کتاب کیمیا خاتون نوشته سعیده قدس
كيميا خاتون دختر محمدشاه ايراني و كراخاتون، زيباروي اكدشاني، كه پس از مرگ شوهرش به عنوان همسر دوم به عقد و ازدواج محمد جلال الدين بلخي درآمده بود، پس از ازدواج مادرش ساكن حرم مولانا شد، و داستان حيرت انگيز زندگي وي بالمال نگاهي نيز به بخشي از زندگي واقعي، خانوادگي و به عبارت ديگر بعد انساني حيات مولانا دارد يعني آن بخش از زندگي او كه همواره در سايه عظمت ابعاد روحاني، عرفاني و فرا انساني شخصيتش به محاق فراموشي سپرده شده. از همين روي است كه هر چند اين رمان تاريخي برداشتي خيال پردازانه از يك ماجراي واقعي مي باشد، ليكن به لحاظ تأثيرات عميقي كه اين ماجرا بر زندگي دو اسطوره جهان عرفان، شمس و مولانا داشته است، نهايت وسواس و سعي بر آن بوده كه قلم از واقعيات تاريخي فاصله زيادي نداشته باشد، به ويژه در زمينه هايي چون زمان، مكان، شخصيت ها، روابط سببي و نسبي و تاريخ تولدها، دوره خاص تاريخي و حال و هواي شهر قونيه و روابط اجتماعي و دستجات و طبقه بندي هاي آن دوره. به دليل محدوديت منابع و مآخذ و گاه حتي تضاد مابين آنها نهايت تلاش جهت استفاده از تمامي منابع موجود و برابري آنها با هم براي ارائه واقعي ترين تصوير خيالي به عمل آمده است.