کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم اثر هاینریش بل ترجمه شریف لنکرانی
شواهد بسیار روشن است که هاینریش بول، با نوشتن این نوشته ، با روزنامههایی که مدتی پیش به دنبال جهتگیری او در ماجرای آندرئاس بادر (6) و اولریکه ماینهوف (7) به جانش افتاده بودند تسویه حساب میکند. اما این سرگذشت، گذشته از آنکه هجونامه و دفاعیهای است از حقوق فردی-هماهنگ با آرمان انساندوستانه بول که در همه آثارش جلوه گر است- با طرز روایتی که دارد، شرایط امکان نوشتهای اصیل و عین واقعیت را در رمان مطرح میسازد. به این منظور یک راوی را وارد داستان میکند که کار او کالبدشکافی زبان و طرز بیان روزنامههای جنجالی و افشای همه راههای اقناع مردم با انواع تقلب و دخل وتصرفهاست. هدف نشان دادن این نکته است که ادعای روزنامهنویسها درباره اینکه میخواهند عین حادثه را نقل کنند هرگز بیغرضانه و حتی، با طرز استفاده از هنر نویسندگی، بدون طرفداری نیست. زیرا، چنانکه خود بول میگوید، راوی برای این منظور باید در «منابع مختلف خبری» رخنه کند و از مجموعه آنچه گرد میآورد ترکیبی بسازد که نام آن را «گزارش» خود میگذارد. با این همه، این راوی دست کم به پیشداوری خود آگاهی دارد، برخلاف روزنامه که گویا هیچ هدف دیگری ندارد مگر اطلاع رساندن به خوانندهاش. درس حقیقی نوشته بول این است که باید مواظب کلمات بود. این کتاب سرگذشتی است درباره زبان «درست» با معنی دوگانه، که کاملاً با «زیباییشناسی اخلاقی» که هدف نویسنده است تطبیق میکند. رضا سیدحسینی. فرهنگ آثار. سروش.