پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

جامع المقدمات

موجود
400,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب نایاب

جامع المقدمات نوشته باستانی پاریزی
توضیحات

 کتاب جامع المقدمات اثر باستانی پاریزی

نویسنده مشهور و کوشا باستاني پاريزي، محمدابراهيم ( مليت: ايراني قرن: 14 ) محمد ابراهيم باستاني پاريزي فرزند شيخ علي اكبر ، در سال 1304 هجري شمسي در روستاي پاريز كرمان ديده به جهان گشود. استاد تحصيلات ابتدايي را در پاريز به پايان برد و دوره دبيرستان را تا سوم متوسطه در سعيدآباد سيرجان به انجام رسانيد و در كرمان وارد دانشسراي مقدماتي شد و ديپلم گرفت. در خلال تحصيل ، در حالي كه بيش از هفده سال نداشت ، با روزنامه روح القدس همكاري كرد و آثار نظم و نثرش را در آن به چاپ رساند. دكتر باستاني براي ادامه ي تحصيل راهي تهران شد و در دانشسراي عالي در رشته تاريخ و جغرافيا به تحصيل پرداخت و به دريافت ليسانس توفيق يافت و تا درجه دكترا پيش رفت. در تهران فعاليت مطبوعاتي خود را گسترش داد و با روزنامه ها و مجلات همكاري نزديك داشت. استاد مدتي در دبيرستان هاي كرمان مشغول خدمت بود اما سرانجام به تهران آمد و به كار تدريس در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران مشغول گرديد. از ايشان آثار زيادي تاكنون به چاپ رسيده است. گروه : علوم انساني رشته : تاريخ گرايش : ايران دوره اسلامي والدين و انساب : محمدابراهيم باستاني پاريزي ، فرزند حاج شيخ علي اكبر معروف به حاج آخوند بود. تحصيلات رسمي و حرفه اي : از آنجايي كه پدر محمد ابراهيم باستاني پاريزي فردي باسواد بود ، وي را روانه ي مدرسه اي در همان قريه ي پاريز نمود. اين مدرسه در منزل شخصي به نام ملامحمدحسن قرار داشت ـ اين فرد همان كسي است كه سال ها بعد باستاني پاريزي آثار ، نوشته ها و نامه هايش را تحت عنوان « آثار پيغمبر دزدان » جمع آوري و چاپ كرد - ، در سال 1313 پدر باستاني پاريزي مدرسه اي ساخته و او كلاس پنجم را در همين مدرسه به پايان رساند. پاريزي كلاس ششم ابتدايي را در سيرجان و در دبيرستان بدر سپري نمود. وي پس از به پايان بردن دوره ي تحصيل در مقطع ابتدايي ، به مدت 2 سال ترك تحصيل كرد ، اما در اين فاصله در محضر كلاس پدر حاضر مي شد و به آموختن ادبيات و عربي مي پرداخت. او در سال 1318 براي ادامه ي تحصيل عازم سيرجان شد و سه سال اول دبيرستان را در آنجا گذراند ؛ علي رغم آن كه وي تصميم داشت بجاي تحصيل به اداره پست و تلگراف رود ، اما با توصيه يكي از معلمان خود براي ادامه ي تحصيل به دانشسراي مقدماتي كرمان ، كه به كوشش رئيس فرهنگ وقت ( رهبر كسروي ) شبانه روزي شده بود ، وارد شد. با توجه به اينكه اين دانشسرا تنها به محصلان رتبه ي اول و دوم اجازه ي ادامه ي تحصيل در دانشسراي عالي تهران را مي داد ، پاريزي توانست شاگرد دوم اين دانشسرا شده و به تهران رود. سال ششم را در دبيرستان رشديه ي آن روز خواند و سپس در دانشسراي عالي تهران در دانشكده ادبيات به ادامه ي تحصيل در رشته ي تاريخ پرداخت. پس از آن باستاني پاريزي به كرمان رفت ، اما مجددا در سال 1337 براي دوره دكتراي تاريخ به تهران بازگشت و توانست اين دوره را نيز به پايان برد. خاطرات و وقايع تحصيل : تحصيلات دوره ي دبيرستان محمد ابراهيم باستاني پاريزي در سيرجان مصادف با جنگ جهاني اول بود. اين سال ها براي كشورمان سال هاي سختي بود ، چرا كه جنگ جهاني باعث گرديد فقر و گرسنگي بر همه جا سايه افكند. با سقوط رضا شاه در سال 1320 ، پاريزي تصميم گرفت از كلاس نهم ( سوم دبيرستان ) ترك تحصيل نمايد و در پستخانة پاريز به جاي مدير قبلي كه در همان زمان بازنشسته شده بود استخدام شود ، اما چيزي كه باعث شد او از اين كار منصرف شود ، مقاله اي بود كه در روزنامة « بيداري » به چاپ رساند ، او در اين مقاله جوابيه اي در مقابل مقالة مرتضي برازجاني كه از معلمان مدارس كرمان بود تنظيم نمود. اين مقاله در احوال حضرت فاطمه زهرا ( ع ) و كيفيت زندگي او تنظيم شده بود ، پاريزي در جواب نوشت « اينكه زنهاي امروز از اين بانوي بزرگ سرمشق نمي گيرند ، تقصير مردان است كه زن ها را به گونه اي ديگر مي پسندند ، تقصير زن ها نيست ... » در همان زمان يك معلم كرماني به نام منصوري كه براي توزيع كوپن به پاريز آمده بود با خواندن اين مقالعه او را از خدمت در پست و تلگراف برحذر داشت . فعاليتهاي ضمن تحصيل : محمد ابراهيم باستاني پاريزي پس از به پايان بردن دوره ي ابتدايي ، به مدت دوسال ترك تحصيل نمود و در همين سال ها مجله ي خطي به نام « نداي پاريز » با سه مشتري منتشر كرد. استادان و مربيان : از معلمين دوره ي ابتدايي محمد ابراهيم باستاني پاريزي مي توان آقايان : سيد احمد هدايت زاده نبوي پاريزي ، يحيي سالمي پاريزي و ميرزا غلامحسين سعيدنيا معروف به ناظم را نام برد. از معلمين پاريزي در سه سال اول دبيرستان مي توان آقايان : سيد عبدالحسين حجازي ، ابوالقاسم ارجمند ، محمد صنعتي ، جلال پور ، صفوت و چند تن ديگر را نام برد كه در شكل گيري معلومات و ذوق وي تاثيرگذار بوده اند. همچنين او در تابستان با مراجعت به زادگاه خود ، از محضر پدرش نيز كه محل تردد رجال ادب ، سياست و اهل ذوق بودند استفاده هاي زيادي مي نمود ؛ از كساني كه در اين مجلس حاضر مي شدند اسماعيل مرآت ، هادي حائري ، عطيفه ، مايل تويسركاني ، صادق انصاري ـ از رؤساي اسبق معروف كرمان ـ هادي اشتري ، ابوالفا معتمدي ، آقاسيد محمدرضا مدني ، سيدجلال هجري رفسنجاني ، شيخ عبدالمحسن محسني ـ كه از خوشنويسان به نام و از شعراي سيرجان بود ـ و مرتضي خان ستوده و بسياري از رجال صاحب ذوق سيرجان و زيدآباد و همچنين معلمان كرمان مي توان نام برد. پاريزي در فاصله ي‌دو ساله ي تحصيل در دانشسراي مقدماتي كرمان از محضر آقايان : فنايي ، الفت ، سيد حسين مدني پور ، دكتر پورحسيني ، دكتر بقايي ، بهمن اوف ، صباحي محمد طاهري ، محمد طاهري ، محمد صرافي ، رغبتي ، محمد علي بابايي ، مهندس كارآموز و چند تن ديگر نيز استفاده نمود. او در سال ششم ادبي دبيرستان رشديه نزد معلمين معروفي همچون محمد جواد تربتي ، عضدتي ، محيط طباطبايي ، دكتر گوهرين ، محمد علي خليلي به كسب علم پرداخت. پس از واردشدن در دانشسراي عالي و دانشكده ادبيات ، در رشته ي تاريخ محضر استادان بزرگواري چون نصرالله فلسفي ، رشيد ياسمي ، سعيد نفيسي ، عباس اقبال آشتياني ، دكتر سعادت ، دكتر مجير شيباني ، دكتر بينا ، فاضل توني ، دكتر احمد بهمنش ، دكتر احمد مستوفي و دكتر محمدحسن گنجي را درك نمود. باستاني پاريزي دوره ي دكتراي تاريخ را زيرنظر استاداني چون دكتر محسن عزيزي ، ابراهيم پورداود و سعيد نفيسي به پايان برد. همسر و فرزندان : محمد ابراهيم باستاني پاريزي پس از اتمام تحصيلات عاليه در سال 1337 به كرمان بازگشت و در همين سال با يكي از معلمان دبيرستان دخترانه بهمنيار كرمان ازدواج نمود كه حاصل اين ازدواج يك دختر و يك پسر مي باشد و هر دو فارغ التحصيل دانشكده فني دانشگاه تهران هستند. