کتاب ننه سرما که در سال هزار و سیصد و هشتاد و نه چاپ شده می باشد.این اثر توسط ماندانا معینی نوشته شده است.که انتشارات آن نیریز می باشد.کوچه ها همان کوچه است.خیابانها همان خیابانها می باشد.درختان همان درختان و حتی کلاغایی که بر روی آنها می نشینند و همان کلاغان می باشند .فکر می نمودم که پس از فوت کردن پدرم تمام چیزها نمام می شود. یا حداکثر همه چیز عوض می شود ولی نشده است. یعنی به طور تقریبی هیچ کدام از اندیشه هایی که قبل از فوت پدرم در سر داشتم درست نبود .آن وقت حداقل انگیزه ای داشتم.واسه ی بازگشت به خانه و واسه ی داخل خانه ماندن.واسه ی بیدار شدن و واسه ی غذا درست نمودن و برای پذیرایی کردن از مهمانان که شاید تنها به احترام پدرم به خانمان می آمدند و الان هیچ کدام اینجا نیستند .شاید هم نگهداری کردن از پدرم یک معلول بود نه یه علت .هر چیزی که بود تمام شد و او دیگر رفته و نیست.با قرقر کردن هایش و چپ چپ نگاه کردن و سرزنش ها و نصیحت ها و دلسوزی ها و بردباری ها دیگر رفته است .یک پیر مسن که در تمام عمر دلواپس بود .دل شوره ی من را داشت .یا به قول خود همیشه دستش واسه ی من از گور بیرون می ماند.برای خرید کتاب ننه سرما با ما تماس بگیرید.