دانلود کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت ایران اثر مهدی ملک زاده

 

متجاوز از یک قرن است که تاریخ از دایره افسانه سرایی و داستان نویسی قدم بیرون نهاده و در جایگاه منبع علوم عالیه مستقر گشته است. افسانه نویسان و داستان سرایان مقام خود را به علما و دانشمندان واگذار کردهاند تاریخ در کلیه علوم رخنه کرده و راه یافته و در هر علمی بخشی به خود اختصاص داده است.

امروز کسی میتواند قلم در دست گیرد و تاریخ بنویسد که در فلسفه و علم معرفت الروح و معرفت الاجتماع متبحر باشد و از تحولات سیاسی و اجتماعی ملل و انقلابات اسم و نهضتهای اجتماعی اقوام، اطلاع کامل داشته باشد. اهمیت تاریخ برای دانستن ترقی و تکامل و تجربه افراد بشر به اندازه ای روشن است که بحث در آن در حکم توضیح واضحات است.

یکی از فلاسفه مینویسد عمر حقیقی انسان مناسب با اطلاعات تاریخی اوست و هر قدر تاریخ بیشتر بداند بیشتر همر کرده است. میرزاید احمد بهبهانی که یکی از شاگردان مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه حکیم و دانشمند معروف بود، چنین نقل میکرد یکی از روزهایی که در حضور مرحوم جلوه بودم یکنفر تاجر اصفهانی براو وارد شد مرحوم جلوه پس از جواب سلام و احوالپرسی کتابی در دست گرفت و به مطالعه آن مشغول شد مرد اصفهانی برای اینکه صحبتی کرده باشد و با آنکه مقصودی داشت از مرحوم جلوه سؤال کرد: آقا من شما چقدر است؟

جلوه بدون آنکه سرش را از روی کتاب بلند کند آهسته گفت هزار سال مرد اصفهانی در حیرت شد و جواب جلوه را مطابق سؤال خود نیافت و خیال کرد مرحوم جلوه سؤال او را نفهمیده است دوباره پرسید آقا من پرسيدم من حضرتعالى چقدر است مرحوم جلوه سرش را از روی کتاب برداشت و گفت فهمیدم و گفتم هزارسال و شاید بیش از هزار سال. بعضی از فلاسفه مینویسند تاریخ قوة حافظه انسان است و بزرگترین کوشش هر مورخی این است که چون میخواهد تاریخ یک قوم با دوره ای را بنویسد کلیه اصلاحاتی که به آن قوم و آن دوره و زمان تعلق دارد اهم از سیاسی، اجتماعی، نظامی و فرهنگی از روی مدارک صحیح و منابع مختبر جمع کند و آنها را مرتب نماید و سپس هر قسمت را به کارخانه تحقیق و تعمق برده و تجزیه و تحلیل نماید و علل و موجبات پیش آمدن آن وقایع را روشن کند و فلسفه آن را آشکار نماید و وقایع و حوادث تاریخی را چون طلای خالص بدون غل و غش در دسترس عموم گذارد و چون منظور اصلی در تاریخ احیای کلیه وقایع گذشته و استفاده از آن است هر قدر اطلاعات بیشتر فراهم آید و تنوع آنها زیادتر باشد راه وصول به منظور نزدیکتر است.

هرگاه مورخی بخواهد از اصل مقصود خود که روشن ساختن حقایق تاریخی است باز نماند باید در تشخیص حيثيات و خصوصیات بکوشد یعنی حوادث را همانطوری که در اعصار گذشته اتفاق افتاده و اشخاص را بهسان وضع که در محیط خویش می زیستند و با همان طرز فکر که در محیط خود داشته اند به ما بنمایاند و این کار را فریضه هست و وظیفه حتمی خود بداند. مورخ باید در نوشتن تاریخ خود را نبیند و از عقاید شخصی و احساسات خویش برکنار شود تا بتواند خوانندگان کتاب خود را مستقیماً با حوادت ایام گذشته روبرو کند به گفته یکی از محققین، تاریخ حقیقی و علمی بدست کسی نوشته می شود که یکلی از خویشتن مجرد شود و صاف و ساده روحیه مردم آن زمان را پیدا کند و اگر غیر از این راه دیگری مورخ در پیش گیرد تاریخ جنبۀ علمی خود را از دست می دهد. چنانکه در یک نمایش هنرپیشه وقتی میتواند رل خود را خوب بازی کند و تماشا کنندگان را تحت تأثیر حقیقی داستان قرار دهد که خود را فراموش نماید و شخصیت دیگری پیدا کند یعنی همان سرد داستان بشود. یکی از فلاسفه میگوید بهترین مورخ کسی است که بهیچ زمان و بهیچ ملتی تعلق نداشته باشد و تاریخ علمی صحیح تاریخی است که علل و فلسفه حوادث را روشن کند و روابط علتها و معلولها را نشان دهد. تاریخ مثل سایر

علوم کوشش میکند که حقایق را بوسیله شاهد و نظر بدست آورد تا بتوان به وسيله مطالعه و تحقیق علل تغییرات و تحولات و انقلاباتی که در زندگانی بشر روی داده روشن نماید. پس تاریخ علمی است که زندگانی گذشته بشر را آشکار می کنند و اگر بخواهیم تاریخ را روشنتر تعریف کنیم بهتر است بگوییم تاریخ مشعلی است که دانشمندان پست افراد بشر داده تا بدان وسیله تاریکی را که گذشته انسان را در ظلمت خود فرو برده روشن کند و اسرار زندگانی و شئون مختلفه پیچیده و در هم آمیخته حیات را برما مکشوف سازد. با اینکه دیر زمانیست جسم و جانم دستخوش خستگی و ناتوانی شده و پاس و حرمان در قلبم راه یافته نخواستم وظیفه ای که برعهده مردان معاصر انقلاب مشروطیت است مخصوصاً کسانی که شاهد و ناظر آن تحولات عظیم بوده و در آن جوادت شگفت شرکت داشته اند، ادا نشده باشد. زیرا محققین در علم تاریخ بر این عقیده اند که فقط به تاریخی میتوان اعتماد داشت که نویسندگان معاصر نگاشته اند فلسفه این نظر به هم روشن و محتاج به ذکر دلیل و اثبات نیست.

زیرا چون واقعه با سرگذشتی را شخص از قول دیگری نقل کرد، اکثر به میل و سلیقه و مسلک خود تغییراتی در آنچه شنیده میدهد و برای دیگران نقل میکند یا می توند و هرگاه فاصله مابین وقوع حوادث و نگارش زیاد شد، آنقدر شاخ و برگهای زاید و تصورات بی اساس در آن راه مییابد که حقیقت موضوع از دست رفته و تاریخ صورت افسانه ای را پیدا می کند. از طرف دیگر، نگران بودم از اینکه چون بعضی از مورخین معاصر، افکارم دستخوش احساسات قلبی و حب و بغضهای شخصی قرار گیرد و بطور بیطرفی و از روی انصاف و وجدان نتوانم این راه را به پایان برسانم و این خدمت ملی را انجام دهم بهمین جهت بود که سالها در نگارش تاریخ مشروطیت تردید داشتم و از گام برداشتن در راهی که لازمه او حقیقت گوییست ولو بر خلاف تمایلات قلبی و ملک سیاسی نویسنده باشد خودداری می کردم.

زیرا نگارش تحولات مهمی که چون طوفانی دستگاه زندگانی اجتماعی و سیاسی چندین هزارساله یک ملتی را بهم در می نوردد و اوضاع نوینی روی کار می آورد برای کسانی که خود شریک و سهیم در آن تحول و انقلابات بوده اند و مصیبتها و رنجها در آن راه کشیده اند و علاقه و ایمان به کار خود دارند و نسبت به دستگاهی که بوجود آورده اند متعصب هستند، حوادث و وقایع را با بیطرفی و خونسردی، نوشتن و احساسات و عقاید و تمایلات روحی خود را در آن راه ندادن حقیقت گو و حقیقت جو بودن و دوست و دشمن را به یک نظر نگاه کردن بسیار مشکل است.

اینست که پیش از آنکه محقبین و علاقمندان به مطالعه تاریخی که از طرف مردان معاصر نوشته شده است بپردازند باید حالات روحی و اخلاق و سابقه زندگانی و قوت نفس و نیروی وجدان و پاکی روح و آداب و عادات نویسنده آن تاریخ را تحت دقت قرار دهند و از مکارم اخلاق و علو نفس و مسلک سیاسی مورخ اطمینان پیدا کنند و یقین کنند که نگارنده تاریخ روحش دستخوش احساسات شخصی و تمایلات خصوصی نشده و آنچه را که نوشته از روی راستی و صداقت و بیطرفی بوده است و جز حقیقت گویی و حقیقت جویی منظوری نداشته است.

با در نظر گرفتن نکات مهمی که متذکر شدم و مشکل اساسی که نویسندگان معاصر بطوری که بدان اشاره کردم در پیش دارند دور از انصاف دیدم که تاریخ انقلاب مشروطیت که یکی از مهمترین تحولاتیست که در دورۀ زندگانی چندین هزار ساله ایران پیش آمده از طرف کسانی که خود شریک و سهیم آن انقلاب بزرگ بوده اند و از جریانات مهم آن آگاهی کامل داشته اند نگاشته نشود و حوادث و وقایع مهم تاریخی دستخوش تصورات و تخیلات کسانی که در آن زمان نبوده و اطلاعاتشان بیشتر متکی به نقل قول است گردد. علت اساسی دیگری که مشوق من در نوشتن این تاریخ شد لغزش و خطاهایی بود که عده ای از مورخین معاصر مرتکب شده اند و حب بعض شخصی و یا عدم اطلاع از وقایع یا جامنی و خودنمایی در نگارش آنها راه یافته و آنان را از راه حقیقت گویی و راستی منحرف نموده، مطالبی دور از حقیقت نگاشته اند.

 

برای خرید کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت ایران نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

اینک که به نگارش تاریخ مشروطیت مصمم هستم از خداوند توفیق میخواهم که مرا از تمایلات نفسانی و اعراض خصوصی مصون دارد و احساسات و عقیده مسلکی در روح و قلبم راه نیابد و این وظیفه ملی را که بر عهده گرفته ام از روی انصاف و وجدان انجام دهم. هرگاه خوانندگان این تاریخ لغزش و انحرافی از نگارنده مشاهده فرمودند حمل بر غرض شخصی و تمایل عمدی به طرفداری از اصول مشروطیت نفرمایند بلکه خطایی بدانند بدون اراده و یا از روی اشتباه از قلم ناچیزم تراوش کرده و با نظر عفو و اغماض بر آن نگرند و با قضاوت عادلانه اشتباهات و نواقص این تاریخ را اصلاح فرمایند.

از طلوع مشروطیت تا امروز عده زیادی ایرانیان و مستشرقین خارجی و علاقمندان به تحولات نوین در ایران تاریخ مشروطیت ایران را که بعضی از آنها به طبع رسیده و در دسترس عموم گذارده شده و بعضی هنوز ناقص و یا مجال طبع آن بدست نیامده نگاشته اند و تا آنجایی که به حقایق امور و مراکز ملی و اسناد و مدارک دست داشته اند و گرفتاریهای شخصی و موانع موجود به آنها اجازه داده وظیفه ای را که بر عهده گرفته اند انجام داده اند. ولی متاسفانه مجموع و کتبی که در تاریخ مشروطیت تا حال نوشته شده و مورد مطالعه و دقت نگارنده قرار گرفته یا ناقص و نارسا بوده و یا اشتباهات و مطالب دور از حقیقت داشته مطلقاً ا در پیرامون فلسفه این تحول ملی و نهضت عمومی و علل و موجبات بسیاری که موجد انقلاب مشروطیت بوده و همگی را در صدسال قبل از مشروطیت باید جستجو کرد سخن نگفته اند. نگارنده پخلاف دیگران جلد اول این تاریخ را به وقایع مهم داخلی ایران و پیش آمدهای خارجی که در یک قرن قبل از مشروطیت ظهور کرده و هر یک عامل مهمی در پیدایش آن نهضت ملی بوده بطور مفصل اختصاص داده ام.

اینست که خوانندگان این تاریخ، پس از مطالعه جلد اول با یک فکر روشن و بصیرت کامل از اوضاع گذشته و اطلاع به علل و موجبات ظهور انقلاب مشروطیت و بینش به حال مؤسین حقیقی مشروطیت به حقیقت و فلسفه آن انقلاب ملی می خواهند برد و به گفته بعضی از محققین که میگویند انقلاباتی که در میان یک ملتی ظاهر می شود در قرون پیش باید جستجو کرد و ریشه و مبدأ آنرا باید در گذشته پیدا کرد، تصدیق خواهند کرد. انقلابات در تمام کشورهای جهان با پیش آمدهایی که گاهی هم چندان مهم لیست ظاهر میشود ولی این پیش آمدها در حکم کبریتی است که به یک مخزن با روت زده میشود و محققین و مورخین باید برای بدست آوردن آن مخزن که در قرنها روی هم انباشته شده و در زیر پرده استتار مستور بوده به آن پی برند و از کمیت و کیفیت آن آگاهی یابند. اینست که برخلاف تصورات نویسندگان کوتاه نظر که وقوع حوادث کوچک و سطحی را علت پیدایش یک انقلاب ملی و آتش فشانی کانون ملتی پنداشته اند بدون شک و تردید تراکم قرنها بدبختی مصایب ظلم و شکنجه، بیدادگری بی عدالتی، ریا کاری سالوسی و مفاسد دیگر در روی هم توده ای از عدم رضایت و از جان گذشتگی بوجود می آورد که با جرقه ای محترق شده بنای آتش فشانی را می گذارد و در نتیجه تحول عظیمی در دستگاه یک کشوری بوجود میآید.

