پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی

موجود
150,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب تاریخ

سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی
توضیحات

سفرنامه میرزا حسین فراهانی در آغاز سده چهارده هجرى قمرى (1303- 1302) به نوشته حاج میرزا محمد حسین حسینى فراهانى براى ناصر الدین شاه قاجار نوشته شده است.سفرنامه خیلی ارزشمندی است. اطلاعات بسیاری از وضعیت ایرانیان میان راه به دست داده و نیز اطلاعاتی از وضعیت اقلیمی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و ... که همگی ارزش تاریخی بسیاری دارند. سفرنامه بسیار منظم است و آن از هم گسیختگی بسیاری از سفرنامه های عهد قاجار را ندارد. این سفرنامه اطلاعاتی نیز از وضعیت اماکن حرمین پیش از تخریب دارد. محمد حسین فراهانی به مناسبت دیدار از شهر استانبول و نظام حکومتی عثمانی، بحثی نیز از جمهوری و مشروطیت و دموکراسی کرده است. استدلالهای این مرد را درباره رجحان سلطنت بر جمهوری بخوانید. خواندنی است. برداشت با خودتان: سر یگانگى‏ «و لا حول و لا قوة الا باللّه» سر یگانگى سرى است که سارى در طبایع جمیع موجودات است. و هر موجود بالفطره دانسته که هر کثرت منتهى به واحدیست، و آن کثرات بالتمام مستفیض از آن واحد و به او برپایند. و اول یگانگى که همه ارباب عقل او را سنجیده و اقرار به او را پسندیده‏اند یگانگى ذات حق است‏ «لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا»[2]. یگانگى دویم یگانگى پیغمبران است که از پرتو نور احدیت پیدا شده. و چون نور بر صفت منیر و ظاهر بر هیئت ضمیر است، هریک در عصر خود یگانه شدند و مذهب واحد و کتاب واحد آوردند. و در هر عصرى یک پیغمبر صاحب حکم و فرمانروا بود، اگر پیغمبران دیگر هم بودند مطیع همان پیغمبر و ترویج امر او را مى‏نمودند، یا آنکه هر پیغمبرى بر یک مملکتى و یک قومى مبعوث مى‏شد. و همیشه از آدم تا خاتم صاحب شریعت و حکم یگانه بود، و امام خلق نیز همیشه در هر عصرى واحد و یگانه بوده حتى امام جماعت هم واحد است که مأمومین در ظاهر و باطن قادر بر اقتدا و متابعت باشند. نفس ناطقه انسان در یک آن مطیع دو نفر نشود و محبت دو نفر در دل نگیرد «که شرط عشق بود دل یکى و یار یکى» و اطاعت متحقق نمى‏شود مگر در حال وحدت. وحدت اسباب تألیف، و کثرت اسباب اختلاف است «لو انفقت ما فى الارض [جمیعا] ما الفت بینهم و لکن اللّه یؤلف بینهم»[3]. سر تألیف همان وحدت است که در پیغمبران بود. شیطان آغاز مخالفت و تعدد نمود و خلاف توحید را ظاهر ساخت‏ «إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ «مبین» فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»[4] «وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً»[5] و بالاتفاق انفس و آفاق همه شاهد بر این مطلب‏اند. و سر توحید در همه جارى است، چنانچه مطاع و سلطان در بدن قلب انسان است، دو قلب در یک بدن نمى- شود «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ»[6] و از جانب قلب رئیس و صدر اعظم در بدن سر است آن هم یکى و یگانه است.

 

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.