در زمانهای نه چندان دور فصل سرما بود و فصل کتابخوانی اصلا پس از تابستان که فصل گرما به پایان میرسید با شروع ماه مهر و جنب و جوش مردم در این فصل زیبای پاییزی با سرد شدن هوا مردم در منازل خود بخصوص در شبها کتاب می خواندن.بخصوص در فصل سرما  وقتی برف میامد میگفتیم که چه کتاب میچسبه کنار بخاری .شومینه یه جای گرم یه  فنجان چای یا قهوه .ببخشید خیلی خودمونی حرف میزنم احساس من اینه که موقع نوشتن درد و دلهام صادقانه و عامیانه حرف بزنم.اما با گذشت زمان انگار همه چی عوض شده اصلا یه جوری شدیم هوا سرد میشه اما از کتابخوندن خبری نیست این روزها بد سرد شده بازار کتاب... بازار کتابفروشی ها.شاید بگید فقط فکر منافع خودش بخدا اینطور نیست.سایت کارا کتاب بخشی زیادی از فروشش به کلکسیونرها و دلالهای کتاب که اوناهم مشتری خاص دارن پس ما فروشمون را داریم اما اون شور و هیجانی که پیش از اینها به کتابخونهای واقعی کتاب می فروختیم نیست.باور کنید به بدترین دوران کتاب و کتابخوانی رسیدیم وقتی تو بازار اینترنت سایتهای کتاب بازدید خوبی ندارند در حالی که مبتذل ترین سایتها بازدیدی صد برابر دارند.دیگه واقعا رمقی حتی واسه معرفی کتاب نمی مونه.ما تا آخرین تلاشمون برای هدفمون می جنگیم اما باور کنید کتابفروشیها دوران سختی سپری می کنن شاید بگید همه بازارها.هم صنف ها خراب منم قبول می کنم اما اگر در یک جامعه ای بیماری فرهنگی ایجاد شه درمانش خیلی سخت.ما دچار فقر شدیم فقر کتابخوانی .در مطالعه به صفر داریم میرسیم.به دور ورتان نگاه کنید چقدر کتابخوان سراغ دارید

در همین جا اعلام می کنم اگر دلیل کتاب نخواندن شما گران بودن کتاب است این حقیر بعنوان مشاور ارشد سایت , کتاب  به رایگان امانت  فقط کافی است به ایمیل این حقیر مسیج دهید و درخواست امانت کتاب دهید آنهم رایگان.فقط خواهش می کنم کتاب بخوانید.خواهش میکنم.بدترین دوران فرهنگی رو داریم سپری می کنیم

ببخشید من نه این نوشته رو ویرایش می کنم نه سنگین سبک می کنم هر آنچه که در این لحظه به ذهنم اومد بدون ویرایش برای شما نوشتم که بدونید بدون درد و دلم به شما عزیزانتم بود

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سلیمانی