قصر شیشه ای نوشته آمیتا وگاش
توضیحات
کتاب قصر شیشه ای اثر آمیتا وگاش ترجمه مهدی قراچه داغی
داخل دكه ی غذافروشي فقط يك نفر بود , كه صداي غرشي را كه از دوردست ميآمد و در امتداد پيچ نقرهاي ايراوادي به ديواره غربي دژ مندالي ميرسيد، ميشناخت. اسمش راج كمار بود، پسربچه يازده ساله، هندي كه كسي به حساب نميآورد... با شنيدن صداي نخستين غرش، دكهنشينها سكوت كردند. بعد نوبت به پرسشهاي مضطربانه و آنگاه پاسخهاي نجواگونه رسيد. حاضران حيرتزده نگاه ميكردند. صداي زير و به هيجان آمده راج كمار همه را به سكوت وادار كرد. زبان روان انگليسي و لهجه غليظ برههاي داشت...
نظرات
برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.