کتاب نگاه کاشف گستاخ اثر جواد مجابی
موضوعات مهم این كتاب را دو زمینهی عمدهی ادبیات و هنرهای تجسمی تشكیل داده استو به نوشتهی یادداشت پشت جلد، مجابی خود را پس از نسل اول (صادق هدایت و نیما یوشیج) و نسل دوم (مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و احمد شاملو) متعلق به نسل سوم نویسندگان و شاعران و محققان ایران میداند. او در این كتاب اعتقاد دارد كه این نسل تجربههای اجتماعی دو نسل پیش از خود را به گونهای گسترده ادامه داده است؛ نسلی كه در رشتههای مختلف هنری طبعآزمایی كرده، با عشقی عظیم به ارتباطجویی با مردم به رسانهها روی آورده و حضورش تا كنون ادامه یافته است. این كتاب دو بخش دارد، كه در بخش اول با عنوان نگاه كاشف گستاخ، مقالات و گفتوگوهایی دربارهی ادبیات ارایه و در بخش دوم با عنوان هنر، عشق و آزادی بیشتر به هنرهای تجسمی پرداخته شده است. این نویسنده و منتقد ادبی در مقدمه اشاره كرده است كه این كتاب عموما نوشتههای سه، چهار سال اخیرش را دربر میگیرد و به چند مقولهی متفاوت تعلق دارد، كه هرچند به موضوعات همسان نمیپردازد، اما از وحدتی معنوی و انتظام روابطی برخوردار است كه مخاطب را با جغرافیای ذهنی نویسنده آشناتر میكند. «نگاه كاشف گستاخ» با بخشهای مقالات فرهنگی، كاركرد و آثار آفرینشگران ادبی، گفتوگوها و نقد هنرهای تجسمی همراه است، كه به قلم مجابی در نشریات مختلف منتشر شدهاند. بخشي ازكتاب:« در وهله ي اول طنز در برابر جِد ديده مي شود اما چنين نيست ، طنز مغزي است كه پوسته ي جدي اش را مي درد. از زاويه اي ديگر بينش طنزآميز از عضلات واقعيت جعلي روزمره عبور مي كند به جست و جوي حقيقت پنهاني در استخوان جهان .نوعي تجديد نظر دايمي در قراردادهاي بي ثبات و شكلي ديگر گونه از پذيرش انواع تعبيرهاي ناهمگن است . بازنمايي ياوه گي جهان مآلاً به معناي بي معنايي و ياوه بودن آن نيست ، شايد به قصد يافتن معنايي است گمشده وراي نمودهاي كاذب ياوه كه سطح حقيقت غايب را پوشانده اند ، و گرنه كوشش اين همه متفكر و هنرمند و اديب به جست و جوي جهان و راه آدميان عبث مي بود . » مقاله ي " عارفان در نوسان بين جد و طنز " كتاب"نگاه كاشف گستاخ " ،