اصلاح فرهنگ و دين در دوران نوسنگي... به درستی که سبب پيدايش آخرين مرحلة سرنوشتساز در انقلاب نوسنگي چه چيز يا چه كسي بوده است ؟ در متون ادبي كهن ميتوانيم نشانهها يا اثري بيابيم كه نويددهندة حوزهاي تازه براي جستجو باشد . مورخان يونان و روم باستان هنگام بازگويي رويدادهاي بسيار كهن در مواردي بسيار اندك به خود اجازه دادهاند تاريخي قطعي تعيين كنند و با اين همه چند تن از آنان ( كسانتوس و پلوتارك ) شخصاً و به وضوح براي زندگي زرتشت ، پيامبر افسانهاي ايران كه گفته ميشود رسالت پيامبرانهاش به مكانهايي بسيار فراتر از سرزمين زادگاهش رسيد ، تاريخي تقريبي بين سال 6500 تا سال 6200 قبل از ميلاد را تعيين كردهاند . تا همين اواخر اين ادعاهاي كهن و تقريباً اسطورهاي نه اثبات شدني بود نه انكار كردني . اين ادعاها را عموماً هم دين زرتشتي كه بنيانگذارش را به نيمه هزارة قبل از ميلاد متعلق ميداند ( حدود سال 630 ق . م ) ناديده ميگيرد و هم پژوهشگران امروزي غرب كه معتقدند زرتشت به احتمال زياد در هزارة دوم ق . م ميزيسته به آن بيتوجهي ميكنند . كتاب حاضر تغييرات گستردهاي كه طي چند مرحله در انقلاب نوسنگي رخ داده است را بررسي ميكند چرا كه نويسنده بر اين اعتقاد است اين فرهنگ دورة نوسنگي بود كه شالودة تمدن شهري را بنياد نهاد ...