پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

معرفی رمان

 

 

جریده رو که درگاه عافیت تنگ است.

این جمله بهترین و موجزترین معرفی این کتاب است. داستانی درباره عشق در هر دو صورت اون زمینی و الهی. تعارض این دو عشق با هم در کارزار قلب. چه اگر عشق زمینی در دلت باشد عشق الهی را به کمال نشناخته ای. و انسان بی شناخت عشق زمینی و نچشیده از طعم آن چگونه راه به پله آخر آسمان بنهد؟ دری که نه میتوان از آن گذشت به حکم انسانیت، و نه میتوان نگذشت به هدف انسانیت. دری تنگ به تنگی تجرد.

در تنگ رمانی است به قلم آندره ژید، نویسنده مشهور فرانسوی، که درسال 1909 به چاپ رسیده است.این کتاب از دسته کتابهایی بود که بیشتر در فکر و احساس انسانها میگذرد و نه فقط ظاهر اعمال بلکه تفکر پشت هر عمل رو هم بیان میشود. وبیشتر موضوعیت و منظور نویسنده بیان تفکرات و حالات روحی پنهان در پشت هر عمل باشد. بستر داستانی اون مانع از خستگی خواننده از خواندن کتابی سراسر مباحثه و درگیریهای ذهنی میشود و به نحوی دلپذبر شما با این داستان از میان این دو وادی عشق سفر میکنید. راستی شما کدام رو انتخاب میکنید؟ عشق آسمانی یا زمینی؟ پاسخ به این سوال هرچه که باشد نحوه زندگی ما و اعتقادات ما در آن نهفته است.در پایان معرفی لازم میدانم که یادآوری کنم نگارنده این کتاب به دلیل نگارش کتاب مایده های زمینی برنده جایزه نوبل ادبیات شده است.

معرفی کتاب در تنگ

در تنگ روایتی است از زبان ژروم که با مهر در دامان مادر، نبود پدر را احساس نمی کند.او که در خانواده ای فضیلت محور رشد کرده، در ابتدای جوانی و شور به عشق آتشین دختر دایی بزرگ خود آلیسا دچار میشود. خانواده ای که پارسایی را در رگ و پی آنها تزریق کرده به آنها و عشق آنها رنگی نامبارک میبخشد و این آغاز نزاعی درونی در ذهن دو عاشق و معشوق است. آلیسا با تکیه براعتقادات مذهبی راه را بر عشق خود میبندد و اجازه عاشق یودن را از خود و ژروم میگیرد و این کار خود را فداکاری میداند.فداکاری که با محروم ساختن ژروم و خالی کردن قلب او از خود، راه را برای عشقی بزرگتر و والاتر در قلب تو باز میکند. حال آنکه د خود در این عذاب خود خواسته می سوزد. شاید این طرز فکر ساده و کودکانه به نظر برسد ولی اگر از زاویه دید آلیسا به موضوع بنگریم این دوری و قصاوت نیز نمایشی نوعی عشق ماورایی و مافوق تصور است. عشقی که در ظاهر به عشق شبیه نیست.

برشی از متن کتاب

«خدایا! بگذار تا من و ژروم با هم و به وسیله یکدیگر به سوی تو پیش برویم و در سراسر زندگی چون دو زایری راه بپیماییم که گاهی یکی به دیگری میگوید: برادر اگر خسته ای به من تکیه بده و دیگری جواب می دهد تو را در کنار خویش دیدن بس است. اما نه، راهی که تو نشان می دهی، راهی تنگ است، چندان تنگ که دو نفر نمی توانند کنار هم در آن راه بروند.

این داستان به قدری ساده و بی پیرایش نوشته شده که گویی به خواندن دفتر خاطراتی شبیه شده است. دفتری که احساسات و عواطف نگارنده آن بی هیچ نقاب و پیرایه ای گفته و شنیده میشوند. شنیدن این تفکرات ساده و بی الایش برای خواننده هایی که داستان را فقط در نمود خارجیاعمال میدانند، تازه و جذاب خواهد بود.

آتالا و رنه عنوان دو داستان از شاتو بریان نویسنده فرانسوی می باشد که میرجلال الدین کزازی آن را به پارسی سره ترجمه کرده است. نوشته های این نویسنده فرانسوی سرشار از احساس و با نثری شاعرانه و آهنگین نگاشته می شود و مترجم این اثر به گفته خود، سعی بر این داشته است که این هنر نویسنده را بتواند بازتاب دهد. از ویژگی های منحصر بفرد این ترجمه، سره نویسی می باشد. فرانسوا رنه دو شاتوبریان در سپتامبر 1768 در سن مالو در خانواده ای نامی متولد شد. او را به عنوان پایه گذار سبک رمانتیسیسم می شناسند و ویکتور هوگو از کسانی است که پس او این گرایش را دنبال کرد. زمانی به آمریکا رفت تا در کشف بخش هایی از این سرزمین شرکت جوید و بعدها به انگلستان رفت و در آنجا آثاری خلق کرد. مدتها در جبهه مخالفان ناپلئون حضور داشت و با او مبارزه میکرد و در سال 1848 درگذشت. بعضی از آثار مشهور این نویسنده نامی چنین می باشد: آتالا ، رنه ، نبوغ مسیحیت ، شهدا ، موهبت آتشین مسیح و عشق و عفت.

