کتاب به زمامداران شوروی نوشته الکساندر سولژنیتسین
كتابي است در باب نامه ها و سخنراني هاي مولف كتاب درباره حاكمان كرملين و ... روزهای آفتابی ماه اوت سال ۱۹۶۲ در دماغهی پیشوندی واقع در کرانه دریای سیاه سپری میشد. نیکیتا خروشچف نخستوزیر و دبیر اسبق کمیتهی مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروری، در کاخ ییلاقی خویش، متن تحریر شدهی کتابی را از نظر میگذارند. این، متن کتاب «یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ» نوشتهی الکساندر ایوانویچ سولژنیتسین بود. نویسنده پس از رهایی از زندان و اردوگاههای کار اجباری و تبعید، فرصت یافته بود تا وقایع یک روز از زندگی خویش را به صورت کتابی درآورد. آناستاس ایوانویچ مکیویان، عضو دفتر سیاسی کمیتهی مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی نیز، آن روزها در شبهجزیره کریمه و کرانههای دریای سیاه سرگرم استراحت بود. نیکیتا خروشچف به هنگام ملاقات با میکویان، کتاب «یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ» را ستود و به وی توصیه کرد، آنرا بخواند. میکویان نیز پس از مطالعه، نظر موافق خویش را با نوشتههای کتاب اعلام داشت. بیگمان بازداشت من، از آسانترین و عادیترین بازداشتها بود. این بازداشت، نه مرا از آغوش نزدیکانم بیرون کشید و نه از زندگی شیرین و دلچسب خانوادگی جدا کرد. در یکی از ماههای کوتاه، زودگذر و ناپایدار اروپا ـ ماه فوریه ـ در سرزمینهای دماغهی پیشرفتهی کرانهی دریای بالتیک، در جایی که نمیدانستم آلمانها به محاصرهی ما افتادهاند و یا ما به محاصره آنان درآمدهایم، بازداشت، مرا از چنین شربالیهودی بیرون کشید و سبب شد آتشبار توپخانهای را که با گذشت زمان بدان خود و انس گرفته بودم، از کف بدهم و از دیدار آخرین روزهای جنگ که بیش از سه ماه به درازا نکشید، محروم مانم.