پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

کتاب تاریخ ایران

کتاب تاریخ ایران    این قفسه به تاریخ ایران از دیرباز تا معاصر می پردازد شما می توانید انواع کتاب تاریخ ایران را در این قفسه پیدا و دانلود نمایید

برای ورود به این قفسه روی عکس کلیک نمایید

......................................................................................................................................................  

دانلود کتاب غزنه و غزنویان اثر غلام جیلانی جلالی

 

 

منظره اول این مختصر : عبارت از مطالعه تاریخ مختصر غزنویان است که براساس شیوه نگارش عصری یعنی انتقادی نبشته آمده است : امپراطوری وسیعی که بالاخر نفوذ آن بشرق وغرب و شمال و جنوب خاکهای آریانای کهن (افغانستان) پخش شد. اساس آن در حدود سالهای ۳۵۱) - (۳۵۲ هجری در غزنه بدست الپتگین سپهسالار جنگجوی خراسان گذاشته شد .

این مرد دلیر در حدود (۲۶۷) بدنیا آمد و بعد از رسیدن بسن رشد در زمره گارد احمد بن اسمعیل سامانی منسلک گردید نوح بن نصر او را بقوماندانی دسته ای از قشون افسر ساخت. الپتگین در اثر هوش و ذکاء در دستگاه عبد الملك قدر و منزلتی دریافته متدرجاً بمقام حاجب الحجابی ترقی کرد. پس از چندی که بکر بن ملك سپهسالار خراسان عاصی شده و بر بخارا پایتخت سامانیان تاخت آورد ، الپتگین بمقابل اوقد علم نموده در اثنای بك محاربه سخت سالار عاصی را بقتل رساند.

اما مع الاسف بر لیاقت و کفایت نظامی او دیگر امراه سامانی چند بردند تا اینکه در خفا شاه سامانی را بر وی ظنین ساختند و الپنگین را بولایت بلخ والی مقرر فرمود. چون حکومت بلخ در نظر حاجب الحجاب كوچك آمد و موافق طبع بلند خود ندید، از قبول آن عهد معافی خواست.

عبدالملك از این وضعیت سبکتگین قوای عظیم جیپال را در چندین میدان شکست داده در حدود سال ٣٧٦ گندارا و تمام اراضی بین بناور و لغمان را از تصرف جیهال منتزع نموده ضمیمه کشور افغانستان و غزنویان گردانید. شاه غزنین در جنگ با جهال هزاران سوار از افغانان این دیار را در فوج خود داخل کرده بهمت بهادران پښتون بردشمن فیروز گردید والقاب همایون سبکتگین را طراز خطبه وسکه ایسامان نمود سبکتگین چون بسوی خانواده ساسانیان در حال اقتدار خویش وضعف آنان بنظر احترام می نگریست در هنگام طغیان ابو علی سیمجوری و فایق علیه امیر نوح سامانی از امیر نوح حمایت نمود و مخالفین اور ادر جنگهای میدان شکستهای فاحشی داده رفت تا اینکه امیر نوح بسبکتگین لقب ناصر الدوله و به امیر محمود پسرش که درآن جنگها هنرهای نمایان از خود نشان داده بود لقب سیف الدوله و سالاری سپاه خراسان عنابت کرد - بعد از انجام این حوادث، ايلك خان بسرحدات بخارا پیشقد می نمود.

این دفعه باز امیر نوح از ناصر الدین سبکتگین استعداد نمود. وی بالشکر گران و امیر محمود پسر خود بداد امیر نوح رسيدند و با ابلك خان صلح ابرومندانه نموده شد . سپس به بلخ مراجعت کرد. ناصر الدین سبکتگین بعد از فوت امیر نوح که بتاريخ ۱۳ رجب سال ۳۸۷ ه روی داد در بلخ مریض شد و بهوای غزنین مشتاق گردیده از بلخ جانب غزنین عزیمت نمود . ولی درارض راه بموضع رباط ( مادر موی) که بین بامیان وبلغ واقع واكنون هم بنام ) مدر مولی ) شهرت دارد وفات کرد.