 

575fc05025ea6 IMG 20160601 0013

 

مترجم درباره آتالا می نویسد: آتالا را پیوندی تنگ با کتاب ناچیزها است. شاتوبریان، بدان سان که گفته بود، از سفر به جهان نو با انبانی سرشار از خاطرات بازآمده؛ او از دیده ها و شنیده های خویش یادداشتها برداشته بود. در گیراگر گشت و گذارها، ستیز و گریزهای خویش، انبان یادهایش را چنانکه در "یادمانهای آن سوی گور" می نویسد، به همراه می برد:
ما تفنگ در دست، در میانه ی ویرانه ها می نشستیم؛ دست نوشته ی سفرم به آمریکا را از خورجین بدر می آوردم؛ برگهای پراکنده اش را بر گیاهان پیرامون خویش می گستردم؛ وصفی از جنگل را، بخشی از کتاب آتالا را، در میانه ی ویرانه هایی، مانده از سرسرایی رمی، باز می خواندم و اصلاح می کردم. سپس گنجینه ی گرانبهایم را که گرانی آن، پیوسته با وزن بار و بنه به ستوهم می آورد در آغوش می فشردم. آنگاه می کوشیدم آتالا را با اثاثه ی دیگر در ابنان خود فرو کنم؛ دوستانم مرا ریشخند می کردند...

سپس ماجراهایی دیگر بر این دست نوشته رفت؛ بخشی از آن گم شد؛ دیگر بار نوشته آمد؛ آنگاه که شاتوبریان به فرانسه بازآمد، دست نوشته در لندن باز ماند؛ نویسنده تنها دو بخش از آتالا و رنه را به همراه با خود آورده بود. چهارده سال پس از آن، بخش های گم شده یافته آمد؛ شاتوبریان بر بنیاد آنها، دو کتاب: ناچیز ها و سفر به آمریکا را نوشت.انتشار آتالا همآهنگ با دگرگونیهای درونی نویسنده، دیگرگونی پذیرفت.

آتالا را اثری تند و پایدار بود. نویسندگان و سخنسرایانی چون نودیه، سنانکور و لامارتین به ژرفی از آن اثر پذیرفته اند و بدان وامدارند. خاطره ی آتالا را به آسانی می توان در سروده ها و نوشته های لامارتین از نخستین اندیشه های شاعرانه ی وی دید و دریافت. نمونه را، می توان از سرآغاز سروده ی دریاچه سخن گفت که گریز آتالا و شاکتا را بر رودخانه فرایاد می آورد. تئوفیل گوتیه، نگارگر طبیعت نیز از اثر شگرف شاتوبریان بر کنار نمانده است. هم اوست که می گوید: شاتوبریان درهای طبیعت سترگ را که دیری بسته مانده بود بر رخ مردمان باز گشود.
افزون بر آن، اثر آتالا تنها بر پهنه ی ادب به پایان نمی رسد؛ آتالا بر دیگر رشته های هنری، چون نگارگری نیز اثر نهاده است. تصویرهای بسیار بر بنیاد داستان آتالا نگاشته شده است که یاد کردنشان سخن را به درازا خواهد کشانید.

رنه:
پس از انتشار آتالا به پایمردی یکی از خواهران ناپلئون، بانو باکیوشی شاتوبریان توانست نام خویش را از سیاهه ی رانده شدگان و کوچندگان بزداید. انتشار کتاب والایی مسیحیت که بر بنیاد به هم در پیوستن و یکپارچگی نیروهای ترسایی ، نوشته شده بود و با سیاست زمان سازگاری داشت، شاتوبریان را چونان نویسنده ای رسمی، پر آوازه گردانید. بخش قهرمانی رنه در این کتاب که چونان نگینی بر تارک : از خیزاب شوریدگیها ، می درخشد، بنیاد و سرآغلزی گردید بر مکتبی نوین در ادبیات جهان.

کتاب رنه نخستین بار در چهاردهم آوریل 1802 ، همراه با والایی مسیحیت به چاپ رسید. چنانکه در یادمانهای آن سوی گورآمده است، رنه در سالیان رانده شدگی و تبعید، پس از سفر به آمریکا نوشته شده است. رنه در آغاز انتشار، در سنجش با آتالا با کامیابی اندکتری روبرو گردید؛ آنگاه که داستان، چونان پاره ای از والایی مسیحیت عرضه گردید، فر و فروغی چندان نیافت. اما دوشادوش زمانه، بر فروغ و آوازه ی این داستان برافزود. پس از سرنگونی امپراتوری ، انبوهی از جوانان، اندوهگین و بی تکاپوی، اما با دلی که هنوز از پندارهای شکوه و ناماوری آکنده بود، به رنه روی آوردند. درد رنه اندک اندک درد قرن شد. بیشتر جوانان 1815 پنداشتند که خویشن خویش را در سیمای رنه باز می یابند. آنان کوشیدند که خود را با او همساز و همآهنگ گردانند؛ بدین سان نوادگان و پسینیان رنه بی شماره شدند.