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد ابراهيم باستاني پاريزي به مدت سه سال سرپرستي دبيرستان دخترانه « بهمنيار » را به عهده داشت. در سال 1337 بعد از اخذ مدرك دكتري ، ابتدا در موزه ايران باستان شروع به كار نمود و چون دكتر خوانساري مدير داخلي مجله « دانشكده ادبيات » دانشگاه تهران براي استفاده از فرصت مطالعاتي به اروپا رفته بود ، وي را به عنوان غلط گير مجله به دانشكده ادبيات منتقل نمودند. حدود ده سال مديريت مجله « دانشكده ادبيات » را به عهده داشت تا اينكه در سال 1349 براي فرصت مطالعاتي به اروپا رفته و به همين خاطر از كار مستعفي شد. فعاليتهاي آموزشي : محمد ابراهيم باستاني پاريزي در پاييز 1330 پس از اتمام تحصيلات عاليه به سمت دبيري دبيرستان هاي كرمان منصوب شد و سه سال نيز سرپرستي دبيرستان دخترانه بهمنيار را به عهده گرفت. در سال 1337 بعد از اخذ مدرك دكترا ، به دانشكده ادبيات دانشگاه تهران رفت و به كار تدريس پرداخت. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمد ابراهيم باستاني پاريزي در كنار فعاليت هاي آمزشي ، با نوشتن مقاله و شعر ، با مطبوعات نيز همكاري داشتند. وي در دوره دانشسراي مقدماتي در روزنامه « بيداري ايران » مقاله اي در رثاي معلم دانشسرا ، مرحوم اديب بامداد نوشت و در همين سال ها با انتشار روزنامه « روح القدس » در كرمان مقالات خود را به چاپ رساند. در دوران تحصيل در دانشسراي عالي و دانشكده ادبيات به عنوان مترجم عربي با روزنامه « كيهان » همكاري خود را براي ترجمه روزنامه هاي معروف مصر « المصري ، الاهرام ، آخرساعه ، اخبار اليوم » و امثال آن آ‎غاز نمود. پس از اتمام تحصيلات عاليه با توجه به آنكه در كرمان به شغل دبيري مشغول بود ، در روزنامه « بيداري كرمان » كه تحت مديريت سيد محمد رضا هاشمي ـ بعد از سيد محمد هاشمي ـ مقالاتي را منتشر كرد ، پس از آن با به دست آوردن امتياز مجله اي به نام « هفتواد » از سال 1336 تا 1337 در چاپخانه يارمند كرمان 17 شماره ي آن را به چاپ رساند. بعد تحصيلات دوره ي دكترا مقالاتي را در مجلات « يغما ، دانشكده ادبيات ، بررسي هاي تاريخي ، وحيد ، گوهر ، هفت هنر » و امثال آن منتشر نمود كه بلافاصله در مجله ي « خواندني ها » نقل مي گرديد. « سپيد و سياه » ، « راه نماي كتاب » و مجله « باستان شناسي » نيز مقالات او را چاپ مي كردند. از جرايد شهرستان ها مثل « پارس شيراز » ، « انديشه كرمان » ، « خراسان مشهد » ، « استوار قم » در افغانستان مجله « آريانا » ، « نواي ملت » خوزستان و امثال آن نيز اشعار و نوشته هايش راچاپ مي كردند. در ستون انتقاد روزنامه اطلاعات مقالاتي را چاپ نمود كه اين مقالات در كتاب جداگانه اي به نام « زير اين هفت آسمان » تجديد چاپ شد. بعد از انقلاب نيز با بسياري از جرايد و مجلات مثل « نهيب آزادي » ، « ماهان » ، « حديث كرمان » ، « آينده » و « چيستا » نيز به همكاري پرداخت. استاد باستاني پاريزي در شعر و شاعري نيز دستي داشته كه مجموعا سه بار اشعار او در سال هاي 1327 تحت عنوان « يادبود من » ، در سال 1340 تحت عنوان « ياد و يادبود » و در سال 1363 با نام « ياد بود » چاپ گرديد . اشعار وي در سال هاي تحصيل معمولا در جرايد تهران ، خصوصا « توفيق » با سبكي خاص در دوبيتي عرضه مي گرديد. آرا و گرايشهاي خاص : محمد ابراهيم باستاني پاريزي عمر خويش را بر سر معرفي و شناخت هر چه بيشتر سرزمين كرمان گذاشته اند ، به قول يكي از اساتيد : « ... و نديده ام كه او [ پاريزي ] روزي از ياد مردم كرمان و سرزمين آن خالي باشد ، اگر كتابي يا مجله اي به دستش مي افتد ، نخست مي خواهد بداند كه آيا در آن مطلبي در بارة كرمان هست يا نه ؟ اگر در كنگره اي و مجمعي علمي پيشنهاد سخنراني با او مي كنند ، تمام هم او آن است كه در موضوعي سخن بگويد كه به وجهي ، ولو بسيار دور با كرمان ارتباط داشته باشد و چنين موضوعي را ، هر چند دور از ذهن باشد ، پيدا مي كند و در آن باره سخن مي گويد. او عاشق كرمان و مردم آن است و عشقش عرضي و مجازي نيست كه از او جدا شود با شير اندرون شده و با جان خواهد بود. او تنها عاشق كرمان و منطقه ي آن نيست ، ايران و مردم آن را نيز به همان اندازه دوست دارد ، كسي نمي داند كه در ذهن باستاني ، ايران اصل است يا كرمان ، پاريز فرع است يا كرمان ؟ و اگر كسي به اوضاع جهان واقف نباشد و فقط نوشته هاي پاريزي را بخواند خيال خواهد كرد كه كرمان دل ايران است و پاريز دل كرمان . » تاريخ در نظر باستاني پاريزي امري طولي و زماني نيست كه حوادث در آن به دنبال هم و در توالي يكديگر قرار گرفته باشند ، در انديشه ي او زمان تبديل به مكان و طول مبدل به عرض شده است و حوادث زماني مانند اشيا ء مكاني در جنب هم قرار دارند نه در پشت سر هم ؛ در نظر باستاني حوادث تاريخ جز « به درد گواه و شاهد براي امور مبتلا به فعلي مردم نمي خورند و گذشته مقدمه حال است و اگر تاريخي نتواند مشكلي را از حال حل كند ، بي فايده و بي حاصل است . » باستاني پاريزي به عنوان يك مورخ اديب معتقد است كه در تمدن چند هزاره ساله ي ما كه هزار و پانصد سال با زبان فارسي امروزي همراه بوده است ، غير عادي نيست اگر تاريخ با ادب آميخته شده باشد ، بيشتر كتب ادب فارسي ما حاوي قسمت مهمي از تاريخ اجتماعي ماست و ياد مي كند از عباس اقبال كه مي گفت : « ديوان معزي نيشابوري ، خودش يك تارخ سلجوقي است » . از طرف ديگر شعر و ادب ، در نگارش تاريخ يك چاشني اي به نوشته مي دهد تا خواننده را به دنبال كردن بحث تشويق و ترغيب كند. او مي گويد : « البته مرزي هست ميان شعر و ادب با تاريخ و سرگذشت كه اين مرز بايد رعايت شود و نكته همين جاست كه كسي از مرز خود تجاوز و از خط سير خود عدول نكند. » پاريز معتقد است از شعر و ادب در تاريخ و پيوند اين دو مظهر بزرگ فرهنگ ايراني ، چيزي نيست ، مگر ادامه ي سنت و روال فرهنگي قديم و تاريخ نويسي هزارساله ي ما و اينك يك دانشجوي كم استعداد ، به همان راه قدم نهاده ، و چنان مي نمايد كه مورد تشويق همه قرار گرفته است. دكتر باستاني پاريزي در مورد تاريخ و تعريف آن برخلاف ديدگاه اروپاييان كه معتقدند « تاريخ علم ساختن آينده است » و يا به قول ابن خلدون « تاريخ عبرت است » ، با تاريخ نگاري منظم و كرونولوژيك فاصله دارد ، او مي گويد : « جامعه از تاريخ چه مي خواهد ؟ جامعه مايل است كه تاريخ مثل بسياري از منابع ديگر فرهنگي يك مملكت براي هريك از افراد آن ملت يك « شخصيت ثابت » و قابل اعتنا و در خور احترام پديد آورد ، چه ، ثابت شده است كه در برابر حوادث و پيش آمدها ي روزگار ، تنها كساني پايدار و بردبار و خوددار و حليم و چاره جو هستند كه از يك « شخصيت ثابت » برخوردار باشند. اشخاصي كه از جهت رواني نتوانند شخصيت خود را توجيه كنند ، و نقص شخصيت ، و بيماري تزلزل ، و فساد شخصيت داشته و درباره ي هويت خود دچار ترديد باشند ، هرگز افراد قابل اطميناني براي يك جامعه نخواهد بود ... ». او معتقد است كه دوران نوشتن تاريخ هاي كرنولوژيك به روال سابق سپري شده است و با توجه به آنكه دوران مطبوعاتي ها ، روزنامه نويسان ، رپورترها ، فيلم بردارهاي تلويزيون ، مشغول نوشتن و تنظيم تاريخ كرونولوژيك ايران و دنيا هستند خيلي مستندتر و مفصل تر از تاريخي كه في المثل « هدايت » صاحب روضه الصفا ناصري براي قاجاريه نوشت ، يا شرف الدين يزدي صاحب ظفرنامه براي تيمور ، يا اسكندر بيك منشي صاحب عالم آرا براي شاه عباس. همچنين او مي گويد : « تاريخ واقعي را وقتي مي شود نوشت كه بسياري از اسناد محرمانه سياسي آزاد شده باشد و اين معمولا بيش از سي سال وقت مي طلبد ، به عبارت ديگر ، تاريخ واقعي امروز را نسل آينده خواهد نوشت. ما اگر همت و علاقه و بينش و توانايي و متد داشته باشيم ، بتوانيم تاريخ قرن پيش را بنويسيم ، خود كاري است كه در حد معجزه است » ! -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 آثار پيغمبر دزدان ويژگي اثر : نخستين كتاب باستاني پاريزي به نام « آثار پيغمبر دزدان » در سال 1323 يعني زماني كه در دانشسراي مقدماتي بود چاپ شد. او درباره ي اين كتاب مي گويد : « در يكي از تابستان ها وقتي مرحوم احمدآقا معين زاده رفسنجاني به پاريز آمد ، نامه هاي زيادي از پيغمبر دزدان داشت ، كه آنها را رونويس كردم و از جاهاي ديگر و اشخاص ديگر نيز شنيده ها را يادداشت كرده و درسال 1323 مقدمه اي برآن نوشتم و مرحوم سعيدي يزدي مدير كتابفروشي گلبهار كرمان آن را چاپ كرد و اين نخستين كتاب من بود كه به چاپ مي رسيد ». 2 آسياي هفت سنگ 3 از پاريز تا پاريس ويژگي اثر : باستاني پاريزي خاطرات مسافرت به اروپاي خود را ( فرصت مطالعاتي ) در مجلات « وحيد » و « يغما » منتشر نمود ، كه بعد از مدتي به صورت كتاب « از پاريز تا پاريس » درآمد. 4 اژدهاي هفت سر ويژگي اثر : « اژدهاي هفت سر » مقاله مفصلي است كه باستاني پاريزي با عنوان « خودمشت مالي » به جهت تصحيح اشتباهات گذشته تنظيم نمود . 5 اصول حكومت آتن ويژگي اثر : درسال 1337 در دوره ي دكترا به عنوان تكليف درسي ، رساله « اصول حكومت آتن » را كه از رسالات ارسطو است ، به فارسي ترجمه نمود كه چند سال بعد با نقدمه استاد دكتر غلامحسين صديقي منتشر شد. 6 ترجمه اخبار ايران ( از ابن اثير ) 7 تصحيح و تحشيه تاريخ شاهي قراختائيان 8 تصحيح و تحشيه تاريخ وزيري 9 تصحيح و تحشيه جغرافياي كرمان وزيري ويژگي اثر : پس از انتشار اين كتاب توسط باستاني پاريز ، بلافاصله به عنوان مسائل اجتماعي در تاريخ و جغرافياي كرمان توسط « بوسه » به زبان آلماني ترجمه و در شماره 50 مجله اسلام ( Derislam ) چاپ گرديد. 