دانلود کتاب فلسفه شرق اثر مهرداد مهرین

 

مصر بحق گاهواره تمدن شناخته شده است زیرا تا آنجایی که کشفیات تاریخی نشان داده، مصریان نخستین ملتی بوده اند که کاخهای زیبای افکنده و در علوم و فنون ( على الخصوص هندسه و معماری) گامهای بلند برداشته اند و مسائل اخلاقی را زیر ذره بین عقل قرار داده سعی کا کرده اند بین روابط فرد و اجتماع، هم آهنگی برقرار سازند. فکری ای اگر چه تند باد حوادث بسیاری از آثار فکری مصریان را بدست فراموشی سپرده است ، آثار مختصری که باقی مانده نشان میدهد که درام افکار مصریان بسی حیرت انگیز و قابل مطالعه بوده است آنچه در اینجا ما نقل میکنیم، قطره ای از يك اقیانوس است. اقیانوسی که قسمت اعظمی در سینه ی روزگار مدفون گشته است ؛ کمترین اثر فلسفی مصر تعلق به سال ۲۸۸۰ قبل از میلاد دارد و موسوم به تعالیم پناح حوتب میباشد.

مصر در دنیای قدیم یکی از مراکر ازرك فرهنگی جهان بوده است چندانکه حکمت مصری در یونان ضرب المثل بود. بسیاری از فلاسفه یونان از قبیل سولون ، تالس دموکریت ، فينا غورت وأفلاطون) مدتی در مصر در در نزد که نه تحصیل حکمت نموده و ریزه خوارخوان حکمت مصر بوده اند. ما از حکمت مصری چندان اطلاع نداریم و در اینجا فقط از يك (۱) گوشه از حکمت مصر پرده بر میداریم (۱) يك قسمت از حکمت مصری که روی پاپیروسها نوشته شده ، با رسیده است. کلمات حکمت آمیزی که روی این پاپیروسها نوشته شده نشان میدهد که مصریان باستان بمراتب عالیه انسانی رسیده بودند. .

 

چون فلسفه يك قوم بیشتر در معتقدات متافیزیکی آن قوم هویدا میگردد از اینرو بحث خود را از خدایان مصر شروع میکنیم . مردم در مصر قدیم در هر ناحیه ای خدای ویژه ای را می پرستیدند و طرز عبادت در هر شهر باشهر دیگر متفاوت بود ولی هر گاه شهری نفوذ بیشتری کسب میکرد ، خدای مخصوص آن شهر ، سایر خدایان را تحت الشعاع قرار میداد و بصورت خدای خدایان در میآمد در نتیجه ی عامل فوق الذکر، تثلیث ازیریس ابریس هوروس آمد. از پریس خدای نباتات ، ايزيس ربة النوع آسمان و هوروس خداوند شاهین بود و این عوامل نامتناسب مدتها در سیاست و اقتصاد مصر وجود نقش مهمی بازی کرد

. بعداً خورشید بزرگترین خدا انگاشته شد و عقیده ای مانند عقیده زرتشت پدید آمد بدین معنی که مصریان فکر میکردند خداوند نور با اهریمن تاریکی پیوسته در نبرد است و شب وروز زاده این نبرد است . از جمله خدایان دیگر مصری، اینها بودند: آنوبیس (رب النوع اموات)، خوسو (خدای ماه ) ، مخ بت ( ربة النوع كر كس) اوتو (ربة النوع مار) باخت ( ربة النوع كربه) . سلكيس ( ربة النوع عقرب) نوت (ربة النوع آسمان) غب (خداوند زمین) .

مصریان تصور میکردند نوت زن عظیم بیکری است که بدن او بشکل قوسی بالای زمین قرار گرفته و دهان و کشاله ران او بارتفاع افق میباشد و بازوان و ساقهای پای وی آن طرف دنیای مربی قرار دارد . د غب خداوند زمین و همسر نوت که سخنی از وی جدا شده و چون معرف زمین بود ، همیشه او را خوابیده برروی زمین تصور میکردند.» «شو، خداوندلتونتو پولیس که نوت وغب را در حال نزدیکی از هم جدا کرده و نوت را بر سر دست و معلق در هوا نگاه میداشت .

او فضائی خالی و خشك بين زمين و آسمان را باین ترتیب مجسم میکرد (۱) مصریان خدایان خود را بشكل حيوان و یا انسان مجسم میکردند مثلا آمون را بصورت ملخ و یا گاونر، از پریس را بصورت گاو و یا قوچ و فوروس را بصورت باز مجسم میکردند گاهي يك خدا را چندین شکل مجسم میکردند مثلا آمون ( یعنی مرموزی را که خداوند شهر آب بود ، گاهی بصورت انان و گاه بصورت قاز و یا نوچ مجسم میکردند مصریان اکثر خدایان محلی خود را به درع منتسب میکردند مثلا د آمون رع» دارای دو قایق بود. یکی قایق روز و دیگر قایق شب، با قایق شب ، رع در دهان ربة النوع آسمان فرو میرفت و پس از عبور از بدن آسمان بامدادان در قلمرو روز آشکار میگردید . هليو پولیس یعنی شهر آفتاب» که در ۲۵ میلی ممفیس واقع شده بود ، مفض الرأس خدای آفتاب؛ دع آنون ، محسوب میشد

برای خرید کتاب فلسفه شرق نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

 

این شهر که بنام د اخناتونو یعنی «افق آتون» خوانده شده نقش مهمی در تاریخ مذاهب مصری بازی کرده چندانکه بعضی از دانشمندان عقیده دارند آئین یکتاپرستی از این شهر باطراف و اکناف جهان پراکنده شده است . یکتا پرستی در اکر در مصر قديم يك نوع وحدة الوجود رواج داشت که می شباهت به وحدة الوجود هند نبود . باین معنی که آنها زندگی را جلوه يك نيروى واحد میدانستند و فرقی بین انسان و یا گاو یا درخت و یا خدا نمیدیدند ، بهمین جهت خدایان خودرا به شکل مجسم میکردند مصریان برای دنیا مظاهر مختلفى قائل بودند که همه از يكجا سرچشمه گرفته اند

الوان مختلفی که در قوس قزح دیده میشود ، مظاهر مختلفی قائل بودند با علم باینکه این الوان مختلف مظهر يك رنك بيش نيست. در نتیجه فکر میکردند همانطور که هر يك از رنگهای مختلف قوس قزح ممکنست در تحت شرایطی برنگی دیگر مبدل شود ، هر يك از موجودات عالمهم قادر است در تحت شرایطی بوجود دیگری تبدیل گردد. این آمادگی اختلاط عناصر متضاد باهم موجب گردیده که بعضی از مصر شناسان فکر کنند که مصریان یکتاپرست بوده اند و چهره وحدت) را در اخناتون د آئینه کثرت میدیده اند. این موضوع مسلم بنظر میرسد زیرا مصریان فکر میکردند سه خدای بنامشان یعنی «رع» و «آمین» و «پتاح» در حقیقت یکی بیش نیستند « آمون» در نظر آنان نام این خدای یگانه بود؛ پتاح جسم او و «رع» سر او را تشکیل میداد. ولی حقیقت اینست که مصریان در آغاز بوحدانیت طبیعت معتقد بودنده بوحدانیت خدا ، یکتا پرستی در مصر پدیده ی بود

 

 

دانلود کتاب فلسفه شرق