کتاب ساغر بلورین اثر احمد غنی پور ملکشاه
قسمت بسیار زيادي از اشعار خاقاني در مدح و ستايش پادشاهان و اميران و بزرگان عصر است ؛ ولی وي در حين مداحي ٬ انساني بلند همت و قناعت پيشه است و با آنكه به دربار نزديك بود و شغل ديواني به او پيشنهاد مي شد همواره از پادشاهان كناره گيري مي كرد و دل به امور مادي دنيا نمي سپرد. به غير از مدح و ستايش ٬ تعدادي از قصايد خاقاني در بيان اعتقادات مذهبي سروده شده است كه شامل نعت و ستايش حضرت رسول اكرم (ص) و در بيان توحيد و موعظه و پند است. حتا در بعضي از اشعار ٬ شاعر از سفرهاي خود به حج سخن مي گويد و منازل و مناسك حج و همچنين باديه و حركت كاروان را به تصوير مي كشد : ها! ره واقصه! وا قصه آن راه شويم كه ز بركه اش ٬ بركه بر كه سينا ببينند باديه ٬ بحر و بر آن بحر چو باران ز حباب قبله سيم زده ٬ حله و احيا ببينند از خفاجه به سر راه ٬ معونت يابند وز غزيه به لب چاه ٬ مواسا ببينند