پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

کتاب داستان خارجی

انواع داستان های خارجی  به صورت کاملا رایگان با دانلود سریع

دانلود کتاب تمساح اثر فئودور داستایوفسکی

 

قبل از معرفی کتاب باید عرض کنم داستان تمساح یا کروکدیل یکی از آثار خوب فئودور داستایوفسکی نویسنده شهیر و برجسته روسی است که برای نخست بار در ایران در اواسط دهه 60 یعنی سال هزار سیصد شصت پنج بهمراه هفت داستان دیگر از نویسندگان مطرح جهان توسط محمد رفیعی مهرآبادی تحت نام در کام تمساح بفارسی برگردانده و توسط انتشارات ققنوس بچاپ رسیده است.

و اما در این مطلب به معرفی داستان تمساح می پردازیم که البته در لینک دانلود هفت داستان دیگر نیز وجود دارد.

این داستان در مورد النا و ایوان و دوستشان سیمون است که به تماشای تمساحی در یک پاساژ میروند و فردای آن روز هم ایوان و زنش قصد داشتن اروپا برند ، تمساح غول پیکری را به تازگی در غرفه ای در پاساژی به نمایش گذاشته بودند ، یک تمساح هیولا مانند بی حال، طوری که النا میگوید تمساح که میگویند همین است؟!
النا به صاحب مغرور تمساح میگوید :تمساح شما زنده نیست ؟ بعد صاحب تمساح آلمانی مخزن را تکانی میدهد و با چوب او تمساح را سیخ میزند ، تمساح تکانی میخورد و صاحبش او را کارلو کوچولو خطاب میکند.
سپس النا پیشنهاد میدهد که به دیدن میمون ها بروند زیرا النا میمون ها را دوست دارد، ایوان شوهرش میگوید تمساح ترسناک نیست و سپس شروع میکند با دستش به قلقلک دادن تمساح.
صاحب تمساح النا را تا به قفس میمون ها میبرد ، ناگهان صدای فریاد هولناکی در همه جا می پیچد طوری که زبان سیمون مرد گوینده داستان از ترس بند می آید و النا هم جیغ می کشد سیمون متوجه میشود ایوان به حالت افقی در دهان تمساح در حال دست و پا زدن است.
تمساح ایوان را در هوا میچرخاند و ایوان را از پا به داخل شکمش قورت میدهد و تمساح تقلا کرد و سک سکه و برای لحظه ای کله وحشت زده ایوان پیدا شد و تمساح حرکت دیگری کرد و تمام ایوان را قورت داد.
سیمون به نزد النا بر میگردد ، سعی داشت او را دلداری بدهد ابتدا النا آرام بود ولی بعد شروع به گریه کرد، صاحب آلمانی تمساح فریاد زد: آه تمساح من کارل کوچولو ، النا هم مدام جیغ میزد : پوستش را بکنید .
اما صاحب تمساح توجه ای نکرد و گفت: ممکنه تمساحم با خوردن چنین غذای بزرگی بترکه ، اگه تمساح بمیره باید به من غرامت بدهید، سیمون سرخورده که صاحب تمساح چه بی احساس است و النا چه احمق چرا مدام میگوید پوستش را بکنید، با خود میگوید چه کنم؟!!
سیمون به صاحب آلمانی گفت: شکم تمساح را پاره کنید، اما صاحب آلمانی جواب داد:شما باید غرامت بدهید ممکن است تمساح بمیرد، که ناگهان صدای ایوان به گوش میرسد : عزیزم ،بروید به نزد ریس پولیس.
النا به کنار تمساح میرود فریاد میزند : عزیزم زنده ای ؟ ایوان میگوید : بله عزیزم مرا درسته قورت داده ، النا جواب داد: حالا میروم نزد دولت تا شکمش را پاره کنیم اما باز صاحب آلمانی غرامت میخواست اما ایوان میگوید: من که پولی ندارم و صاحب آلمانی ادامه میدهد : ۴۰۰۰ روبل تمساح را میفروشم.

 برای خرید کتاب در کام تمساح و چند داستان از نویسندگان دیگر نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید

دانلود کتاب قمارباز اثر فئودور داستایوفسکی ترجمه جلال آل احمد

 

فئودور داستایفسکی نویسندهٔ مشهور اهل روسیه در 30 اکتبر 1821 به دنیا آمد. پدرش پزشک ارتش و مادرش زنی مهربان بود که در نوجوانی فیودور در اثر بیماری سل چشم از جهان فرو بست . پدر او نیز سال ۱۸۳۹ به دلیل نامعلومی توسط مستخدمش به قتل رسید و داستایوفسکی تنهاتر شد. به همین سبب اکثر داستان‌های وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی‌ست عصیان زده، بیمار و روان‌پریش.

ویژگی جالب توجه آثار وی روانکاوی و بررسی شخصیت های داستان از زوایای مختلف روانی است .

الکسی ایوانویچ معلم سرخانه ای است که وارد خانواده‌‌ای اشرافی می‌شود. خانواده ثروت خود را از دست داده و تنها به امید ارثی زندگی می‌کنند که قرار است بعد از مرگ عمه ژنرال به آنها برسد.

