دل دارم و طاقتش ندارم من طاقت آفتش ندارم آفت نبود شعله ی جانست گر طاقت گفتنــــش ندارم ابوالمغيث عبدالله بن احمد بن ابي طاهر مشهور به حسين بن منصور حلاج، در ۲۴۴ هجري به دنيا آمد. او از عارفان ايران در سده سوم و دهه اول قرن چهارم هجري است او از مردم روستاي «تور» در شمال شرق بيضاي فارس بود. سهل بن عبدالله تستري، عمرو بن عثمان مكي و جنيد بغدادي از استادان او بودند. او كه از مهمترين صوفيان دوران خود بود در حالت سكر عرفاني به گفتن «انا الحق» پرداخت و متشرعين او را به جرم «كفرگويي» ابتدا به قرمطي بودن متهم كردند و پس از هشت سال با كمك صوفياني از ساير گروههاي صوفيه او را اعدام نمودند. او سنگسار شد ولي جان نسپرد و به گفتن اذكار مشغول بود سپس مثله كردند ولي باز هم ذكر ميگفت تا زبانش بريدند و آسمان بگرفت و آب دجله بالا آمد. بنابر وصيتاش خاكسترش را در رود ريختند تا رود آرام شد. از او كرامات بسيار نقل شدهاست