10 تلاش آزادي ويژگي اثر : « تلاش آزادي » تاريخچه اي است از مشروطيت تا سقوط قاجار ، كه ابتدا به عنوان مقدمه كتاب « ايران باستان » نوشته پيرنيا چاپ گرديد سپس به صورت جداگانه چاپ شد. 11 تن آدمي شريف است ... ويژگي اثر : اين كتاب تحقيقي درباره ي مظالم و گرفتاري هايي است كه بر تك تك اعضاي بدن آدمي وارد مي شود. قسمت اول كتاب ناتمام مانده و اختصاص دارد به موي و سر و گوش و ابرو و چشم ، و قسمت هاي ديگر نيز هنوز به چاپ نرسيده است. نام اين مجموعه از شعر « تن آدمي شريف است ... » از شعر سعدي گرفته شده است. 12 جامع المقدمات ويژگي اثر : پاريزي كليه ي مقدمه هايي را كه براي كتاب هاي ديگر نوشته است ، در يك مجموعه جمع كرده و تحت عنوان « جامع المقدمات » به چاپ رسانده است. 13 حماسه كوير ويژگي اثر : «حماسه كوير » متن اضافه شده ي يك سخنراني درباره ي « قائم مقام » بود كه به صورت كتابي هشتصد صفحه اي در آمد. 14 خاتون هفت قلعه 15 دوره مجله هفتواد 16 ذوالقرنين ( كورش كبير ) ويژگي اثر : در سال 1330 هنگام ورود ابوالكلام آزاد ،‌ وزير فرهنگ هند به ايران ، به ترجمه ي رساله ي معروف او كه در تفسير آياتي از قرآن كريم است ، مبادرت كرد و اين رساله تحت عنوان « ذوالقرنين يا كورش كبير » به چاپ رسيد كه تا كنون چهار بار تجديدچاپ شده است. در باب اين رساله ، پاريزي معتقد است كه شايد آخرين نظر در مورد كورش از سوي ابوالكلام مطرح شده است ، اين نظر را برخي پذيرفته اند و بعضي ترديد كرده اند ، او مي گويد : « من البته مدافع آن نظر نيستم ، كاري كه من كردم علاوه بر ترجمه ي متن ، يك مقدمه ي مفصل تحت عنوان « كورش در روايات ايراني » بر آن نوشتم كه احتمالا مفصل ترين تحقيق است كه براي اولين بار در مورد كورش بر اساس روايات اسلامي ، ايراني و شرقي چاپ شده است ». 17 راهنماي آثار تاريخي كرمان 18 زير اين هفت آسمان 19 سلجوقيان و غز در كرمان ويژگي اثر : اين كتاب از روي نسخه كتاب « بديع الزمان » كه مربوط به قرن هشتم هجري و از روي نسخه چاپ شده « هوتسما » ( مستشرق فرنگي ) تنظيم شده است . 20 سنگ هفت قلم ويژگي اثر : پاريزي در كتاب « سنگ هفت قلم » نقش زن را به شكلي خاص در تاريخ مطرح كرده است و در اين كتاب جاي پاي زن را در همه جا جستجو نموده است ، به همين خاطر در مقاله « زن و جنگ » در « ناي هفت » معترف است كه از سرنوشت زن در تاريخ غافل نبوده است. 21 سياست و اقتصاد عصر صفوي ويژگي اثر : سياست و اقتصاد در عصر صفوي نتيجه يك سخنراني در اصفهان بود كه به تدريج به صورت كتاب درآمد. 22 شاه منصور 23 فرماندهان كرمان 24 فرمانفرماي عالم 25 كوچه هفت پيچ 26 گنجعلي خان 27 محيط سياسي و زندگي مشيرالدوله 28 منابع و مآخذ تاريخ كرمان 29 ناي هفت بند 30 نشريه فرهنگ كرمان 31 نون جو و دوغ گو ويژگي اثر : اين كتاب در احوال كساني است كه در تاريخ به خوردن نون جو از آنها ياد شده است ، يعني آنهايي كه با نان جوين خويش ساخته اند و آلوده ي منت كسان نشده اند. اين كتاب ابتدا مقاله اي بود در يادواره استاد محيط طباطبايي ، كه يك سالي معلم او بود ، به اين مقاله بعد ها مطالبي اضافه شد و به صورت كتابي مفصل درآمد. در همين كتاب به مناسبت آنهايي كه ترك ديار گفته و مهاجرت اجباري بر آنها تحميل شده بود ، خصوصا در عصر صفوي يادي به ميان آمده و به كتابي نهصد صفحه اي در آمد. 32 هشت الهفت 33 وادي هفت واد 34 ياد و يادبود ويژگي اثر : مجموعه شعر 35 يادبود من ويژگي اثر : مجموع شعر 36 يعقوب ليث

 

 

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.