کتاب مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا اثر فدریکو گارسیا لورکا ترجمه زهرا رهبانی
نویسنده مشهور فدریکو گارسیا لورکا (۵ ژوئن ۱۸۹۸ - ۱۹ آگوست ۱۹۳۶) شاعر و نویسنده اسپانیایی است. او همچنین نقاش، نوازنده پیانو، و آهنگساز نیز بود. او یکی از اعضای گروه نسل '۲۷ بود. لورکا در ۳۸ سالگی احتمالا به دست پارتیزانهای ملی در جنگ داخلی اسپانیا کشته شد. پژوهشهای لورکا، هرگز در چارچوب «فلسفه» و«حقوق» که به تحصیل آنها در دانشگاه سرگرم بود، باقی نمیماند. مطالعه آثار بزرگان جهان از نویسندگان جنبش ۹۸ چون ماچادو (Machado) و آسورینAzorin) (وهمینطور آثارشاعران معاصر اسپانیا چون روبن داریو (Roban Dario)، خیمنز گرفته تا نمایشنامههای کلاسیک یونانی، از لورکا شاعری با دستان توانا و تفکری ژرف و گسترده میسازد. لورکا نخستین کتابش (به نثر) را در سال ۱۹۱۸ به نام «باورها و چشم اندازها» (Impersiones y Viajes) در گرانادا به چاپ میرساند. قصيده ي كبوتران تاريك برشاخه هاي درخت غار دو كبوتر تاريك ديدم، يكي خورشيدبود و آن ديگري، ماه . « - همسايه هاي كوچك ! ( با آنان چنين گفتم .) گور من كجا خواهد بود ؟ » « -در دنباله ي دامنِ من » چنين گفت خورشيد . « - در گلوگاه من »چنين گفت ماه . و من كه زمين را بر گُرده ي خويش داشتم و پيش مي رفتم دو عقاب ديدم همه از برف و دختري سراپا عريان كه يكي ديگري بود و دختر هيچ كس نبود . « - عقابان كوچك ! ( بدانان چنين گفتم ) گور من كجا خواهد بود ؟ « - در دنباله دامن ِ من » چنين گفت خورشيد . « - در گلوگاه من » چنين گفت ماه . بر شاخساران در خت غار دو كبوتر عريان ديدم. يكي ديگري بود و هر دو هيچ نبودند . آي! فرياد در باد سايه ي سروي به جاي مي گذارد . [ بگذاريد در اين كشتزار گريه كنم . ] در اين جهان همه چيزي در هم شكسته به جز خاموشي هيچ باقي نمانده است . [ بگذاريد در اين كشتزار گريه كنم . ] افق بي روشنايي را جرقه ها به دندان گزيده است . [ به شما گفتم ، بگذاريد در اين كشتزار گريه كنم . ] ترانه ي ناسروده ترانه يي كه نخواهم سرود من هرگز خفته ست روي لبانم. ترانه يي كه نخواهم سرود من هرگز . بالاي پيچك كرم شب تابي بود و ماه نيش مي زد با نور خود بر آب . چنين شد پس كه من ديدم به رويا ترانه يي را كه نخواهم من هرگز . ترانه يي پرُ از لب ها و راه هاي دور دست ، ترانه ي ساعات گمشده در سايه هاي تار ، ترانه ي ستاره هاي زنده بر روز جاودان .