کتاب شعارنویسی بر دیوار کاغذی اثر امیر احمدی آریان
از متنها و حاشیه ی ادبیات معاصر در کتاب جذاب در واقع همهچیز از موضوعات و مسئله ی اجتماعی ، پسزمینههای ادبیات در جامعه ، نقد و مطالبی که مربوط مي شود .به فضای ادبیات کشورمان در ۱۵ سال اخیر وجود دارد. این کتاب را میتوان اثری مانند کتاب «کیمیا و خاک» دانست که یک تکنگاری از ادبیات معاصر کشورمان از سال ۷۶ تا امروز است. کتاب دو بخش دارد. بخش ابتدایی مروری است بر آنچه در حوالی ادبیات داستانی گذشته از ظهور ناگهانی خیل داستاننویسان جوان تا فشار ۸ سالهای که کمسابقه بود و ترسی که در جان نویسندگان ریشه دواند و مهاجرت تدریجی اهالی ادبیات به فضای مجازی. بخش دوم این اثر نیز نگاهی به متون منتشرشده ، دارد و تلاشی برای شکار خصایل کلی و عناصر بوتیقایی داستاننویسی ایران در این دوران است. دو بخش اصلی کتاب عبارتاند از : «زمانه و زمینهی ادبیات در دههی هشتاد» و «چخوفیسم ایرانی و ادبیات زندگی روزمره». ... داستانهای چخوف بیشک درآمدی است بر شکل جدیدی از زاویه دید که در قرن بیستم رواج یافت و «زاویه دید دوربین» نام گرفت و بسیاری از نویسندگان به کارش بردند. به نظر میرسد به همان میزان که داستایفسکی اروپا را تکان دادو در این قاره پیروان و سینهچاکان فراوان یافت، چخوف باب طبع نویسندگان ینگه دنیا بوده است. در قرن بیستم دهها نویسندهی امریکایی داستان کوتاه میتوان یافت که ادامهدهندگان جدی دستاوردهای چخوفاند : اتکا به زندگی روزمره ، انتخاب شخصیتهای معمولی و آدمهای میانمایه به عنوان قهرمان داستان ، افراط در عینیگرایی و شرح آنچه با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است ، رغبت اندک به داستانهای روانشناختی و بیمیلی به کاوش اعماق ذهن شخصیتها. شاخصترین نمونههایش را بیتردید در آثار ارنست همینگوی باید جست. او سنت چخوفی را در عالیترین شکل اجرا کرد ، میراث چخوف را جلا داد و به اوج رساند. جی دی سلینجر ، ریموند کارور ، جان چیور ، الیس مونرو ، ان بیتی و امثالهم دیگرانی هستند که در این سنت جای میگیرند و داستاننویسیشان ادامهی چخوف است و استوار به تکنیکهایی که چخوف جدی گرفت و به کار بست. با این حال، به گمانم در این سنت ، هیچکدام به قلهای که همینگوی بر آن تکیه زد دست نیافتند.