الکسی ندانسته عاشق پولینا–خواهر زن ژنرال- می‎شود؛ زنی که با سنگدلی و بی‎اعتنایی و غرور با او رفتار می‎کند.

وقتی که الکسی به پول نیاز دارد، پولینا به او پول برای قمار می‎دهد. بار اول شانس با او یار است. شهوت برد او را به سمت قمارهای دوباره و دوباره می‎کشاند تا حدی که تمام پول خود را می‎بازد.

برای خرید کتاب قمارباز نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

دانلود کتاب مردی که میخندد اثر ویکتور هوگو

 

ویکتور هوگو یکی از تاثیرگذار ترین و نام آمور ترین شاعران فرانسوی و جزو بزرگترین نویسندگان قرن هجدهم است. مردی که می خندد از برجسته ترین آثار هوگو شناخته می شود.
داستان کتاب، معاصر با سال های زندگی نویسنده رخ می دهد، زمانی که با انتشار خبری از تصویب یک قانون در جهت حمایت از کودکان، سیه روزی آن ها بیشتر می شود. گیوم سوم برای مقابله با گروه های مردم آزار کمپراشیکوس که کودکان را می دزدیدند و از کودکان دیگران بهره کشی می کردند، قانونی با موافقت پارلمان انگلستان وضع می کند که این دسته ها را تحت پیگرد قرار دهند.
از این رو هر گروهی که در کشور با خود کودکانی به همراه داشت، سریعا مورد سوظن کلانتران قرار می گرفت و بر تن این مردم همواره ترس چیره بود. وضع این قانون، با آن که باعث شد این اشرار از انگلیس بگریزند و بساط بهره وری خود را از آن جمع کنند و کودکان یتیم بسیاری نجات یابند، اما نابسامانی ها و ترس و وحشت بسیاری را برای بی خانمان ها به همراه داشت و توقیف و تفتیش های دسته جمعی رایج شد.
در این زمان گروه های کمپراشیکو، کودکان اسیر کرده خود را یا عمداً گم می کردند و یا جا می گذاشتند تا کودکی با آن ها نباشد و به راحتی قابل تشخیص نباشند بنابراین با وجود خطراتی که کودکان برایشان بوجود می آوردند، برای فرار هیچ کودکی را سوار بر کشتی همراه خود نمی کردند.

برای خرید کتاب مردی که می خندد نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

دانلود کتاب پرونده اودسا اثر فردریک فورسایت

 

 

 پاک سازی آلمان و اروپا از وجود کسانی که به نظر او برای زنده ماندن بی ارزش بودند و به اسارت و بردگی کشیدن نسل بشر در سرزمینهای اسلاوی و بر انداختن نسل تمان یهودیان.مرد و زن و بچه از روی کره زمین.
برای انجام این وظایف اس.اس تشکیل شد و چهارده میلیون نفر را اعدام کرد.
که شش میلیون نفر آنها یهودی بودند. پنج میلیون روسی. دو میلیون لهستانی.نیم میلیون مهاجر و نیم میلیون از سایر کشورها از جمله : گرچه به ندرت بدان اشاره شده دویست هزار غیر یهودی آلمان و اتریش اینها اشخاصی بودند که از نظر جسمی و روحی عقب افتاده و با دشمنان رایش سوم نامیده میشدند.مانند کمونیستها.سوسیال دموکراتها.لیبرال ها.ناشرین. نویسندگان و کشیش ها که برای آگاهی مردم نطق می کردند و افسران ارتش که مظنون به عدم وفاداری به هیتلر بودند.

 قبل از انهدام اس اس دو حرف اصل نام و صلیب شکسته سمبل آن بود.نام و علامتی مترادف با وحشیگری به روشی که هیچ سازمانی دیگری قبل و بعد از آن قادر به انجام آن نبوده است.
قبل از پایان جنگ بیشتر اعضاء عالیرتبه آن کاملا از شکست درجنگ آگاه بودند به این دلیل مقدار هنگفتی از طلای اس اس ها به ودیعه گذاشته شد.اوراق هویت جعلی تهیه گردید و راهای فرار باز شد.
وقتی بالاخره متفقین بر آلمان چیره گشتند بسیاری از کشتار کنندگان رفته بودند.
سازمانی که انها برای تدارک فرارشان تشکیل دادند اودسا بود.
وقتی اولین وظیفه هموارسازی فرار قاتلین به سرزمین های دیگر به انجام رسید جاه طلبیهای انان نیز توسعه یافت.
تعدادی از انها هرگز المان را ترک نکردند و وقتی متفقین برانها پیروش شدند ترجیح دادند زیر پوشش نام و اوراق هویت جعلی به زندگی خود ادامه دهند.
دیگران نیز بلزگشتند و با مشخصات جدیدشان تحت حمایت قرار گرفتند. و تعداد قلیلی از افراد عالیرتبه در خارج در تبعیدگاه های راحت و ایمن خود باقی ماندند تا تشکیل سازمان جدید را تدارک ببینند.

 

برای خرید کتاب پرونده اودسا اثر فردریک فورسایت نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید