دانلود کتاب تاریخ زیدیه در قرن دوم و سوم هجری اثر فضیلت الشامی

 

 ابو مسلم وقتی از خراسان بلند میشود شمار ملی ندارد. میگوید الرضا من آل رسول در حالی که مسلما در میان افسران ابو مسلم کسانی وجود داشتند که مسلمان نمودند اما این شمار را برای کوبیدن عرب قبول داشته و می گفتند که باید به مردم عرب و ایران گفت که علقا به دروغ خود را به اسلام چسبانده اند و در واقع ما مسلمانان حقیقی هستیم به همین دلیل مسلمان و غیر مسلمان اهم از عرب و عجم حاضر شدند که با خلیفه اسلام بجنگد و زیرا بہر حال این شوشت، خلیفه عرب را می گویید با اینکه در رکاب ابومسلم فرق و افشار متفاوتی همچون : شیعیان کیسانی ، خوارج سیستانی، زردشتیان خرمدینی، روستاییان و پیشه وران و حتی بردگان شرکت داشتند، اما اینان تنها نه بخاطر نجات از ظلم بنی امیه سلاح در دست گرفته بودند و آرمان خود را در تحقق حکومت آل محمد (ص) می دانستند؟

اما افسوس این آرزو برآورده نشد حتی خود ابوسلم ضمن توبه نامه ای به منصور که عموما " آن را مهمترین عامل قتل وی شمرده اند، پای خود را از ایمان تایجان خویش چنین می نویسد: من رهبری از دودمان پیغمبر داشتم کام الهی را بین بیاموزد و من می پنداشتم که " علم راستین " را نزد نواهم یافت اما او حتی قرآن را وسیله فریب من ساخت ؟ آری ، ابو مسلم نیز آرمان اسلامی داشت و به دنبال تحقق آن در جستجوی رهبری با فضیلت بود و آن را در وجود ابراهیم امام میدید، اما در این تطبیق به خطا رفت و بعقول دکتر صاحب الزمانی: انگیزه " مازیا رو ابومسلم را تا زمانی که همین مقدار اطلاعات پراکنده در باره آن در دست است با هیچ مینکی، با هیچ وارونه گوشی و مسیح مشقتی نمی توان همسان و یکی دانست، ابومسلم مسلمان بوده : مسلمانی واقعی و معتقد او نیز تحقق آرمان بی تعیلی اسلامی را در رهبری فردی برتر از خاندان پرهیزگار پیغمبر می جست.

او می اندیشید اگر حکومت بنی امیه که مالامال از تبعیض و سلم است برکنار شود و زاهدی چون ابراهیم امام از خاندان پیامبر بر سر کار آید، خلافتی نظیر خلافت بی تبعیاتی و عادلانه علی ، زمام امور را در دست خواهد گرفت ؟ اما افسوس که همه آنها خیال خامی بود که در سر می پرورانید و چه جنایتها که در راه آن مرتکب نشد. شمارها . در هر نهضت و قیامی شهر در باروری آن نقش مهمی را بازی می کند .

شعار احساسات مردم و انقلاب کنندگان را تهیه کرده و راه نیروها را در تحقق آرمانهای انقلاب متمرکز می سازد . شمار بیانگر اهداف و آرمانهای یک ملت انقلابی است و از طریق آن میتوان به خواسته های یک ملت می برد. در انقلاب عظیم صدر اسلام پیامبر دستور داد که مسلمانان شعر بدهند و با احساسات پاک و انقلابی خود روحیه دشمن را تضعیف کرده و اهداف خود را پیش ببرند. شمار مسلمانها در جنگ تکبیر بود و به دنبال آن ندای با منصور است را دسته جمعی بانگ میزدند و به دشمن حمله می کردند و گهگاهی نیز در جنگها در برابر سرود دشمن رجز خوانده و مقابله به مثل میکردند. در جنگ احد ابوسفیان شمار داد : زنده یاد هیل اعل خیل اصل هیل ، پیامبر به علی فرمود که بگوید. خدا بزرگ و متعالی است . الله اعلى واجل دوباره ابوسفیان نعره زد که: بابت هزی داریم و شما بت ندارید .

