کتاب نقش پادشاهان ایران در ادبیات فارسی اثر م. فرزین
خط پارسی باستان زمانی بعد از فروپاشی سلسله هخامنشی رو به فراموشی گذاشته شد و حتی آخرین نوشتهای که به فارسی باستان انشا شده به خط آرامی است. بنابر این تا مدتها کسی نه محتوای آنان را میدانست و نه از اصالت آنها. مدتها سپری شد تا توجه سیاحان غربی به این نوشتههای کهن جلب شد. پیترو دلاواله ایتالیایی در اوایل سده هفدهم مقارن با دوره صفوی تصویری از آنها ثبت نمود. بعدها چند تن دیگر نیز دست به اقداماتی مشابه زدند اما هیچکس درپی قرائت آنان برنیامد. از اواخر سده هجدهم تلاشها برای خواندن این نوشتهها آغاز شد. این پیگیریها که عمدتا از سوی آلمانیها دنبال میشد تا مدتها نتیجهای دربر نداشت و حتی نوشتهها را به اشتباه متعلق به دوره اشکانی میپنداشتند. بعدها نظامی خطی چپ به راست و واژه جداکنها شناسایی شدند و تمیز میان خطوط فارسی باستان با سایر خطهای کتیبههای چندزبانه مسلم شد. خطی که فارسی باستان به آن نوشته میشد در زمره الفباهایی است که به خط میخی مشهورند. نوشتار فارسی باستان تنها خط بکار رفته در زبانهای باستانی ایرانی است که از چپ به راست نوشته میشدهاست. این خط که احتمالا در زمان داریوش یکم (یا شاید پیش از آن) از خط عیلامی اقتباس شده دارای ۳۶ حرف، ۸ اندیشهنگار و ۲ گونه واژه جداکن بوده. در خط میخی تک تک واژگان بکار رفته در متن با خطوطی مورب از یکدیگر جدا میشدند و همچنین جهت سهولت نگارش هشت علامت اندیشهنگار برای واژگان پرکاربرد در کتیبهها مانند (شاه، سرزمین، کشور، اهورامزدا) ابداع شده بود.