کتاب عشق و جوانی ویکتور هوگو نوشته ویکتور هوگو
عشق و جواني ويكتور هوگو به همراه نامه هاي عاشقانه او هوگو ۱۷ ساله بود که به دام عشق افتاد و شوريده شد. البته عشقهاي آن موقع پاک و بيآلايش و صادقانه بود و تومني صنار با عشقهاي امروزي توفير داشت! موبايل و ايميل و فيسبوک و مسنجر هم نبود که به ياري عاشق نگونبخت بيايد. اين بود که قلم به دست ميگرفت و براي معشوقهاش نامه مينوشت و عيان يا نهان آن را به دستاش ميرساند. چند شاهکار بزرگ ادبيات دنيا بر اساس هماين نامهنگاريهاي عاشقانه شکل گرفتهاند. در کتاب ;فقط ده نامه از نامههايي که هوگو به ادل نوشته نقل شده اما هماين تعداد نامه، به همراه متنهاي توضيحي، هيچ خلايي از زندهگي عاطفي و عشق پرشور آن سالهاي هوگو باقي نميگذارد. جذابترين حقيقتي که از خلال اين نامهها بر خواننده مکشوف ميشود اميدواري هميشگي هوگو حتا در اوج پريشاني و شوربختيست. گاه و بيگاه، ياس و تاريکي او را در بر ميگيرد اما او باز سر برميآورد و به جستوجوي روشنايي ميرود. ويکتور، از همآن جواني، روحيهاي مبارزهگر داشته و بسيار سختکوش بوده است. در اين کتاب، وقتي هوگو در بيپولي و فقر است، پدرش «ژنرال هوگو» پيشنهاد ميکند در برابر کنارگذاشتن کار باطل شاعري و نويسندهگي به او مقرري ماهانه بدهد اما او نميپذيرد. اين نکته به خوبي نشان ميدهد که او چهگونه براي تبديل شدن به بزرگترين اديب فرانسه به قول خودش: «روي زمينهاي سست با پايي استوار و دلي آسوده» پيش رفته است...