ان لنا عزى و لا عزى لكم على فریاد کرد، خدا بزرگ ما است و شما مولی ندارید . الله مولا نا و لا مولی تکلم، و همین شمارها بود که باعث شد تا نیروی اندک با ایمانی قوی بر دشمن بیشمار و مسلح چیره شود و این چنین اسلام حماسه آفرید و پیروز گردید . خاطرات این شمارها و حماسه ها در ذهن مسلمانان باقی بوده و به همین جهت آنان از این حربه در نهضتها و نبردهای خود علیه حاکمان زور و ظاهرتهای زمان در تجدید اسلام ، حتى فرتها بعد از آن بهره می جستند. به اعتراف مورخان در تهشت علویان و حضرت زیدبن علی در کوفه به سال ۱۲۲ هجری، همان شعارهای اولیه تکرار شد. این اثیر می نویسد: در اول صفر سال ۱۲۲ هجری طرفداران زید در حدود ۱۵ هزار نفر بودند.

آنها قرار گذاشتند که علیه بنی امیه قیام گفتند و همان شب در مسجد کوفه جمع شدند اما متاسفانه قبل از اینکه کاری بکنند از طرف نیروهای یوسف بن عمر عامل بنی امیه در گونه محاصره شدند. در آن شب زیدین ملی در خانه حاوية بن اسحاق انصاری بود؛ زید از خانه بیرون آمد و همراه هواداران خود آتش روشن کرد. سپس همگی تکبیر گویان شعار با منصور است را بردادند و با بنی امید آماده نبرد لدند! صبحگاهان از نیروهای زید (۱۵ هزار نفر خبری نشد و تنها ۱۱۸ نفر به بسیاری تو آمدند و دیگران بی وفاقی کردند، جنگ شروع شد جنگی شرافتمندانه در راه دفاع از اسلام و سرانجام زید شهید شد ( دوم صفر ۱۲۲ هـ . ق) و چند سال بعد پسران یحیی بن زید در خراسان قیام کرد و به شهادت رسید، تا اینکه سیاه جامگان نهضت بزرگ خود را بر شد بنی امیه آغاز کردند در شیفت ابوسلم نیز همین شمارها تکرار میشدند و خاطرات جنگهای پ متن یار - تبدیل عکس به متن فارسی,  یامبر را تجدید میکردند.

 

در ۲۵ رمضان ۱۲۹ ابو مسلم همراه مبلقات بنی عباسی ، سلیمان بن کثیر و دیگر ایرانیان مرادار حکومت الرضا من آل محمد ام كه متشکل از مردم ۶۰ قربه بودند در قریه سفیدیج سروگرد آمدند. اگر اینان در واقع همان شیعیان و موالی ایرانی بودند که در قیام زیدین علی نیز شرکت داشتند آنان در حالیکه دو پرچم سحاب [ایر) و قل (سایه) را در پیش داشتند شبانگاه آتش روشن کردند و قیام خود را اعلام نمودند.

آنان شعار می دادند. با منصور است و ابومسلم آیه اذان الذین یقاتلون بأنهم ظلموا و ان الله على نصرهم لقدير را می خواند. فردای آن روز همه مردمان اطراف به او پیوستند و همه تکسیر می گفتند، روز عید فطر ابومسلم دستور داد که سلیمان بن کثیر نماز عید بگذارد. او نماز قطر را قبل از خطبه آن، بدون اذان و اقامه شروع کرد ( و این در حالی بود کند اپنی اسیه مکی آن می کردند و با شش تکبیر نماز گذارد (در حالیکه) بنی امیه با چهار تکبیر انجام می دادند؟ و بدین ترتیب نهضت بزرگ شروع شد و بعد از جنگها و پیکارهای زیاد سرانجام بساط علم و فساد و دستگاه استبداد امری ساقط گردید .

 

 

 

 

 

نقش عمار در این حمامه های دینی به خوبی آشکار است. از آنجا که این نهضتها همگی از سرچشمه زلال اسلام مایه میگرفتند بشمارهای واحد و آیات فرانسی ورد زیستان مجاهدان بود، زیرا همگی همان مستعمعان جوامع ایرانی و عربی بودند که از نوع ساسانیان و غرب جامی نجات یافته و به دام اشرافیت عرب بنی امیه ضد اسلام افتاده بودند و از این جهت آنها نجات خود را باز در اسلام و حکومت و خاندان رسالت می دانستند ، لذا همواره اگر بانگی با پرچمی از جانب ایشان بلند میشد بزودی در زیر آن پرچم بهرهبری خاندان پیامبر در شد حکام جور قیام می کردند. عناصر تشکیل دهنده نهضت مردی که در قیاسهای شد خلافت اموی شرکت میکردند همگی دارای یک هدف مشترک بودند.

واكثرا" از ایرانیان و یا شیعیان اهل بیت طرفدار مدل اسلامی بودند که اسانی سپاه اسلام را تشکیل میدادند: گرچه در این میان تعدادی از خوارج و با عده ای از زرتشتیان خرمدینی نیز شرکت داشتند، اما آنان نیز به منظور مساوات و عدالت طلبی و نیز جهت خط مشی بهشت در مورد براندازی درب بنی امیه ، در آن شرکت می کردند. مورخان می گویند : پشتی که زید قیام کرد ، بیعت با وی نه فقط از طرف مردم کوفه و بصره ، مدائن و واسطه استقبال شد بلکه حتی در خراسان و گرگان و ری نیز مورد توجه قرار گرفت.

این اثر نقل می کند که در سال ۱۰۲ هجری میسره دامی علویان (مانمان) میانسان خود را به طرف خراسان گسیل داشت تا مردم را به بیعت و دعوته حلویان فراخواند. این خیر در خراسان مسجد والی خراسان از جریان مطلع شد و همگی آنها را ه م داگیر کرد ، آنها گفتند که همه ما به تجارت آمده ایم و کاری به سیاست نداریم با این حال والی آنان را آزاد نکرد تا آنکه جماعتی از قبیله آنان را ضمانت کرده و سرانجام آزاد شدند؟

آری همه مردم اهم از ایرانی و غیر ایرانی و نیز مسلمانان از ظلم بنی امیه سوخته بودند و به همین جهت آنها در جستجوی فریادگری از خاندان رسول بودند این گرایشهای عدالتخواهانه و احساسات شکست خورده همان زمینه ای بود که بنی میامی با در دستی و فریبکاری از آن سو استفاده کردند. این بود که آنان نیز خراسان را مرکز میسام خود قرار دادند و سلطان خود را به طرف ایران و خراسان فرستادند و از شهادت زید و پسرش رحیمی سوزهای ساختند و مردم را بر شد بنی امیه و عرب شوراندند.

محمد بن علی بن عباس اولین امام مدعی خلافت عباسی، در اوصاف شیرهای خلافت اسلامی چنین سان می کند. کرده و اطراف از شیعیان شیعه علی ، بصره هوادار خوارج، مکه و مدینه بیرو ابوبکر و عمر و سرتاسر تمام مریدان حاویه و بنی امینی باشند . و نیز می افزاید: در شما است که جانب خراسان را در پیش گیرید زیرا در آنجا قلبها سالم و خواسته ها هماهنگ است، الشات و اضطراب در آن راه نیافته و فساد در میانشان نفوذ نکرده است. بدتنها و بازوان قوی با ارادمهایی استوار در انتظار شما است و من ، مشوق اخدایا شود گاه خورشد. میان دنیا شد مده را به فال نیک می گه ؟

 

دانلود کتاب تاریخ زیدیه در قرن دوم و سوم هجری