با شعبان سال ۳۸۷ هجری از آنجا جنازه اش را بغزنین نقل داده در میدان افغان محال بخاک سپردند افغان حال که بحيث یادگار باشعار افغان است درهمین موضع وقوع داشت که اکنون سبکتگین در آنجا است و بیهقی آنرا نوشته است الپتگین باعث خشم امیر منصور سامانی گردید و بتعداده بیست هزار سپه به سالاری ابوجعفر بغرض خلع الپتگین بغزنه فرستاد. اما چون این لشکر گران نیز از مقابل امیر الپتگین بهزیمت رفت امیر منصور بغرض حفظ شئون خود و دفع حوادث ناگواریکه آینده از آن مامول بود مصلحت چنین دید که با الپتگین صلح نموده حکمرانی قلمرو مفتوحه اش را بدو مسلم داشت. امير البتكين بتاريخ ۲۰ شعبان سنه ۳۵۲ هجری از حیات چشم پوشید و بجایش ابواسحق ابراهیم پسرش امیر غزنین گردید .

ولی چون این شخص عياش وضعيف النفس بود عساکر بر وی بشوریدند. بنابران ابوعلی لاويك و پسر او ابوبكر لاويك از فرصت استفاده کرد و بر ابراهیم تاخت آورد نه ابراهیم تاب مقاومت نیاورده به بخا را نزد سامانیان گریخت و مدد خواست امیر منصور سامانی سال بعد با ابراهیم اردوی گرانی جهت سرکوبی ابو علی لاويك به غزنین فرستاد و غزنین بدست ابراهیم فتح و دوباره بر تخت کشور جلوس نمود. پسرلاويك فرار کرد اما کمی بعد بتاریخ ۲۵ ذیقعده سال ۳۵۵ ه ابراهيم بن الپتگین فوت کرد . بلکا نگین : بمرگ ابراهیم سلسله شاهی خانواده الپتگین منقطع گردید زیراوی دیگر وارثی نداشت. لذا اشراف مملکت پر بلکاتگین بیعت نموده او را به پادشاهی برداشتند بلکاتگین که قوماندان گارد محافظ الپتگین بود مرد دلیر و جنگجو و دربین قشون شهرت بسزا داشت.

 

برای خرید کتاب غزنه و غزنویان نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

دانلود کتاب وقفنامه ربع رشیدی اثر رشیدالدین فضل الله

 بهر تقدیر، اگر چه این کتاب از کتابهایی است که از زیر دست و چشم مرحوم مینوی گذشته است، اگر هنوز در آن عیب و نقص دیده شود ناشی از آن است که بر اینجانب در تهیه مطالب اولی (برای فرستادن به مطبعه) اشتباه روی داده است و یا آنکه اینجانب در مطابقه نمونه های نهائی با نمونه های تصحیح شده مرحوم مینوی دقت کافی نکرده است.

ضمناً باید گفت متأسفانه وقتی که چاپ کتاب به صفحه ۲۵۲ رسید آن مرحوم به بستر بیماری سخت نهائی در افتاد و دیگر امکان آن نبود که صفحات ما بعد را که مربوط به رقبات وقفی تبریزست بخواند و اصلاح کند. این قسمت از کتاب را که از تصحیح ) اول و دوم مطبعی گذرانیده بودم در آن اوان برای ملاحظه و تصحیح دوست دانشمند آقای عبدالعلی کارنگ به تبریز فرستاده بودم و به مرحوم مینوی هم گفته بودم که پس از رسیدن اوراق آنها را به نظرش میرسانم مرحوم مینوی هر بار که به بیمارستان به دیدنش می رفتم می پرسید که دنباله وقفنامه چه شد؛ دلم میخواهد آن قسمت تبریز را هم ببینم.

یکبار هم که به آن مرحوم گفتم فکر نوشتن مقدمه برای وقفنامه باشید گفت باید قسمت چاپ شده را در اختیار داشته باشم تا بتوانم چیزی بنویسم موکول بدان است که به خانه بازگردم اما ای با آرزو که خاکه شده! هزار قوسا که مینوی در گذشت و توانست مقدمه ای آنچنان که میل داشت بر اساس نکته هایی که بتدریج در حاشیه اوراق چاپ شده و قضامه یادداشت میکرد برای کتاب بنویسد و نیز مطالب مربوط به تبریز را ببیند و فهرستهایی را که برای کتاب تهیه کردم بازبینی و بررسی کا کند. قطعاً اگر او بدین فهرستها نگریسته بود وضعی با بهتر از حال کنونی می یافت. طرز چاپ متن ترتیب تهیه مطالب برای چاپ اینطور بود که : (۱) قسمتی که به خط رشیدالدین نیست ( صفحات اول تا بیست و دوم) مستقیماً از روی نسخه حروف چینی و چاپ شد. البته تصحیح بازیین آن توسط مرحوم مجتبی مینوی انجام شده است. (۲) قسمت مربوط به مجلات پس از استنساخ و مقابله، یکبار هم به مرحمت و مراقبت دوستان دانشمند آقایان محمد تقی دانش پژوه و عبدالله نورانی مورد مطابقه و تجدید مقابله قرار گرفت.

