کتاب روسی خون , یرما , خانه ی برناردا آلبا اثر فدریکو گارسیا لورکا ترجمه احمد شاملو
محدودیتها و قید و بندهای آیین و رسوم خانوادگی بر بر کمر قهرمانان این نمایشها سنگینی میکند ; به گونهای که مردها , بچهها و مادران قربانی سنتهایی هستند که به آن گردن نهادهاند. به دیگر سخن , قهرمانان داستان با اطاعت و انقیاد خویش ـ حتی هنگامی که از آن جز درد و رنج حاصلی بر نخواهند گرفت ـ سنتها را جاودانی میکنند. با توجه به این که مادران بدین سنت خانوادگی سر تسلیم فرود میآورند , مرگ یا قربانی شدن فرزندان خود را امری اجتنابناپذیر به شمار میآورند. برای مثال , در نمایشنامه 'عروسی خون' , مادر که پیشاپیش سرنوشتی مشابه شوهر و پسر از دست رفتهاش برای آخرین فرزند خویش احساس میکند , میگوید : او هم باید سرنوشت پدر و برادرش را داشته باشد.