کتاب کمپوت گیلاس که در سال هزار و سیصد و هشتاد و هفت چاپ شده می باشد.این اثر توسط حمیدرضا شاه آبادی نوشته شده است.که انتشارات آن تکا می باشد.در اثر كمپوت گیلاس داستانگو رزمندهای می باشد كه چهار ماه و نیم از دلدادن به دختری گذشته است. ولی بعد از این زمان پدر دختر به دلایل گوناگون اعم از بیكاری داستانگو و تحصیلات کافی نداشتن وی و به خدمت سربازی نرفتن او با ازدواجش با دخترش مخالفت کرده است.از بیرون همانند هر شب صدای انفجار بلند بود و به گوش می رسید. انفجارهایی که برخی اوقات دور و برخی نیز نزدیک بود . نه دوست داشتم به خواب بروم داشتم و نه حال بیرون رفتن . به چهارماه و نیمی فکر می نمودم که با یک امید واهی گذشته بود . به کلمه هایی که روی کاغذ نوشته بودم و به شعرهایم . جسارت ورق زدن برگه های دفتر خویش را نداشتم . انگار کسی لای برگه قبلی کمین کرده بود تا به من دهن کجی نماید. راوی كه هم اکنون داخل سنگر به مرور کردن این خاطرات پرداخته با صدای محسن یكی از همرزمانش به خویش میآید. محسن در این وضعیت از او یك عدد كمپوت گیلاس میخواهد. آن دو با باز نمودن در قوطی گیلاس و خوردن آن شبی از یاد نرفتنی را سپری می کنند. ولی بعد از تمام گشتن كمپوت گیلاس محسن از سنگر بیرون رفته و در همان لحظه شهید می شود . برای خرید کتاب کمپوت گیلاس با ما تماس بگیرید.