کتاب یگانه اثر ریچارد باخ ترجمه سپیده عندلیب
این ما هستیم كه جهان پیرامون خود را می آفرینیم. به آنچه شایستهی آنیم دست می یابیم، نه بیش، نه كم. چگونه می توان از زندگی خود آفریده بیزار بود؟ كیست جز ما كه باید سرزنش یا ستوده شود؟ كیست جز ما كه هر زمان بخواهد می تواند همهی آنچه را كه پدید آورده دگرگون كند؟ بدترین چیز كه ممكن است به سرمان بیاید، اتفاقهای ناگوار نیست؛ بلكه آن است كه هیچ چیز بر سرمان نیاید. هیچ كس نمی تواند گره گشای مشكل كسانی باشد كه خود، خواهان گره گشایی نیستند. فقط می توانیم در لحظه ای از ابدیت كه اكنون نام دارد، زندگیمان را دگرگون كنیم. همین كه لحظه ای از آنچه اكنون می نامیم گذشت، انتخاب، انتخاب شخص دیگریست. جهانی كه می شناسیم هر دم به جهانهایی بی شمار تقسیم می شود، به آینده ها و گذشته های متفاوت. در يگانه چند انديشه ژرف و برانگيزنده مطرح ميشود: چه ميشد اگر خود پيرتر يا جوانترتان را ميديديد؟ چه زندگي داشتيد اگر انتخابهاي ديگري كرده بوديد، مثلاً از همسرتان جدا شده بوديد و يا در مكان و زمان ديگري زاده شده بوديد؟ باخ با راهنمايي عشق و اميد و فلسفه دستيابي به «آنچه كه از همه واجبتر است» با همتايانش در نقاط مختلف جهان ارتباط برقرار ميكند. او در اين اثر، تار و پود لحظههاي دلپذير نثري توصيفي و نيز جدلهاي متعدد فلسفي را چنان درهم ميبافد كه براي هر خوانندهاي، جذاب است. او كه نويسندهاي معنويتگرا و خيالپرداز است در يگانه نيز به تلاش براي درك ژرفتر طبيعت انسان ادامه ميدهد. ريچارد باخ در اين آخرين و افسونكنندهترين رمانش، خواننده را به سفري فراطبيعي در ژرفاي گذشته و آينده ميبرد و درعين داستان فلسفه خود را نيز به خوبي مطرح ميكند.