قلعه ی حیوانات یا مزرعه حیوانات نوشته جورج اورول، در مورد گروهی از جانوران است که طی یک شورش و انقلاب، مالک مزرعه را می ترسانند و فراری می دهند و کنترل آن مزرعه را به دست میگیرند. سردسته این شورشیان خوک ها می باشند و در ابتدای شعارهایی پوپولیستی و عدالت گرایانه می دادند و سایر حیوانات هم از این وضعیت بسیار خوشحال بودند لیک زمانی طول نکشید که خوک ها به ظلم پرداختند و استبداد را در مزرعه نهادینه کردند و مخالفان را سرکوب می کردند. بسیاری از جملات و گفتارهای این داستان به صورت مثل و کنایه بسیار مشهور و زبانزد هستند. مانند: همه حیوانات با هم برابرند اما بعضی برابرترند. از میان دو خوک، یکی از آنها مجبور به فرار می شود و خوک دیگر رهبر را به عهده میگیرد و بسیاری از حیوانات به جرم خیانت اعدام می شوند و دیگر حیوانات به بیگاری کشیده می شوند.

 

جدالی بی ثمر با پوچی و یکنواختی
شاید برای همه رضایت و رفاه هم ارز با خوشبختی معنا بدهد. در حالیکه به گفته بسیاری از روانشناسان خوشبختی چیزی نیست که بتوان آن را در خارج جستجو کرد و امری کاملا فکری و درونی است. داستان آداب بیقراری، داستان مردی است که از درون نا آرام است و در جستجوی خوشبختی دیوانه وار تمامی مرزهای انسانیت را در مینوردد. او در این سفر بی انتها در واقعیت به هرزگی میرود و در تصور به خودکشی و تظاهر به مرگ برای رهایی از باتلاق اکنونش نیز دست میازد. جستجوی راهی برای رسیدن به آرامشی دایم یا حتی موقت او را به ماجرایی میکشاند تا از همه چیز بگریزد. این گریختن او را در تنهایی خودخواسته و دلفریبی که سالها آرزویش را در سر میپروراند میرساند. حال آنکه سراب خوشبختی را یافته و می فهمد هیچ چیز برای همیشه نمی تواند ذهن نا آرام او را تسکین بخشد.
بی تفاوتی و بی انگیزگی او در تمامی داستان روی دوش او سنگین میکند و تمام لذت ها را بر او تلخ میکند. خسته از همه چیز به همه چیز چنگ میزند و دلزده میشود.
با زن در می آمیزد و لذت زودگذر آن، او را به گردابی از پوچی و نیهیلیسم سوق میدهد.

رویاهای شیرین کامران در واقعیات تلخ تنیده میشود . آرزوهای او در آینده به حال او می آمیزد وتصاویری میسازند که در نظر اول کاملا واقعی اما هولناکند. در این دنیای در هم تنیده و تاریک، کامران به دنبال دست آویزی برای شادی و یا هدفی برای زندگی میگردد. این داستان بسیاری از کسانی است که زندگی را بدون هیچ هدف بزرگی می گذرانند و روزها برایشان نه به چشم فرصت بلکه محکومیت است.
این رمان برنده بهترین رمان دوره پنجم جایزه هوشنگ گلشیری شده است.


معرفی کتاب آداب بی قراری

خوب پراخته شدن شخصیت اصلی داستان که نتیجه آن امکان درک راحت و اعمال اوست و نیز شجاعت در بیان وقایع داستان که بعضا در عرف نکوهیده میشوند این کتاب را به کتابی مناسب و لذت بخش برای خواندن تبدیل کرده است.

سایر مطالب درباره این کتاب:

یک سال پس از انتشار این کتاب، نویسنده آن(یعقوب یادعلی) بازداشت شد و پس از تحمل دو ماه از زندان آزاد شد. پس از آن در دادگاه دیگری نیز به جرم اهانت به یکی از اقوام در این کتاب محکوم شناخته شد و به تحمل یک سال زندان مجبور شد.

برشی از متن کتاب:

تا می‌توانست غلغلکش داد، از غش و ریسه رفتن‌هاش حظ کرد و اهمیت نداد به جیغی که یکی از بچه‌ها کشید.

تاجماه خنده‌اش را برید، گفت:«نه یه‌وخ بچه‌ها...» و نگاه کرد به در.بلند شد چفت در را انداخت، برگشت نشست کنارش و بوی دوده و شیر تازه را حس کرد.

گفت: لباس‌هاتو کی خریدی؟

تاجماه لباسش را جمع کرد.

دستش را گرفت: «دلت می‌خواد برات لباس بخرم، با یه سینه‌ریز طلا؟»سرش را بالا گرفت، با شرم خندید: «علی‌سینا ایگو گرانه.»

پشت دستش را بوسید: «می‌خرم برات.»