کتاب نامه ای که هرگز فرستاده نشد که در سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت چاپ شده می باشد.این اثر توسط والری اوسیپف نوشته شده است.که انتشارات آن توکا می باشد.و با ترجمه محمد باقر مؤمنی انجام گرفته است.داستان اثر نمونه نامه های فرضی یک زمین شناس می باشد که به همراه دو دانشجو در سالهای انقلاب بلشویکی شوروی واسه ی پیدا نمودن رگه های الماس به مناطق یاکوتسک سیبری می روند.کنستانتین که یک زمین شناس است این نامه ها را واسه ی وروچکا همسر خود می نگارد. ورای مهربان من.حالا ما از همدیگر را بسیار دور هستیم. ولی من می دانم که تو به من می اندیشی و در اندوه ناراحتی و خانه بدوشی من می باشی.ما بسیار کم با هم دیگر وقت گذرانده ایم. شک ندارم که تو زیادتر مرا در حالتی به خاطر خواهی آورد که روی پله واگن قطار ایستاده ام و یا مشغول بستن در هواپیما می باشم. در تمام زندگی در حال جدایی و همیشه در حال پرواز بوده ام.آنها در تیرماه داخل مناطق شده ولی زمستان بسیار زود در اواسط سپتامبر آنها را غافلگیر می کند. وروچکا پس از پایان این صحبتها به نظرم آمده که زمستان ما را گیر انداخته باشد.ما زمان بسیاری کوشش نمودیم از چنگ او فرار کنیم ولی او در تمام زمان اینجا درست پشت پای ما بوده است. او وسایل و بساط خویش را از ساحلهای اقیانوس منجمد به سمت جنوب پهن نموده است و ما امروز واسه ی نخستین دفعه نفس او را روی گرده خود حس نمودیم .برای خرید کتاب نامه ای که هرگز فرستاده نشد با ما تماس بگیرید.