بازیسین تصحیح را طی دو غلط گیری مرحوم مجتبی مینوی انجام داد. (۳) در قسمت مربوط به کیفیات و شرایط وقف یعنی از صفحه ۳۴ تا ۲۳۶ (بجز آنچه مربوط به رقبات وقف در پز دست که تماماً در نسخه اصلی به خط رشیدالدین فضل الله است) چون خواندنش به علت شیوه خط و کم نقطه بودن برای حروف چینیان دشوار می بود از عکس نسخه خطی کتابخانه ملی ملکه که به خط نسخ و نسبة خواناست و در صفحات بعدی مورد معرفی قرار خواهد گرفت استفاده شد.

بدین صورت که عکس نسخه مذکور با نسخه خط رشیدالدین دقیقاً مقابله شد و از روی آن حروف چینی انجام شد. ولی در غلط گیریهای مطبعه ای منحصراً نسخه خط رشیدالدین مورد استفاده و مطابقه قرار گرفت بازيين تصحيح را هم مرحوم مجتبی مینوی انجام داد. در قسمت مربوط به رقبات یزد صفحات (۴۵ تا (۱۰۳ که به خط رشیدالدین نیست، متن از روی نخه عکسی به چاپ رسانیده شد و چون اسامی جغرافیائی در مواردی چند مخلوط بود حواشی زیادی درباره ضبط اعلام جغرافیائی الحاق شد تصحیح نهایی را مرحوم مجتبی مینوی انجام داد. (۵) قسمت چهارم (صفحات ۲۳۷ تا ۲۵۲ که بخط رشیدالدین نیست و نسبه خواناست مستقیماً از روی نسخه حروفچینی شده است.

البته تصحیح نهائی آن به وسیله مرحوم مینوی انجام گردیده است. ۶) استنساخ و تصحیح قسمت مربوط به رقبات آذربایجان با موافقت انجمن آثار ملی بر عهد: عبدالعلی کارنگ که قطعاً امروزه در شناسایی اعلام جغرافیائی آن خطه صاحب صلاحیت و فعلاً یگانه است قرار گرفت. ایشان بر اساس نسخه اصلی وطبعاً با توجه به اطلاعات شخصی و محلی متن را آماده کردند و فرستادند. اما برای آنکه کار ایشان با رویه ای که اینجانب در قسمتهای دیگر متن اتخاذ کرده بود هماهنگ و همدست باشد متن مصحح ایشان یکبار دیگر با نسخه خطی مقابله و بعضی حواشی با علامت مشخصه الحاق شد.

متأسفانه این قسمت از متن موقعی آماده تصحیح نهایی شد که مجتبی مینوی وفات یافته بود. ضمناً گفته شود که در قرائت چند مورد صعب از متن (یعنی کلماتی که درست خوانده نمیشد یا ارقام سیاقی) از بصیرت دوستان معزز دکتر عباس زریاب خولی و دکتر اصغر مهدوی و مرحوم دکتر حسین محبوبی اردکانی بهره برده ام *** چنانکه در سطر ۲۷ صفحه ده از مقدمه گفته شد در کتابخانه ملی ملک نسخه ای از وفقنامه هست که در قرن اخیر نویسانده شده است. چون این نسخه از مستملکات مرحوم محمد علی تربیت بوده است و آن مرحوم خود تبریزی و کتابشناس و نسخه یاب وطبعاً با خانواده سراج میر (که نسخه در حفاظت آنها بود دوست و مدتها در تبریز رئیس معارف بوده است احتمال قوی بر آن است که این نسخه به توسط او نویسالیده شده بوده است. 