پس جای تردید باقی نمی ماند که مادامی که یک استعداد حقیقی مشکی به علل و موجبات گوناگون درمیان یک ملتی که قرنها در تاریکی زیسته پیدا نشود محال است با پیش آمد و حوادث کوچک که هزارها دفعه در زندگانی اکثر از ملل جهان بطور عادی دیده شده است یک انقلاب عمومی ملی بوجود آید و کاخ استبداد چندین هزارساله واژگون شود و یک دستگاه تازه و فلسفه نوینی روی کار بیاید. از جمله مورخینی که تاریخ مشروطیت ایران را نگاشته و در این راه رنج بسیار برده و زحمت زیاد کشیده سید احمد کسروی است. این مرد محقق و دانشمند تاریخ مشروطیت را در سه جلد تالیف و به طبع رسانیده و آنچه در قوه داشته کوشش کرده است که گفته هایش مشکی به اسناد و مدار که صحیح باشد.

لکن بطوری که خود اقرار کرده در زمان انقلاب در آذربایجان می زیسته و من او هم اجازه نمی داده که در مراکز انقلابی شرکت داشته باشد و از آنچه در سایر بلاد ایران می گذشته بکلی بی اطلاع و با آنکه اطلاع مختصر و سطحی داشته، اینست که قسمت عمده تاریخ او در اطراف حوادث و وقایعی است که در آذربایجان رخ داده. چنانچه نگارنده این تاریخ به او اعتراض کردم که چرا از انقلابات سایر شهرهای ایران که هر یک در پیدایش مشروطیت سهم مهمی داشته اند سخن نگفته و حق آنان را ادا نکرده او جواب داد که اطلاعات کافی در دسترس خود نداشته و موفق نشده است که از اوضاع و چگونگی احوال انقلابات آن بلاد مدارک مورد اعتماد بدست آورد و فقط به آنچه شنیده بوده قناعت کرده ولی در مورد حوادث و انقلابات آذربایجان مخصوصاً تبريز، الحق وظيفة يكنفر مورخ کنجکاو و محقق را انجام داده و گنجینه سودمندی از وقایع آن سامان جمع و به طبع رسانده که در خور سپاسگزاری و قدردانیست.

متاسفانه تاریخ کروی خالی از اشتباه و خطا نیست و چون نمیخواهم او را محکوم به غرض رانی بکنم مجبورم بگویم در ذکر بسیاری از حوادث و شرح حال و موقعیت اشخاص در این انقلاب ملی خطا کرده و از این راه ظلم بزرگی را در حق خادمین مشروطیت و حکومت ملی روا داشته بعقیده نگارنده بهتر است که تاریخ کسروی را بنام تاریخ انقلابات مشروطیت در آذربایجان بنامیم زیرا با کمال دقت کلیه حوادث انقلابات آن سامان را نگاشته و از اشخاصی که در نهضت مشروطیت در آذربایجان شرکت داشته اند نام برده ولی از آنچه در سایر بلاد ایران گذشته با به سکوت گذرانده و یا بطور اختصار اشاره ای کرده و گذشته است. ناظم الاسلام کرمانی تاریخ مشروطیت را بنام بیداری ایرانیان نوشته و به طبع رسانیده.

تاریخ بیداری ایرانیان اگر چه دارای بعضی مطالب سودمند است و بعضی حوادثی که در آن زمان رخ داده و نویسنده نسبت به آنها علاقمند بوده و با اطلاع بیشتری داشته به تفصیل نگاشته ولی حقا باید گفت که تاریخ بیداری ایرانیان کتابیست که برای آیندگان نوشته نشده بلکه برای خوش آمد عده ای که در آن زمان می زیستند برشته تحریر درآمده علت هم اینست که ناظم الاسلام بطوری که خود ادعا کرده و این ادعا را هم پس از آنکه مشروطیت در ایران برقرار شد و حکومت ایران بدست مشروطه طلبان افت اد نموده که از پیشقدمان آزادی بوده و در این راه رنج بسیار برده و قسمت عمده کتاب خود را هم به شرح محافل سری اختصاص داده با حقیقت وفق نمیدهد

 

 

 

 

دانلود کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت ایران جلد اول دوم و سوم

دانلود کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت ایران جلد چهارم و پنجم

دانلود کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت ایران جلد ششم و هفتم