کتاب خاطرات یک جاسوس اثر ولفگانگ لوتز ترجمه احمد بهپور
در حالی که بدنم از فرط عرق خیس شده بود از وشحت این کابوس از رختخواب بیرون پریدم.
اشعه خورشید از میان پرده به درون اتاق تابیده بود و از دور صدای خودروهایی که به سوی تل آویو روان بودند به گوش می رسید.
زمان بایستی دیرتر از انچه که می پنداشتم می بود چون والتراود در مهتابی نشسته و در حالی که قهوه می نوشید مشغول خواندن روزنامه بامدادی بود و به عنوان درشت روزنامه ازدواج جاسوسان و عکسی که زیر آن چاپ شده بود اشره میکرد.
در این عکس در حالی که کت و شلوار تیره رنگ به تن داشتم ایستاده و تیرک خیمه کوچکی را که برای مراسم عروسی برپا کرده بودند بالا گرفته بودم و در کنارم خانم گلدامایر نخست وزیر اسرائیل داماد و عروس مارسل نینیو که به تازگی ازاد شده بود با لبخندی که حکایت از خوشحالی وی داشت به چشم میخوردیم.
من در ان لحظه از قاهره جایی که دستگیر شده بودیم و عناون درشت روزنامه ها که هفته های متمادی درباره اماده شدن مقدمات دادگاه نمایشی ما گزارش می دادند کیلومترها به دور بودم.
در اثنای محاکمه که از بیست و هفتم ژوئیه 1965 اغاز شد و تقریبا مدت یک ماه به طول انجامید خود را یک نفر تبعه دولت المان معرفی کرده بودم که عوامل اطلاعاتی اسرائیل به من نزدیک شده و تقاضا کرده بودند در مصر برای سازمان مخفی انان کار کنم.
من اعتراف کردم که این درخواست را پذیرفته ام و انگیزه ام در این زمینه فقط و فقط برخورداری از امتیازات مادی بوده است و الحق که توانستم به خوبی و مهارت پوشش خود را به عنوان یک نفر تبعه دولت المان در این محاکمه حفظ کنم.
خرید کتاب خاطرات یک جاسوس اثر ولفگانگ لوتز ترجمه احمد بهپور چاپ اول 1370 انتشارات رسا