 

 

برای خرید کتاب وقفنامه ربع رشیدی نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

دانلود کتاب زین الاخبار: تاریخ گردیزی اثر ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود گردیزی

 

این کتاب که دارای مباحث و نکات بسیار کارآمد و مغتنم تاریخی و انشای روان و لطیف دری است تاکنون جزیکد و فصل آن بطوریکه متن کامل نشر نشده بود و ارباب ذوق و دانش همواره خواهان بودند که تمام متن کتاب زین الاخبار را در دسترس داشته باشند. و چون ترتیب این متن از روی نسخ خطی ناقص کار دشواری بود، بنابران تاکنون هیچکسی به طبع و نشر آن هست نگماشته بود.

از نسخه های خطی این کتاب اکنون فقط دو نسخه مکشوف در انگلستان موجود است که یکی نسخه کینگز کالج کیمبرج محرره ۹۳۰ با ۵۹۰۳. در هندوستان باشد، و دیگر نسخه کتابخانه یادلیان در اکسفورد است که به تاریخ ۱۱ ذیحجه ۱۱۹۶ه. در هند نوشته شده و این نسخه دوم نقل همان نسخه نخستین باشد. ولی در برخی موارد اختلافی یا اصل دارد و برای نسخه بدل مفید است.

این هر دو نسخه از آغاز ناقص بوده و چند صفحه ابتدای آن افتاده و هم در بین کتاب اسقاطی دارد و چون نسخه دیگر آن در دنیا مکشوف نیست، لابد همین دو نسخه را با وجود نواقص و اسقاط آن مغتنم باید شمرد. راقم این سطور عبدالحی حبیبی چند سال قبل، عکسهای هر دو نسخه مذکور را در قلم به دست آورد، و حیف دانست که چنین کتاب سودمند طبع و نشر نشود، و بنابراین به ترتیب و تصحیح ونحشيه وتعليق و مقابله آن کمر بست و نسخه نخستین را که اصیل تر بود اساس کار خود قرار داد و اختلافات نسخه دوم را در پاورقی آن بعلامت (ب) ضبط کرد، بر لغات و کلمات و مطالب آن شرح و تعلیقی را از روی آثار دیگر و کتب مؤلفان متقدم ومتأخر نوشت و اغلاط وارده را با ضبط اصل آن در پاورقی، باستناد کتب دیگرو گاهی هم به حدس خود تصحیح نمود و این مطالب را در پاورقی اشارت کرد.

و تمام حصص مقطوعه کتابرا که در هر دو نسخه فوت شده نیز نشان داد، و آنچه برای تصحیح متن از کتب دیگر گرفت، همه آنرا در پاورقی معین کرد. باين ترتيب نسخة حاضره جامع نسختين مكشوف کنونی است و شاید در آینده نسخه مکمل این کتاب بدست آید و دانشمندان ما بعد به تکمیل آن همت گمارند.

چنین بنظر می آید که عبدالحی گردیزی کتاب خود را در عصر سلطنت عبدالرشید بن سلطان محمود بعد از ۴۴۱، که سال جلوس اوست و پیش از آنکه درسته ۱۴۴۴. بدست طغریل بنده محمود کشته شود در حدود ۴۴۳۴۴۲. نوشته باشد، زیرا در متن کتاب مند سام نام سلطان عبدالرشید را با دعای «ادام لانه، ذکر کرده است (رك صفحه - ختم کرده بود. وازین بر می آید که گردیزی کتاب خود را پیش از درك فتنه طغريل درباره نام کتاب چنین حدس میتوان زد که گردیزی نام کتاب خود را از لقب پادشاه عصر گرفته و « زین الاخباره نامیده باشد زیر اسکه سلطان عبدالرشید در موزیم کابل موجود است که بران عز الدوله وزين المله سيف الله عبد الرشيد، ونام القايم بامر الله خلیفه نوشته شده و شاید زین الاخبار از لقب زین المله آمده باشد.

در پایان باب هفتم اخبار امرای خراسان هنگامیکه بشرح احوال سلطان محمود می پردازد مشاهدات رأی العین خود را از عصر این پادشاه در هند و نیمروز و خوارزم و عراق اشاره میکند، (ص) ) و ازین بر می آید که وی در زمان سلطنت و فتوحات سلطان محمود، صاحب مشاهدات رأى العین بوده و این وقایع را حفظ داشت، و اگر عمرش را درین وقت ۲۰ سال بدانیم، پس تولدش را در حدود ۴۰۰ه. ه تخمین کرده می توانیم که حین نوشتن کتاب باید چهل واند ساله باشد.

