کتاب با نیروی عشق اثر پل الوار ترجمه جواد فرید مهاجر
پل الوار (۱۹۵۲-۱۸۹۵) نام مستعار اوژن گرندل شاعر فرانسوى است که در خانوادهاى متوسط زاده شد و تحصیلات مقدماتى را در دبیرستان کولبر Colebert انجام داد و در ۱۹۱۱ به علت مبتلا شدن به بیمارى، تحصیل را کنا گذاشت وبراى استراحت به کوهستان هاى سوئیس رفت و یک سال و نیم آنجا ماند. پس از بهبود وبازگشت به پاریس به شعر دلبستگى یافت و براى اولین بار چند قطعه از اشعار خود را درمجلات ادبى فرانسه به چاپ رساند. اشعار الوار در سه دوره تعریف می شوند و شاید بتوان زیباترین آثار او را بین جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم دانست اما پحتگی د فراغت از تکرار و رویکرد های نوین به سوررئال سازنده در اشعار بعد از نبرد دوم جهانی به خوبی احساس می شود .... بر روی دفتر های مشق ام بر روی درخت ها و میز تحریرم بر برف و بر شن می نویسم نامت را. روی تمام اوراق خوانده بر اوراق سپید مانده سنگ ، خون ، کاغذ یا خاکستر می نویسم نامت را. بر تصاویر فاخر/ روی سلاح جنگیان/ بر تاج شاهان می نویسم نامت را.... ...در غم من هیچ جنبش نیست انتظار می کشم کس نمی آید نه روز و نه شب نه هرگز آن کس که خویشتن من بود چشمان من چشمان تو را ترک کرده اند اعتماد و نورشان را از کف می دهند لبان من لبان تو را ترک کرده اند لبان من خوشی را ترک کرده اند و مفهوم عشق و مفهوم زندگانی را دستان من دستان تو را ترک کرده اند دستان من همه چیز را رها میکنند پاهای من پاهای تو را ترک کرده اند پیش نمی روند ، راهی نیست دیگر نه وزن مرا می شناسند و نه آسایش را نصیب من آن بود که پایان عمرم را و پایان عمر تو را به چشم ببینم عمر من که پنداشتم آن را پایان نیست در دستان توست و آینده ، یگانه امید من گور من است چون گور تو که جهانی بی اعتنا به گردش حلقه زده اند چنان در کنار تو بوده ام که در کنار دیگران سردم است