در کتاب باب کیست بعداز آنکه سیدعلی محمد شیرازی با القائات ملاحسین بشرویه ای دعوی بابیت کرد، شماری از شاگردان سید رشتی به وی گرویدن . ملاحسین بشرویه ای همانطور که به قره العین یا همان زرین تاج قول داده بود نامه وی را به سیدعلی محمد شیرازی نشان داد و او نیز قره العین را در شمار حواریون خویش قرار داد که البته هیچ گاه میان سیدعلی محمد شیرازی و قره العین دیداری حاصل نشد... بابیها و بهائیان سرسخت دشمن آشتی ناپذیرند کذا و میرزا تقی خان امیرکبیر و ناصرالدین شاه را لعن فرستند و این دو تن را مانند یزید و شمر مینگرن و به قول شیل وزیر مختار انگلیس در ایران، در گزارش به پالمرستون وزیر خارجه لندن، مورخ ۱۴ مارس ۱۸۵۱ پس از غائله بابیان در زنجان پیروان باب جرئت نکردند که صلح و امنیت عمومی را بر هم بزنند؛ اما بیکار ننشستند و پنهانی فعالیت داشتند تا زمانی که اختلالی ایجاد نمیکردند، کسی را با آنان چندان کاری نبود، البته کینهی امیر را در دل داشتند، کینهای که در نوشتههای همکیشان آنان و بهائی و بهائیزادگان در ایران و آمریکا، هنوز منعکس است. بابیان توطئهی کشتن شاه و امیر و امام جمعه تهران را چیدند، ولی امیر پرده از روی آن برداشت و آن توطئه را در نطفه خفه کرد، که شرح آن در «المتنبئین» نوشته علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه آمده است.... عباس افندی مینویسد: میرزا تقیخان امیر نظام … سمند همت را در میدان خودسری و استبداد بتاخت. این وزیر، شخصی بود بیتجربه و از ملاحظه عواقب امور آزاده. سفاک و بی باک و در خونریزی چابک و چالاک. حکمت حکومت را شدت سیاست دانست و مدار ترقی سلطنت را تشدید و تضییق و تهدید و تخویف جمهور میشمرد و چون اعلی حضرت شهریاری ناصرالدین شاه در سن عنفوان شباب بودند، وزیر به اوهامات غریبه افتاد و… بی مشورت وزرای دوراندیش، امر به تعرض بابیان کرد…