل دهان می گذارد.همه جا در آوای دیلمان است.اکبر رادی یکی از اثرگذارترین و معروف ترین داستان‌نگاران و نمایشنامه‌نویسان معاصر ایرانی به حساب می آید .برای خرید کتاب در مه بخوان با ما تماس بگیرید.