 

برای خرید کتاب زین الاخبار نسخه چاپی اینجحا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

دانلود کتاب پیشینه سان و رژه در ایران اثر جهانگیر قائم مقامی ,یحیی ذکاء, سیدمحمدعلی امام شوشتری

 

«سان» یا با املاء دیگر صان» يك واژه تركيست بمعنی «شمار» از مصدر «صانماق» یعنی شمردن و منظور از آن در اصطلاح ارتشی ، شمردن سپاهیان و بازدید از وضع پوشاك و جنگ افزار و زین و برگ سربازان و افسران و تعيين مواجب سالیانه آنان بوده است .

از سدههای نخستین تا سدههای نهم و دهم هجری بجای این اصطلاح تركى عرض لشکر » بکار میرفت و کسی که بدین کارها رسیدگی میکرد و دفتر و شماره و مقدار و طرز پرداخت مواجب سپاهیان را نگاهداری می کرد، «عارض لشکر» یا «عارض» نامیده میشد و دستگاهی که زیر نظر او این گونه کارها را راه می برد «دیوان عرض» نام داشت که تقریباً بجای وزارت جنگ کنونی بود .

عرض لشکر یا سان دیدن سپاهیان بگواهی سندهایی که در دست هست و بیشتر آنها در این کتاب گردآوری شده است ، از دورانهای پیش از اسلام، در ایران معمول بوده و شاهنشاهان ساسانی گاه خود و گاه نمایندگانشان از سپاهیان سان دیده وضع آنان را بازرسی میکردند و مواجب سالیانه آنان را برقرار میساختند .

منظور از فراهم آوردن این مطالب مختصر آنست که معلوم شود ، سابقۀسان و رژه در ایران پیش از اسلام تا چه زمانی کشیده میشده است ، آیا اشکانیان و هخامنشیان و پیش از آنان مادها نیز از لشکریان خود سان میدیده اند یا نه ؟ و اگر سان و رژه در میان آنان معمول بوده ، آیین آن چگونه برگزار میگردیده است .

سان دیدن یا رژه رفتن سپاهیان یکی از ضروریات کارهای ارتشی است و هر مردمی از هر زمانی که سپاه و لشکر پدید آورده اند، ناچارسان و رژه نیز از همان زمانها در میانشان معمول گردیده است زیرا هر فرماندهی بناچار چه پیش از جنگ و چه هنگام جنگ مایل است از وضع و حال و شماره و پوشاک و جنگ افزار و اسب و ساخته سپاهیان خود آگاه باشد و از آمادگی و نیروی رزمی آنان اطمینان بدست آورد و این جز از راه سان دیدن یا رژه رفتن سپاهیان میسر نیست .

از سوی دیگر اگر رسم و آیینی بطور ثابت و مستمر در مدت هزار و پانصد سال یا بیشتر در میان مردمی بکاربسته و برگزار میشده است، میتوان گمان برد که این کار پیشینه بس زیادی داشته در زمانهای پیشتر از آن نیز بهمان سان برقرار بوده است زیرا این گونه آیینها در جهان باستان کمتر دستخوش دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی میگردید و بندرت از میان میرفت .

در شاهنامه که چکیده آیینهای گوناگون بویژه آیینهای رزمی مردم ایران باستان است ، جابجا در باره سان دیدن و رژه رفتن سپاهیان چنین آمده است : سان و رژه در ارتش ماد از شاهنامه که بگذریم، بنابر نوشته های تاریخی که مقدار بسیار کمی از آنها بازمانده است ، نخستین ارتش از مردم آریائی نژاد در ایرانزمین، با دست « هوخشتره » شاهنشاه بزرگ ماد بنیاد نهاده شد و این نخستین ارتش بسامان ایرانی با گشودن شهر «نینوا» و برانداختن دولت بیدادگر آشور و ستردن نام آن برای همیشه از صفحه روزگار ، در جهان باستان نام و آوازه یافت .

 

 

برای خرید کتاب پیشینه سان و رژه در ایران نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.